Vous êtes sur la page 1sur 16

‫تغییر زندگی و تغییر جهان‬

‫فعال‬
‫جلد ‪ . 1‬شماره ‪3‬‬

‫ارتباط با خدا‬
‫آسان تر از چیزی است که فکر می کنید‬

‫نهر هایی که هرگز خشک نمی‬


‫شوند‬
‫وعده های خداوند زندگیتان را متحول می کند‬

‫پیشگویی آینده‬
‫نشانه های پایان دنیا‬
‫فعال‬
‫جلد ‪ . 1‬شماره‪3‬‬

‫بــرای آگاهــی بیشــتر و مطالعــه‬


‫دیکــر نشــریات و ارتبــاط بــا مــا‬
‫بــه ایــن وب ســایت مراجعــه‬
‫فرماییــد‪:‬‬

‫‪www.activated.org‬‬
‫‪Activated Ministries‬‬
‫‪PO Box 462805‬‬
‫‪Escondido, CA 92046–2805‬‬

‫گفتگوی شخصی‬
‫‪USA‬‬
‫‪Toll-free: 1–877–862–3228‬‬
‫‪Email: info@actmin.org‬‬
‫‪www.activatedonline.com‬‬
‫‪Activated Europe‬‬
‫برای کسانی که تنها چند نسل پیش از ما زندگی می کردند تصور ارتباطات دنیای‬
‫‪Bramingham Pk. Business Ctr.‬‬ ‫امروزی کامال غیر قابل درک بوده است‪.‬‬
‫‪Enterprise Way‬‬
‫‪Luton, Beds. LU3 4BU‬‬ ‫اکنون بدون تامل می توان گوشی تلفن را برداشت و با کسی که هزاران فر–سنگ‬
‫‪United Kingdom‬‬
‫‪+44 (0) 845 838 1384‬‬
‫از ما فاصله دارد متاس برقرار کرد و یا ظرف چند دقیقه یک ایمیل به کسی در آن‬
‫‪Email: activatedEurope@activated.‬‬ ‫سوی کره خاکی ارسال کرد‪ .‬ولی متام اینها برای اجداد ما و برای کسانی که تاکنون‬
‫‪org‬‬
‫از اینرتنت و تلفن استفاده نکرده اند کامال غیر قابل تصور است‪.‬‬
‫‪Activated India‬‬
‫‪P.O. Box 5215‬‬
‫‪G.P.O.‬‬
‫ارتباط با عیسی مسیح بسیار ساده و امکان پذیر است‪ .‬هامنند برداشنت گوشی‬
‫‪Bangalore – 560 001‬‬ ‫تلفن ومتاس با دوستانتان با این تفاوت که شام هرگز صدای بوق اشغال منی شنوید‪،‬‬
‫‪India‬‬
‫‪Email: activatedIndia@activated.org‬‬
‫هیچ گاه صدای پیغام گیر صوتی را منی شنوید و هیچ هزینه ای بابت این متاس‬
‫‪Activated Philippines‬‬
‫پرداخت منی کنید زیرا خداوند همیشه آماده ارتباط با ما است‪.‬‬
‫‪P.O. Box 1147‬‬
‫‪Antipolo City P.O.‬‬ ‫در این نرشیه ‪ ،‬نوشته های بسیار زیبایی با موضوع " شامره تلفن آسامن" و راه‬
‫‪1870 Antipolo City‬‬
‫‪Philippines‬‬
‫متاس با عیسی را خواهیم خواند‪.‬‬
‫‪Cell: (0922) 8125326‬‬
‫‪Email: activatedPI@activated.org‬‬
‫همچنین اگر به دعا نیاز دارید ما خوشحال خواهیم شد اجازه دهید برای شام دعا‬
‫‪Activated Australia‬‬ ‫کنیم وخواسته هایتان را با هم از خداوند طلب کنیم‪ .‬هامنگونه که مسیح می‬
‫‪+61 2 8011 4345‬‬ ‫فرماید‪" :‬اين را نيز به شام می‌گويم كه اگر دو نفر از شام اينجا بر روی زمني دربارۀ‬
‫‪Email: info@activated.org.au‬‬
‫‪www.activated.org.au‬‬ ‫چيزی كه از خدا می‌خواهيد يكدل باشيد‪ ،‬پدر آسامنی من آن را به شام خواهد‬
‫راه هــای متــاس بــا مــا بــاز اســت و‬ ‫داد‪".‬‬
‫مشــتاق شــنیدن نظ ـرات شــا هســتیم‬

‫‪Stephan.sadeghirad@gmail.com‬‬ ‫تا دیداری دیگر خداوند یار و نگهدارتان باشد‪.‬‬


‫‪(+49)015781003017‬‬
‫ارتباط با‬
‫خداوند‬
‫خداوند از ما ترشیفات مذهبی منی خواهد بلکه محبت و دوستی‬
‫مانند دو دوست را می خواهد‪.‬‬
‫این واقعا ناراحت کننده است که بسیاری از مردم فکر می کنند‬
‫منی توانند با خدا ارتباط برقرار کنند‪ .‬بعضی ها فکر می کنند به‬
‫اندازه کافی روحانی و مذهبی نیستند‪ ،‬بعضی ها در این فکر‬
‫هستند که خداوند بسیار بزرگ است و فاصله زیادی از آن ها دارد‪،‬‬
‫بعضی ها فکر می کنند که خدا بسیارف پر مشغله است و وقتی‬
‫هیچ کدام از ما منی توانیم درک کنیم که خداوند پدر چقدر شگفت‬ ‫برای مشکالت و نگرانی آن ها ندارد‪ ،‬بعضی دیگر می گویند که‬
‫آور و بزرگوار است زیرا او و روح او بزرگرت از متام گیتی است‪.‬‬ ‫به اندازه کافی شایسته و در خور ارتباط با خدا نیستند‪ ،‬بعضی‬
‫ها احساس گناه می کنند و از کارهای که انجام داده اند بسیار‬
‫او فراتر از قوه ادراک و فهم ما است‪ .‬اوکسی را فرستاد که محبت‬ ‫رشمسارند و از ارتباط با خدا هراس دارند‪ .‬ولی ای کاش متام اینان‬
‫خود را به ما نشان دهد‪ ،‬کسی که بتواند درکی از خداوند بی انتها‬ ‫می دانستند که خداوند با چه دیدی به آن ها می نگرد‪.‬‬
‫برای فهم برشی به تصویر بکشد‪ ،‬بله او پرس خدا یعنی مسیح را‬
‫برای ما فرستاد‪.‬‬ ‫خدا می خواهد با هر کدام از ما یک رابطه شخصی و خاص برقرار‬
‫کند‪ .‬رابطه ای که عمیق ترین‪ ،‬زیبا ترین‪ ،‬معنی دار ترین و با‬
‫مسیح از آغاز خلقت با خداوند بود و به زمین آمد تا در شکل‬ ‫ارزش ترین بخش شام ما باشد‪.‬‬
‫انسانی غم ها و خوشحالی ما را تجربه کند‪ .‬او مارا درک می کند و‬
‫راهی است برای ارتباط ما با خداوند‪.‬‬ ‫این به این معنا نیست که او می خواهد با این رابطه ما را از رابطه‬
‫هایی که از آنها لذت می بریم و برایامن مهم است جدا سازد‪ ،‬بلکه‬
‫ما می توانیم شخصا مسیح را دریافت کنیم‪ .‬در واقع او به ما‬ ‫برعکس‪ ،‬او می خواهد جزیی از متام آن ها باشد‪ .‬متام کارهایی را‬
‫می گوید از من بخواهد تا وارد قلبتان شوم‪ ":‬اكنون در مقابل در‬ ‫که برای ما شادی آور است‪ ،‬معنی دیگری به آنها ببخشد و با ما از‬
‫ايستاده‪ ،‬در را می‌كوبم‪ .‬هر كه صدای مرا بشنود و در را بگشايد‪،‬‬ ‫آن ها لذت بربد‪.‬‬
‫“داخل شده‪ ،‬با او دوستی دامئی برقرار خواهم كرد‪ ،‬و او نيز با من‪.‬‬
‫به زبان ساده او می خواهد زندگی ما را بهرت و بهرت کند‪ .‬ابعاد‬
‫مسیح کسی است که ما می توانیم مستقیم با او ارتباط برقرار‬ ‫شگفت انگیزی به متام کارهای ما بدهد‪ ،‬ابعادی که از حاکی از‬
‫کنیم‪ .‬کسی که ما را به خدا نزدیک تر می کند‪ .‬اگر که شام دعا‬ ‫محبت او به ما است‪.‬‬
‫کرده اید که عیسی مسیح را به عنوان نجات دهنده دریافت کنید‬
‫حال چگونه می توان هنگامی که احساس خستگی پوچی‪ ،‬بی ارزش پس هم اکنون این ارتباط برقرار است‬
‫و کوچک بودن می کنیم‪ ،‬چنین رابطه ای را با خدا آغاز کرد؟‬
‫چگونه می شود با خدا ارتباط برقرار کرد؟‬
‫یوحنا ‪3-1:1‬‬ ‫اول تیموتاؤس ‪5:2‬‬
‫عربانیان ‪15:4‬‬ ‫‪20:3‬‬ ‫مکاشفه‬ ‫جواب ساده است‪ :‬از طریق فرزند خداوند عیسی مسیح‪.‬‬
‫‪3‬‬
‫نهرهایی که هرگز خشک نمی شوند‬

‫هرگز آن روزی را که فهمیدم وعده و قول های کتاب مقدس حقیقت دارند را‬
‫فراموش منی کنم وعده هایی که واقعا به حقیقت می پیوندند‪ .‬وعده هایی از‬
‫وعده هایی که واقعا به حقیقت می پیوندند‬ ‫کتاب مقدس که من می توانم آن ها را در زندگی روزمره بکار بربم‪ .‬این چیزی بود‬
‫که خداوند از طریق کالمش به من انتقال داد‪.‬‬
‫کتاب مقدس می فرماید‪ :‬با همني قدرت عظيم بود كه متام بركات غنی و عالی را‬
‫كه وعده داده بود‪ ،‬به ما بخشيد‪ .‬يكی از اين وعده‌ها اين بود كه ما را از شهوت‬
‫زن گفت‪ :‬بلی حتام‪ ،‬آنها عکس هایی زیبا هستند که بعضی با تصویر رس یک مرد‬ ‫و فساد محيط اطرافامن رهايی دهد و از طبيعت و صفات الهی خود بهره‌ای به ما‬
‫هستند‪ ،‬بعضی از آنها مردی سوار بر اسب را نشان می دهند و بر روی برخی دیگر‬ ‫عطا فرمايد‪.‬‬
‫مانند این یکی عکس پادشاه انگلستان است‪ .‬خداوند عمر طوالنی به پادشاه‬ ‫اما برای درک محدود من این سخنان فقط جمله های زیبایی بودند بدون معنا که‬
‫ببخشد‪.‬‬ ‫هرگز جامه عمل نخواهند پوشید‪ .‬من مانند زن نادانی بودم که سال ها پیش در‬
‫کشیش پاسخ داد‪ :‬خداوند عمر طوالنی به پرست ببخشد‪ .‬دوست من آیا می دانی‬ ‫گمنامی در اسکاتلند زندگی می کرد‪.‬‬
‫تو اکنون یک زن ثرومتند هستی؟‬ ‫زن فقیری که هزینه های او را کلیسا پرداخت می کرد‪ .‬یک روز که کشیش کلیسا‬
‫اینها عکس نیست‪ ،‬بلکه اسکناس است‪ ،‬اسکناس های بسیار زیاد‪ .‬تو در این خانه‬ ‫برای پرداخت مقداری پول به دیدار او رفته بود از آن زن پرسید‪ :‬خانم مک‪ ،‬چرا‬
‫در فقر زندگی می کردی و رنج می کشیدی در حالی که مقدار‬ ‫پرست از تو حامیت منی کند؟ من می دانم که او شغل خوبی در اسرتالیا دارد و‬
‫زیادی ثروت داشتی و می پنداشتی که عکس هایی بی ارزش‬ ‫انسان رشیفی است که عالقه بسیاری به تو دارد‪ .‬مگر اینطور نیست؟‬
‫هستند‪.‬‬ ‫زن جواب داد ‪ :‬بلی درست است‪ .‬او هرگز مرا فراموش منی کند و هر هفته یک‬
‫نامه محبت آمیز برای من می فرستد‪.‬‬
‫این داستان به من آموخت که وعده های خداوند در زندگی ما‬ ‫کشیش بسیار کنجکاو بود از پرسی بداند که مادرش را دوست دارد ولی از او‬
‫وجود دارد ولی ما می پنداریم که آن ها عکس هایی بی ارزش‬ ‫حامیت مالی منی کند‪ .‬پس از زن خواست که نامه ها را به او نشان دهد‪.‬‬
‫یا سخنانی بی معنا هستند در حالی که آنها ثروت حقیقی‬ ‫طولی نکشید که زن با دو جعبه بزرگ نزد کشیش آمد و گفت ‪ :‬این ها نامه هستند‬
‫هستند‪.‬‬ ‫به اضافه عکس هایی که درون هر نامه برای من فرستاده است‪ .‬عکس هایی با‬
‫کتاب مقدس شامل وعده و قول هایی است که خداوند آن ها‬ ‫تصاویر زیبا که نشانه عالقه پرسم به من است‪.‬‬
‫را برای ما در نظر گرفته است ‪ .‬این سخنان منبعی نامحدود و‬
‫نهری پر آب برای ما است که هرگز منی خشکد‪.‬‬ ‫کشیش بیشرت کنجکاو شد و خواست در صورت امکان آن عکس ها را به او نشان‬
‫دهد‪.‬‬
‫دوم پطرس ‪4:1‬‬
‫‪4‬‬
‫امید‬
‫مسیحیان در دعا به دو دسته تقسیم می شوند‪:‬‬
‫کسانی که دعا میکنند و امید و انتظار دارند که به خواسته‬
‫هایشان می رسند و کسانی که فقط دعا می کنند بدون اینکه‬
‫امید داشته باشند که چیزی اتفاق می افتد‪.‬‬
‫دعا یک پل ارتباطی بین خواسته های انسانی ما با منبع الهی خدا‬
‫است‪ .‬دعا به معنای یک خیال پردازی روحانی نیست‪ ،‬بلکه یک‬
‫چیز عملی و شدنی است‪ .‬چیزی که رخ می دهد و اتفاق خواهد‬
‫افتاد و حقیقت دارد هامنند استفاده ازتلفن است‪ ،‬این خداست که‬
‫در آن طرف خط به ما گوش می دهد‪" .‬بخواهيد تا به شام داده‬
‫شود‪ .‬بجوييد تا بيابيد‪ .‬در بزنيد تا در به روی شام باز شود“‬

‫پذیرش‬
‫کتاب مقدس می فرماید‪ “ :‬خوب گوش كنيد‪ :‬اگر اميان داشته‬
‫باشيد‪ ،‬هر چه در دعا بخواهيد خدا به شام خواهد داد‪“.‬‬
‫هنگامی که ما در دعا خواستار چیزی هستیم اگر به آن باور‬
‫داشته باشیم‪ ،‬یقینا آن را دریافت خواهیم کرد‪.‬‬
‫„ از ايرنو‪ ،‬خاطرجمع هستيم كه هرگاه از خدا چيزی مطابق‬
‫خواست او بطلبيم‪ ،‬دعای ما را خواهد شنيد؛ و اگر يقني داريم كه‬
‫اما پرس پاسخ داد‪ :‬من احمق نیستم ‪ ،‬میدانم که آن را به من منی‬ ‫دعای ما را می‌شنود‪ ،‬می‌توانيم به اين هم اطمينان داشته باشيم‬
‫دهی و این یک شوخی است‪ .‬واعظ این سوال را از متامی پرسهای‬ ‫كه هر آنچه از او بخواهيم‪ ،‬به ما عطا خواهد كرد“‬
‫ردیف جلو پرسید ولی همگی هامن جواب را تکرار کردند‪ .‬در آخر‬ ‫„حال‪ ،‬ببینیم ایامن چیست‪ .،‬ایامن یعنی اطمینان داشنت به اینکه‬
‫واعظ به یک پرس بچه ‪ 5‬ساله که مشتاقانه به او نگریسته بود‬ ‫آنچه در دل داریم‪ ،‬واقع خواهد شد‪ .‬ایامن داشنت به آنچه اعتقاد‬
‫گفت‪ ... :‬آیا می خواهی ‪ ...‬این ‪.....‬‬ ‫داریم‪ ،‬هر چقدر قادر به دیدنش منی باشیم“‬
‫هنوز سوال او به امتام نرسیده بود که پرس بچه ساعت را از دست‬ ‫ایامن یعنی باور بر اینکه خدا جواب من را می دهد ‪ ،‬حتی اگر‬
‫او گرفت و در جیب خود گذاشت‪ .‬پرس های بزرگسال که پیشنهاد‬ ‫جواب را منی بینیم‪.‬‬
‫را رد کرده بودند با اندوه به آن پرس بچه که بسیار خوشحال بود‬
‫نگاه می کردند و افسوس می خوردند زیرا آنها مشتاق تصاحب آن‬
‫ساعت بودند‪ .‬بعد از پایان مراسم پرسان بزرگسال اعرتاض کنان به‬ ‫ایامن به بدست آوردن‬
‫واعظ گفتند‪ :‬ما فکر می کردیم که تو منی خواهی آن ساعت را به‬ ‫‪-‬تالش برای نشان دادن ایامن به اعضای کلیسا‪-‬‬
‫ما بدهی و این فقط یک بازی است‪ .‬اگر می خواستی آن ساعت را‬
‫به ما بدهی پس چرا آن را در دست ما نگذاشتی و ارصار نکردی؟؟‬ ‫یک مبلغ مذهبی یکبار در مراسمی ساعت جیبی گران قیمت خود‬
‫را به یک گروه از پرسان که در ردیف جلو نشسته بودند پیشکش‬
‫اما تنها این پرس بچه بود که ایامن داشت که آن ساعت را بدست‬ ‫کرد‪.‬‬
‫خواهد آورد و اینچنین نیز شد‪.‬‬
‫او از بزرگرتین پرس پرسید ‪ :‬آیا می خواهی این ساعت را به تو‬
‫متی ‪7:7‬‬ ‫‪15-14:5‬‬ ‫اول یوحنا‬ ‫هدیه دهم؟‬
‫لوقا ‪24:11‬‬ ‫‪1:11‬‬ ‫عربانیان‬
‫‪5‬‬
‫آنها بر ایامن خود استوار بودند واطاعت کردند هرچند که هنوز‬ ‫بسیاری از مردم وعده های خدا را باور دارند و همیشه می گویند‪:‬‬
‫جواب دعاهایشان را نگرفته بودند‪ .‬هنگامی که باور در مرحله اول‬ ‫"اره‪ ،‬ولی این وعده این برای من و یا برای این لحظه نیست‪".‬‬
‫در هر کاری باشد‪ ،‬خداوند به ما افتخار می کند و قدرت خود را به‬
‫ما نشان می دهد‪.‬‬ ‫در حالی که اگر کسی به خدا و کلامت او باور داشته باشد و با‬
‫ایامنش از خدا طلب کند‪ ،‬خداوند به او هرچه بخواهد می دهد تا‬
‫می گویند اگر ایامن را در مغازه برای فروش قرار دهیم‪ ،‬یقینا در‬ ‫بتواند از مثرات آن بهره بربد‪.‬‬
‫بهرتین نقطه قرار خواهد گرفت تا همه مشرتی ها آن را ببیند‪.‬‬
‫می توان گفت انسان باید در ایامن خود استوار باشد‪ .‬منونه های‬
‫ایامن در کتاب مقدس بسیار یافت می شود‪ .‬هامنند هنگامی که‬
‫مسیح به جذامیانی که برای شفا نزد او آمده بودند گفت‪ " :‬به نزد‬
‫پایداری در ایامن‬ ‫کاهنان بروید و به آنها نشان دهید که شفا یافته اید‪".‬‬
‫مسیح هنوز آنها را شفا نداده بود اما در ادامه می خوانیم به محض‬
‫اینکه رفتند‪ ،‬شفا یافتند‪.‬‬
‫یک بار بعد از اینکه دعا کردم و چیزی را از خدا خواستم‪ ،‬هرچقدر‬
‫منتظر ماندم جوابی از سوی خدا نشنیدم‪ .‬در این فکر بودم که چرا‬
‫خدا جواب مرا نداد؟؟ که در کتاب مقدس این جمله را دیدیم " و‬ ‫می گویند اگر ایمان را در مغازه برای‬
‫در آخر بر پاهای خود محکم باستید‪".‬‬ ‫فروش قرار دهیم‪ ،‬یقینا در بهترین‬
‫و اینجا بود که حقیقت را کشف کردم‪ .‬من خدا را به دلیل جواب‬ ‫نقطه قرار خواهد گرفت تا همه‬
‫ندادن به دعاهایم رسزنش می کردم و این بدین معنا است که من‬ ‫مشتری ها آن را ببیند‪.‬‬
‫در ایامن خود استوار ومحکم نبودم‪ .‬پس خدا را به خاطر نشان‬
‫دادن حقیقت به من ستایش کردم چون جواب در راه بود و من‬
‫گامن می کردم جوابی به من منی دهد‪ .‬تنها شش ساعت بعد جواب‬
‫دعاهایم را از سوی خدا شنیدم‪ .‬این حقیقت محض است که تنها‬
‫راهی که جواب خدا از آن به ما می رسد‪ ،‬راه ایامن است و بس‪.‬‬
‫ایامن یک چیز بسیار پیرشفته و دست نیافتنی نیست‪ .‬ایامن در‬
‫باور به خدا از طریق کلامتش تعریف می شود‪ .‬ایامن به دور از‬
‫دستان ما نیست‪ ،‬فقط کافی است دستان خود را به سوی خدا دراز‬
‫کنیم و نیاز روحانی خود به ایامن را احساس کنیم‪.‬‬

‫برای ارتباط با خدا همین امروز دعا کنید‪.‬‬


‫درخواست هایتان را به حضور او بربید‪ .‬مشتاق‬
‫باشید برای وعده ها یی که خدا به ما داده‬
‫است‪ .‬مطمین باشید او هیچگاه ما را تنها‬
‫نخواهد گذاشت‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫‪Luke 17:12–14‬‬
‫‪7‬‬
‫‪Ephesians 6:13‬‬

‫‪6‬‬
‫جاماندنازاتوبوس‬

‫“اه‪ ،‬باز از اتوبوس جا ماندم” این جمله ای بود که میشل بعد از‬
‫پایان کار طوالنی خود با افسوس گفت‪ .‬پس به سوی دفرت برگشت‬
‫و پابلو را در آنجا دید و میشل از او پرسید‪“ :‬فکر می کردم سوار‬
‫اتوبوس شده ای و به خانه رفته ای؟ پس چرا برگشتی؟”‬
‫پابلو گفت‪" :‬کتاب مقدس خود را فراموش کردم و بازگشتم آن را‬
‫دعا برای امروز‬ ‫بردارم‪ ،‬حاال هر دو از اتوبوس جا ماندیم"‬
‫مسیح عزیز‬ ‫آنها مشغول گفتگو بودند که ناگهان صدای ترمز شدیدی شنیدند‬
‫پس کنجکاوانه به خیابان رفتند و اتوبوسی را که هر روز با آن به‬
‫ممنونم که از درون قلب من آگاهی‪ .‬ممنونم که درون مرا می بینی‬ ‫خانه می رفتند را دیدند که با یک کامیون بزرگ به طور وحشتناکی‬
‫تصادف کرده است‪ .‬در این حادثه دوازده نفر کشته شدند و سی و‬
‫و از خواسته های من آگاهی داری‪ .‬ممنونم هنگامی که در به زبان‬ ‫پنج نفر دچار جراحات سنگینی شدند‪.‬‬
‫آوردن نیازهایم نا توانم و نمی توانم آن ها را در کلمات جای‬
‫هر روز همرس پایلو برا سالمتی او دعا می کرد و در آن روز‬
‫دهم‪ ،‬مرا در آغوش می گیری و نیاز هایم را برآورده می کنی‪.‬‬ ‫خداوند پاسخ دعا های او را داد‪.‬‬
‫از تو سپاسگذارم مسیح‪ ،‬بعضی وقت ها نمی توانم جمالت زیبا در‬
‫وصف تو به زبان آورم ولی تو از ذهن من آگاهی و می دانی که از‬
‫اعماق قلبم تو را دوست می دارم‬

‫‪7‬‬
‫‪iinngg‬‬
‫در زمان کودکی به یک بازی عالقه داشتم‪ .‬بازی به این‬
‫صورت بود که می بایستی از باالی یک سکوی بلند خود‬
‫را رها می کردم و فردی بزرگسال و قوی در پایین سکو مرا‬
‫با دستان خود در آغوش می گرفت‪ .‬بعضی اوقات حتی آن‬
‫فرد را منی شناختم ولی همیشه باور داشتم که او مرا رها‬
‫منی کند و مرا با دستان خود می گیرید‪.‬‬

‫در زندگی به عنوان یک مسیحی باید به مسیح تکیه کنیم و‬


‫خود را به دستان جاودان او بسپاریم‪ .‬مشکالت زندگی را به من در زندگی زیاد به مسیح تکیه کردم و این را می دانم‬
‫که او بسیار قوی و قابل اعتامد است‪ .‬در متام سالهای‬ ‫پیشگاه او بربیم تا ما را یاری کند‪.‬‬
‫سخت زندگی که شوهرم با یک بیامری خطرناک دست‬
‫و پنجه نرم می کرد‪ ،‬من فقط به مسیح تکیه کردم‪ .‬حتی‬
‫هنگامی که دچار بیامری رسطان بودم نیز فقط به مسیح‬
‫تکیه کردم‪ .‬او در متام این مسیر سخت و دشوار همرا من‬
‫بود و مرا یاری می کرد حتی در لحظاتی که کامال مایوس و‬
‫ناامید بودم او مرا رها نکرد‪.‬‬
‫تاریکی مرا فرا گرفته بود و منی توانستم او را ببینم اما‬
‫حضورش را احساس می کردم‪ .‬پس سوی او رفتم و دستانم‬
‫را به سویش دراز کردم‪ .‬در این هنگام بود که او به‬
‫دعاهای من پاسخ داد‪ .‬صدای او را شنیدم که می گفت‪:‬‬
‫"دلیل دوری تو از من این بود که تو در روبروی خود به‬
‫جستجوی من بودی‪ ،‬در حالی که در متام این مدت من در‬
‫کنار تو بودم (دوشا به دوش تو) پس مضطرب نباش‪ ،‬رست‬
‫را بر روی شانه های من بگذار و در آغوش من به آرامش‬
‫برس"‬
‫به آرامشی رسیدم که متام آن دوران سخت را توانستم‬
‫سپری کنم‪ .‬توضیح آن برایم سخت است ولی هرکسی می‬
‫تواند با تکیه بر مسیح از تالطم مشکالت زندگی به آسانی‬
‫نجات یابد‪.‬‬

‫‪8‬‬
‫‪FFaa‬‬
‫‪lllii‬‬
‫من آغوش خود را باز می کنم تا شام در آن احساس رهایی‬
‫کنید‪ ،‬به من اعتامد کنید و خدا را به من بسپارید‪.‬‬
‫هر بار که رشایط من بد می شد و درد می کشیدم صدای‬
‫مسیح را می شنیدم که می گفت‪ « :‬خود را در آغوش من رها‬
‫کن به من اعتامد کن هامنگونه که در کودگی به آن بزرگساالن‬
‫اعتامد می کردی‪».‬‬
‫من آغوش خود را باز می کنم تا شما‬
‫در آن احساس رهایی کنید‪ ،‬به من‬
‫اعتماد کنید و خدا را به من بسپارید‪.‬‬

‫خودم را از باالی قله ای پر از طوفان می دیدم پس دستان‬


‫خود را باز کردم و خود را به سوی دستان مسیح رها کردم‪ ،‬به‬
‫آرامی از آن طوفان رها شدم وخود را در آغوش مسیح یافتم‪.‬‬
‫بلی او مرا از سقوط نجات داد و مرا آزاد و رها ساخت‪ .‬تهی از‬
‫درد و بیامری شدم‪ ،‬احساس تازگی می کردم و این آیه از کتاب‬
‫مقدس را به یاد آوردم « اما آنانی که به خداوند امید بسته‬
‫اند نیروی تازه می یا بند و مانند عقاب پرواز می کنند‪ ،‬هرگز‬
‫خسته منی شوند‪ ،‬راه می روند و ناتوان منی گردند‪».‬‬

‫من مفهوم تکیه کردن را فهمیدم‪.‬‬


‫علم و دانش برشی همیشه به دنبال دارو و درمان جسم‬
‫انسان بوده است در حالی که هیچ دارویی برای روح ما وجود‬
‫احساس شادی دوباره می کردم‪ .‬روحم نیروی تازه ای یافته‬
‫ندارد به جز عیسی مسیح‪.‬‬
‫بود‪ .‬این صدا را شنیدم که می گفت‪ « :‬هنگامی که بدن شام‬
‫هرچند جسم من بیامر است ولی من خود را بیامر منی دانم‬ ‫در بسرت بیامری است روح خود را آزاد کنید زیرا بیامری منی‬
‫چرا که روح من توسط تکیه بر عیسی مسیح شفا یافته است و‬ ‫تواند به روح شام آسیبی برساند»‬
‫هم اکنون احساس خوشحالی و آزادی می کنم‪.‬‬

‫‪31:40‬‬ ‫اشعیا‬

‫‪9‬‬
‫مسیح و‬
‫جیمی‬
‫جیمی با چشامنی پر از اشتیاق به پرستار گفت‪ " :‬بلی‪ ،‬هر روز؛ هر‬ ‫ین داستان در رابطه با مرد پیری است که هر روز با چهره ای‬
‫روز ساعت ‪ 12:00‬او اینجا کنار تخت من می آید و با لبخند من‬ ‫مضطرب وارد کلیسا می شود و بعد از گذشت چند دقیقه آنجا را‬
‫می گوید " سالم جیمی؛ مسیح اینجاست"‪.‬‬ ‫ترک می کند‪.‬‬
‫سوال اینجاست که او در این مدت محدود چه کاری انجام می داد؟‬

‫عا چیست؟‬ ‫عده ای که هر روز او را مشاهده می کردند از او پرسیدند‪ " :‬تو‬


‫هر روز ساعت ‪ 12:00‬در کلیسا چه می کنی؟‬
‫دعا یعنی ارتباط با مسیح ‪ .‬بسیار ساده هامنند گفتگو با یکی از‬
‫بهرتین دوستانتان‪.‬‬ ‫مرد پیر که نامش جیمی بود پاسخ داد‪ " :‬دعا می کنم"‬

‫نیازی به گفنت سخنان و شعر های پیچیده و نا شناخته ندارید‪ .‬نیاز‬ ‫آنها گفتند‪ " :‬دروغ می گویی! تو فقط چند دقیقه آنجا هستی و‬
‫به ایستادن یا نشسنت به حالت خاصی ندارید‪.‬‬ ‫این زمان برای دعا کافی نیست"‬

‫چیزی که در قلبتان است را به مسیح بگویید‪ ،‬او مشتاق شنیدن‬ ‫مرد پیر پاسخ داد‪" :‬من هر روز ساعت ‪ 12:00‬به کلیسا می روم‬
‫حرف های شامست‪ .‬از او بخواهد مشکالتتان را کنار بگذارد یا به‬ ‫ولی منی دانم چگونه باید دعا کنم پس می گویم " سالم مسیح؛‬
‫شام قدرت دهد تا از مشکالت رهایی یابید‪.‬‬ ‫جیمی اینجاست" سپس یک دقیقه منتظر می مانم سپس آنجا را‬
‫ترک می کنم‪.‬‬
‫سالها به همین صورت گذشت تا یک روز پیرمرد به بیامری سختی‬
‫در اینجا به چند نکته در مورد دعا اشاره می کنیم‪:‬‬ ‫دچار شد و در بیامرستان بسرتی شد‪ .‬در طول بسرتی بودن او‬
‫پرستاری نزد او آمد و پرسید‪ " :‬آقای جیمی متام کارکنان بیامرستان‬
‫‪-‬صادق وصمیامنه باشید‪-‬‬
‫کنجکاو هستند بدانند که شام با این وضع بد جسمی چگونه اینقدر‬
‫خوشحال هستید و همیشه لبخند می زنید؟"‬
‫‪ -‬مستقیم بخواهید‪ -‬هر آنچه را که نیاز دارید از او‬
‫بخواهید‪ .‬کارهایی که می خواهید او برایتان انجام دهد‬
‫جیمی پاسخ داد‪ " :‬به دلیل وجود کسی هست که هر روز به‬
‫را به زبان بیاورید‪.‬‬
‫مالقات من می آید"‬
‫پرستار که می دانست آقای جیمی هیچ مالقات کننده ای ندارد‬
‫‪-‬به وعده های خدا باور داشته باشد‪ -‬خداوند وعده های‬ ‫پرسید‪ " :‬هر روز؟!! کدام مالقات کننده؟!! شام که هیچ کسی را‬
‫بسیاری در کتاب مقدس به ما داده است‪ .‬پس بطلبید تا‬ ‫ندارید!!!"‬
‫به شام بدهد‪.‬‬
‫‪10‬‬
‫وزن دعا چقدر‬
‫است؟‬

‫مرد که شکه شده بود ومنی خواست به آن زن غذای رایگان بدهد‬ ‫عجیب است ولی داستان مردی را می خوانیم که سعی داشت‬
‫بدون اینکه نوشته روی کاغذ را بخواند‪ ،‬آن را برداشت و روی یک‬ ‫دعا را وزن کند‪.‬‬
‫کفه ترازو گذاشت و گفت‪ " :‬به اندازه وزن دعایت به تو نان می‬
‫دهم‪".‬‬ ‫آن مرد مغازه کوچک خواروبار فروشی در نیویورک داشت‪.‬‬
‫نزدیک به کریسمس سال ‪ 1918‬بود و مغازه او پر از مشرتی‬
‫پس تکه نانی در کفه دیگر ترازو گذاشت ولی در کامل تعجب‬ ‫بود‪ .‬در همین هنگام زنی با صورتی در هم شکسته وارد مغازه‬
‫دید که هنوز کفه دیگر سنگین تر است پس تکه نان دیگری روی‬ ‫شد و از او درخواست مقداری غذا کرد تا با آن بتواند شکم بچه‬
‫آن گذاشت ولی باز به اندازه وزن آن دعا نشد‪ .‬هرچه آن‬ ‫هایش را‬
‫سیر کند‪.‬‬
‫مرد از آن زن پرسید‪ " :‬چقدر پول داری"‬
‫مرد تالش کرد موفق نشد زیرا که ترازو به کلی خراب شده بود‬
‫و هرچه غذا روی کفه ی دیگر گذاشت‪ ،‬ترازو از جایش حرکت‬
‫نکرد‪ .‬او که در حضور همگان قول داده بود پس پاکت بزرگی به‬ ‫زن پاسخ داد‪" :‬شوهرم در جنگ کشته شده و من پولی برای‬
‫آن زن داد وگفت‪ " :‬پاکت را پر کن ترازو خراب است‪".‬‬ ‫پرداخت ندارم ولی می توانم برایت دعا کنم‪".‬‬

‫پس ان زن پاکت را پر کرد و با تشکر آنجا را ترک کرد‪.‬‬


‫آن زن رفت ولی مرد هنوز در شوک بود که چنین چیزی چگونه‬ ‫آن مرد که قلبی سنگی داشت گفت‪ " :‬پس آن را بنویس"‬
‫ممکن است‪ .‬آن مرد قبال آن زن را ندیده بود و در آینده نیز‬ ‫همه مشرتی ها به گفتگوی آنها توجه می کردند که آن زن تکه‬
‫هرگز او را ندید ولی آن تکه کاغذ را برای همیشه نزد خود نگاه‬ ‫کاغذی از جیب خود بیرون آورد‪ ،‬روی میز مرد گذاشت و گفت‪:‬‬
‫داشت‪ ،‬تکه کاغذی که روی آن نوشته شده بود " خداوندا؛ نان‬ ‫" بفرمایید؛ دیشب که باالی رس دخرت مریضم بودم این کار را‬
‫روزانه ما را به ما عطا کن"‪.‬‬ ‫انجام دادم‪".‬‬

‫‪11‬‬
‫پاسخ به‬
‫سوال های‬
‫شما‪:‬‬
‫شاید جواب های خدا تاخیر داشته‬ ‫سوال‪ :‬من به دعا اعتقاد دارم و می دانم خدا جواب دعاهای مرا می دهد ولی چرا بعضی‬
‫باشند اما همیشه خواهند آمد‬ ‫وقت ها به نظر می رسد جوابی از سوی خدا منی آید؟‬

‫جواب‪ :‬همه ما تجربه نا امیدی از چیزی یا کسی را داریم‪ .‬هنگامی که جواب دعاهایامن را خداوند همیشه به ما پاسخ می دهد ولی‬
‫منی بینیم‪ ،‬ناراحتی ما دو برابر می شود‪ .‬اول به خاطر اینکه به خواسته هایامن نرسیده ایم شاید کمی باید تامل کنیم‪ .‬شاید جواب در‬
‫راه باشد‪ .‬شاید او به ما پاسخ داده و ما‬ ‫و دوم اینکه فکر می کنیم خدا ما را فراموش کرده است‪.‬‬
‫باید کمی به دقت به اطرافامن نگاه کنیم‪.‬‬ ‫هنگامی که چیزی به میل ما نیست به این فکر می کنیم که چرا خدا آن را برای ما تغییر‬
‫(هامنند اسکناس هایی که پیرزن فقیر فکر‬ ‫منی دهد یا آن را برای ما آسان منی کند؟ مگر او خدا نیست؟ مگر او قادر مطلق نیست؟‬
‫می کرد عکس های بی ارزش هستند)‬ ‫مگر هر کاری بخواهد منی تواند انجام دهد؟ پس چرا این کار را برای من منی کند؟‬
‫خداوند در پاسخ به دعاهای ما بعضی وقت‬ ‫این سوال هایی بود که ممکن است مرتب در ذهن ما تکرار شود‪.‬‬
‫ها پاسخ نه می گوید چون ممکن است به‬
‫نکته اینجاست که هر وقت چیزی می خواهیم باید از او بخواهیم ولی باید به این توجه صالح و خیر ما نباشد چون ممکن است‬
‫کنیم که او هیچ کار اشتباهی انجام منی دهد‪ .‬او می داند چه چیز خوب است و چه چیز خواسته ما باعث درد و رنج ما شود‪ .‬او‬
‫بد است‪ .‬او همیشه بهرتین نتیجه را می خواهد‪ .‬پس ما باید قبل از دعا این سوال ها را از همیشه خوبی ها را برای ما می خواهد زیرا‬
‫بدی از او رسچشمه منی گیرد و خیلی وقت‬ ‫خود بپرسیم‪:‬‬
‫ها به ما بلی می گوید و گاهی می گوید‪:‬‬ ‫آیا این درست است که چیزهای بد و ناپسند از خدا طلب کنیم؟‬
‫"فرزندم کمی صرب پیشه کن‪".‬‬
‫آیا از اعامق قلبم به اراده و وعده های خدا ایامن دارم؟‬
‫پس پاسخ او نسبت به ما به اراده او بستگی‬
‫دارد‪ .‬ما باید همیشه صرب داسته باشیم و‬ ‫نقشه خدا برای من چیست؟‬
‫همیشه سپاسگذار پروردگارمان باشیم حتی‬
‫اگر هنوز پاسخی از او منی شنویم‪.‬‬ ‫او چه چیزی را برای من می خواهد و چه چیزی را منی خواهد؟‬
‫آیا در راه درخواستم قدمی بر می دارم؟‬

‫‪12‬‬
‫مطالبی جهت مطالعه‬
‫قدرت دعا‬
‫قبل از درخواست از خدا‪ ،‬او را شکر و‬ ‫ایامن در دعا‬
‫‪.‬سپاس گویید‪.‬‬ ‫‪22-21:21‬‬ ‫متی‬
‫مزامیر ‪2:92‬‬ ‫‪24:11‬‬ ‫لوقا‬
‫مزامیر ‪4:100‬‬ ‫‪21:4‬‬ ‫رومیان‬
‫فیلیپیان ‪6:4‬‬ ‫‪6:11‬‬ ‫عربانیان‬

‫چیزهایی که نیاز دارید از او بخواهید‪.‬‬ ‫اطاعت از خدا و انجام خواست او‬


‫‪8-7:7‬‬ ‫متی‬ ‫‪31:9‬‬ ‫یوحنا‬
‫‪22:21‬‬ ‫متی‬ ‫‪7:15‬‬ ‫یوحنا‬
‫تفاوت ها‬ ‫یوحنا ‪24:16‬‬ ‫اول یوحنا ‪22:3‬‬
‫من همیشه روز خود را با عجله رشوع می کنم‬
‫و وقتی برای دعا کردن ندارم‪.‬‬ ‫در نام عیسی مسیح دعا کنید‪.‬‬ ‫خود را به خدا بسپارید و خواست او را‬
‫مشکالت زیادی دارم و هر روز بیشرت می شوند‪.‬‬ ‫یوحنا ‪14-13:14‬‬ ‫در نظر بگیرید‪.‬‬
‫پس چرا خدا به من کمک منی کند؟‬ ‫یوحنا ‪23:16‬‬ ‫مزامیر‬
‫‪10:143‬‬
‫جواب خدا ‪ :‬آیا از من درخواست کمک کردی؟‬ ‫متی‬
‫دعا شامل گوش کردن به خدا هم می‬
‫‪10:6‬‬ ‫لوقا‬
‫متام تالش خود را کردم که به حضور خدا برسم‪.‬‬ ‫شود‪.‬‬ ‫‪42:5‬‬ ‫یوحنا‬
‫متام کلید ها را امتحان کردم ولی چرا درب باز‬ ‫‪8:9‬‬ ‫اعداد‬ ‫اول یوحنا ‪14:5‬‬
‫منی شود؟‬ ‫اول سموئيل ‪10-9:3‬‬
‫خدا‪ :‬چرا درب نزدی؟‬ ‫اول پادشاهان ‪12-11:19‬‬ ‫ساده دعا کنید‪.‬‬
‫‪18:9‬‬ ‫دانیال‬
‫من می خواهم زیبایی های دنیا را ببینم پس‬
‫‪14-10:18‬‬ ‫لوقا‬
‫چرا همه چیز بی رنگ و بی معناست؟‬
‫خدا‪ :‬چون که مرا جستجو منی کنی‬
‫من می توانم با تلسکوپ هزاران کیلومرت اعامق آسامن را ببینم‬
‫پس بهرت این است که هر روز قبل از اینکه روز‬
‫ولی می توانم تلسکوپ را کنار بگذارم‪ ،‬به اتاقم برم‪ ،‬درب را ببندم و با متام وجود دعا‬
‫خود را رشوع کنیم‪ ،‬به دعا بپردازیم و همه‬ ‫کنم‪ ،‬در این هنگام است که آسامن را می بینم و گونه ای به خدا نزدیک می شوم‬
‫خواسته هایامن را به حضور او بربیم‪ .‬آنگاه‬ ‫که هیچ تکنولوژی برشی قادر به انجام آن نیست‪( .‬اسحاق نیوتن)‬
‫تفاوت ها در زندگی خواهیم دید‪.‬‬
‫هر روز که از خواب بیدار می شوید متام فکرتان به رفع نیاز های آن روزتان است‬
‫ولی آیا این درست هامنند زندگی حیوانات جنگل نیست؟‬
‫آیا بهرت نیست به خداوند اجازه دهیم وارد زندگیامن شود و روز خود را با او رشوع‬
‫کنیم؟‬

‫‪13‬‬
‫نشانه های آینده‬
‫هنگامی که یاران عیسی از او در مورد نشانه های بازگشت او پرسیدند و خواستند بدانند‪ ،‬نشانه های پایان دنیا چیست‪ ،‬عیسی‬
‫به آن ها پاسخ داد ‪ :‬نشانه های بسیاری است که به چهار بخش تقسیم می شوند‪.‬‬
‫گرسنگی‬
‫„ در جاهی مختلف قحطی روی خواهد داد‪“.‬‬
‫در جهان حدود یک میلیارد فقیر وجود دارد‪ .‬هشتصد میلیون انسان با درآمدی کمرت از چهار هزار تومان در روز شکم خود را‬
‫سیر می کنند‪ .‬گرسنگی و سوء تغذیه در رستارس جهان پراکنده شده و روند با گرم تر شدن کره زمین بدتر خواهد شد‪ .‬تغییرات‬
‫آب هوایی تاثیرات ویران کننده ای بر جا خواهد گذاشت‪ .‬یکی از دانشمندان رس شناس در رشته تغییرات اقلیمی ارزیابی کرده‬
‫است که به زودی جنگل ها از بین خواهند رفت و بیامری هایی مانند ماالریا فراگیر خواهند شد‪،‬‬
‫مردمان گرسنه در رسارس زمین رسگردان و منابع آب شیرین به امتام خواهد رسید‪ .‬اثرات گرم شدن کره زمین به مراتب کشنده تر‬
‫از سالح های کشتار جمعی است‪.‬‬
‫از یک سو جمعییت جهان به رسعت رو به افزایش است و به زودی به نه میلیارد نفر خواهد رسید‪ .‬و از سوی دیگر رسانه آب و‬
‫تولید مواد غذایی به رسعت رو به کاهش و در آینده ای نزدیک شاهد جنگ هایی برای غذا و آب خواهیم بود‪.‬‬

‫سیاره ای پر ازبیامری‬
‫„بیامری های ناشناخته فراگیر می شود“‬
‫با توجه به پیرشفت روز افزون پزشکان در درمان بیامری ها‪ ،‬اما پژوهشگران هشدار می دهند گونه های جدید و ناشناخته ای‬
‫از بیامری ها مانند ایدز رو به گسرتش هستند که با فریب دادن سیستم ایمنی بدن مانع تاثیر گذاری دارو بر درمان این بیامری‬
‫ها می شوند‪ .‬پژوشگران همچنین به یافته های جدید در زمینه انتقال بیامری های ناشناخته از حیوانات به انسان ها و ترکیب‬
‫ویروس های جدیدی رسیده اند ‪.‬بیامری هایی مانند انفوالنزا که به صورت معمولی برای انسان خطری ندارد ولی با انتقال‬
‫ویروس آنفوالنزا از پرندگان به انسان ترکیب جدیدی از ویروس تشکیل می شود که بسیار کشنده است‪.‬‬

‫‪7:24‬‬ ‫متی‬

‫‪14‬‬
‫بیامری های جدید و نا شناخته در حال ظهور هستند مانند بیامری‬
‫آنفالنزای اسپانیایی که در سال ‪ 1918‬میالدی ‪ 50‬میلیون نفر را‬
‫‪ 226000‬هزار کشته و ‪ 500000‬زخمی بر جای گذاشت‪.‬‬ ‫به کام مرگ کشاند‪ .‬مدیر کل سازمان بهداشت جهانی در سال‬
‫جهانی پر از خشونت‪:‬‬ ‫‪ 2007‬اعالم کرد "بیامری هایی در حال ظهور هستند که به مراتب‬
‫از بیامری های همه گیری همچون ایدز‪ ،‬ابوال و سارس کشنده تر‬
‫“مردم هامنگونه خواهند بود که مردم زمان نوح‪ ،‬قبل از آمدن‬ ‫هستند"‬
‫طوفان بودند”‬
‫با توجه به آسان تر شدن مسافرت های بین امللی و جابجایی رسیع‬
‫انسان ها می توان نتیجه گرفت‪ ،‬گسرتش این بیامری ها در حجم‬
‫یکی دیگر از نشانه های بازگشت مسیح فراگیر شدن خشونت در‬ ‫وسیع نیز رسعت خواهد گرفت‪.‬‬
‫جهان است‪ .‬مردمان زمان نوح چگونه بودند؟‪ .‬در کتاب مقدس‬
‫پاسخ می دهد‪ " :‬در این زمان‪ ،‬افزونی گناه و ظلم در نظر خداوند‬ ‫زمین لرزه های بزرگ‬
‫به منتها درجه خود رسیده و دنیا به کلی فاسد شده بود‪".‬‬ ‫“ در جاهای مختلف زمین لرزه روی خواهد داد”‬
‫خشونت می توانند دالیل ایدئولوژیک داشته باشد ‪ .‬در قرن بیستم‬
‫بیش از یکصد و ده میلیون نفر بر اثر جنگ کشته شدند در حالی‬ ‫در سال ‪ 1995‬میالدی جلسه ای با حضور زمین شناسان مطرح و‬
‫که یکصد وهفتاد میلیون نفر در همین قرن به دلیل خشونت ها‬ ‫زلزله شناسان برگزار شد‪ .‬در این آمار اعالم شد که تعداد بسیار‬
‫افراطی و دالیل نژاد پرستانه کشته شده اند‪.‬‬ ‫زیادی از شهر های بزرگ جهان بر روی گسل های فعال تاسیس‬
‫شده اند و برآورد می شود در صورت احتامل زمین‬
‫در صورت عالقمندی به نشانه های پایان دنیا به نسخه بعدی این‬ ‫لزره رسارسی تقریبا پنجاه درصد از جمعیت شهر نشین جهان کشته‬
‫نرشیه مراجه کنید‪.‬‬ ‫خواهد شد‪.‬‬
‫اتحادیه بین امللی ژیوفیزیک در مورد انرژی های مخرب طبیعت‬
‫‪37:24‬‬ ‫متی‬ ‫ابراز نگرانی کرده است‪ .‬هامنند انرژی آزاد شده بر اثر وقوع‬
‫‪11:6‬‬ ‫پیدایش‬ ‫سونامی در آسیا که این انرژی آزاد شده معادل انفجار ‪475000‬‬
‫کیلو تی ان تی و یا ‪ 23000‬برابر قوی تر از انفجار هیروشیام بود و‬

‫‪15‬‬
‫از سوی عیسی مسیح با عشق‬
‫قدرت ایمان‬
‫می دانم که این برای شام مایوس کننده است هنگامی که جواب دعاهایتان را منی شنوید‪ ،‬احساس می کنید ایامنتان ضعیف است ولی‬
‫نباید دعا را متوقف کنید‪ .‬بخواهید؛ درخواست کنید؛ بیشرت و بیشرت‪ .‬از من بخواهید تا معجزه خود را به شام نشان دهم‪.‬‬
‫این را بدانید که ایامن بدست آوردنی نیست بلکه خواستنی است‪ .‬ایامن‪ ،‬یک هدیه از سوی خداوندگار است‪ .‬پس آن را بخواهید تا به‬
‫شام بدهد‪.‬‬
‫ایامن مانند ماهیچه بدن است‪ .‬هامنگونه که ماهیچه برای رشد نیاز به ورزش و تغذیه دارد‪ ،‬ایامن نیز نیاز به پرورش دارد‪.‬‬
‫ایامن از کلمالت خدا تغدیه می کند و می توان آن را با دعا پرورش داد‪ .‬پس روزانه کتاب مقدس را مطالعه کنید و همواره با خداوند‬
‫گفتگو کنید‪.‬‬
‫اگر ایامنتان ضعیف است و می خواهید آن را رشد دهید! اگر می خواهید ایامن محکم و استوار داشته باشید‪ ،‬از من بخواهید تا به شام‬
‫کمک کنم‪ .‬از من بخواهید تا ایامن شام را زیاد کنم‪.‬‬
‫ایامن داشته باشید مانند داستان مردی که از من می خواست پرس کر و اللش را شفا دهم‪( .‬مرقس فصل ‪ 9‬آیه ‪ 17‬تا ‪)27‬‬
‫آن مرد ایامنش ضعیف بود‪ .‬پس به او گفتم‪ " :‬اگرایامن داشته باشی‪ ،‬همه چیز برایت امکان خواهد داشت‪".‬‬
‫او گفت‪ " :‬بلی ایامن دارم‪ ،‬کمکم کن تا ایامنم بیشرت شود‪".‬‬
‫او اعرتاف کرد ایامنش ضعیف است و از من کمک خواست تا ایامنش را بیشرت کنم‪ .‬پس هامن لحظه از سوی من هم ایامن دریافت کرد‬
‫و هم معجزه – پس پرسش شفا یافت‪.‬‬

‫‪20:17‬‬ ‫متی‬
‫‪21-17:9‬‬ ‫لوقا‬

Vous aimerez peut-être aussi