Vous êtes sur la page 1sur 28

‫جشنوارمجهانیف تهران‬

‫آ‪۰‬بان_ ‪۶۱‬آذر ‪۵۳۵۲‬‬


‫فبلمهاتی کهاسال‌ساخته‌ایم ‪101 ۰:‬‬
‫کارکردان والریو زورلینی‬ ‫ساداد‌تاتارها‬

‫ای‪.‬ش ‪ ۶‬آذر‬
‫مبقه‬
‫کارگردات محمد رضااصلانی ‏ ‪.‬درنمسا‬ ‫شطریج‌دان‬

‫دد مسابقه ‪ .‬نمایش‪ ۳۱‬آذر‬ ‫خسرو هریتاش‬ ‫کارکردان‬ ‫ملکو بت‬

‫افیلمبرداری‌شروع شنده ‪:‬‬

‫بهرام بیضانتی‬ ‫کارگردات‬ ‫کلاع‬

‫ف‬
‫‪.‬‏ عباس کیارستمی‬ ‫کارگردات‬ ‫ش‌‌‬
‫گزار‬

‫‪۹۳‬‬ ‫‪۰‬‬

‫کارگردان هزیر دارنوش ‪ .‬شروع فیلمبرداری‪ :‬دی ‪۵۳۵۲‬‬ ‫دز امنداد سس‬

‫شروع فیلمبرداری‪ :‬دی ‪1 ۵۳۵۲‬‬ ‫محصوم اول کارگردات بهمن فرماتآزا‬

‫شروع فیلمبرداری ‪ :‬ا سفند‬ ‫کارگردان مسعود کیمباش‬ ‫حپاد‬

‫شروع فیامبردارگ‪ :‬اردببهشت ‪۶۳۳‬‬ ‫زارنوش ِ‬ ‫یت‬ ‫اما قلبی‬


‫‪:‬‬ ‫‪-‬اد سب‬
‫تهران‪ -‬خیابان دامغان ل‬
‫‪ ۳‬با نمانش‬ ‫بحاضور جناب آقای پهلبد وزیر فرهنگ‌وهنر » شب گذشته‌پنجمین جشنواره جهانی فیلم ی‬
‫فیلم «فانوس‌خیال» (ایران) آغاز کرد‪.‬‬
‫بانمایش فیلم‬
‫« فانو س‌خیال »>‬

‫درمراسم افتتاح پنجمین جشنواره جهانی فیلم تهر آن‬


‫جننواره‬
‫جناب آقای پهلبد وزبر فرهنگ‌وهنر خ»انمها آوقابان ‪:‬‬
‫سازمان جشنواره تهران با الهام از منویات بشردوستانه شاهنشاه آریامهر وتکیه برعنایات معظم‌له» وبه‌پشتیبانی‬
‫وحمایت علیاحضرت شهبانوی هنرپرور» موفق شده‌است در مدت کوتاه چهار سال » این جشن هنری را به‌روبدادی‬ ‫فیلم تهرآن‬
‫گسترده تبدیل کند که نهتنها درسطح ملی از علاقه وتوجه همه هنردوستان برخورداراست» بلکه درتقوبم جشنواره‌های‬
‫سینمائی جهان "نیز مقامی ارزنده دارد‪.‬‬ ‫افتتاح‬
‫پنجمین جشنواره درسالی برگزار میشود که ملت ایران نیم‌قرن شاحنشاهی پرافتخار پهلوی را جشن‌میگیرد‪.‬‬
‫به‌ااین مناسبت» ابعاد این رویداد گسترشی چشمگیر بافته است» و در برنامه‌ریزی ویر گزاری آن توجهی خاص به‌این‬ ‫سا ‪.‬‬
‫هدف مبذول شده که يك جشن شاد سینمائی به‌نمایندگان متخصص ‪ ۰۵۷‬کشور جهان که درتهرران اجتماع میکنند ونیز‬
‫مردم هنردوستی که استقبالشان ازاین رویداد هرسال فزونی میگیرد عرضه شود‪.‬‬
‫رشد سربع جشنواره درعین‌حال مبین این واقعیت است که در ایران متحول امروز به‌پیشرفت معنوی وفکری‬
‫پا بپای کامیابی‌های صنعتی واقتصادی توجه ميشود‪ .‬بهبود کیفیت زندگی» همانطور که شاهنثاه اریامهر و شهبانوی‬
‫ایران بارها گوشزد فرموده‌اند » تنها از طریق رفاه مادی توأم پا شکفتگی معنوی» یعنی زنددگی غنی درونی » تأمین ‪.‬‬
‫ميشود‪ .‬جشنواره جهانی فیلم تهران امیدوار است بتواند در حد امکانات محدود خود بارهمیت ابن عامل معنی‬
‫ومعنویت در زندگی جامعه امروزی تأکید کند‪.‬‬
‫جهانی عرضه میکند که شاید"‬ ‫برنامه‌های متعدد رویداد امسنال تصویری همه‌جانبه از آافرینش سینمائی ‪9‬‬
‫نتوان پات ‪.‬‬ ‫مشنابه ان‌را درمکانی دبیگر» و درمدتی فشرده ومحدود‪.‬‬

‫طی پانزده روز بیش‌از سیصد فیلم در برنامه‌های عمومی جشنواره عرضه خواهد شد» واین کمیت قابل‌توجهی‬
‫است که به‌بهای چشم‌پوشی اکزیفیت بدست نیامده است‪ .‬درعین‌حال» بازار فیلم جشنواره در مدت ده روز بیش‌از‬
‫چهارصد فیلم به‌خریداران و توزیع کنندگان فیلم از ‪ ۵۷‬کشور عرضه خواهد کرد‪.‬‬
‫برتامه مسابقه تحت عنوان «پرواز بز بالدار» ‪ .‬شامل گلچینی از فیلمهای جدید بلند کووتاه است که توسط‬
‫وزارت فرهنگی وهنر از شخصیت‌های عضو‬ ‫يك هینّت داوری بین‌المللی صالح مورد قضاوت قرار خواهد گرفت ‪-‬‬
‫را تضمین کرده‌اند تشکر میکند‪.‬‬ ‫فرهنگی‌جوایز‬ ‫» ارزش‬ ‫که با قبول دعوت جشنواره‬ ‫داوری‬ ‫‪ ۱‬هیئت‬

‫برنانه «جشنواره جشنواره‌ها» همچنان لوحه افتخار سالان‌ئی است که طبارلیترین نمونه‌های فعال ‏ ‪۳۲‬‬
‫فیلمسازان در یکسال گذشته ‪.‬ارج می‌نهد‪.‬‬
‫پرنامه «سینما چشم وگوش دارد» براهمیت و ارزش فیلمهای مستند ی نایمه‌ستند طویل‌سینمائی تاکید میکند‪.‬‬
‫آثاری که درعین حفظ جنبه‌های تفریحی‪ ,‬واجد ارزشهای آموزشی غیرقابل انکاری هستند‪.‬‬
‫جشنواره جهانی فیلم تهران در ادامه خط مثی‌خود درجهت بگزرداشت هنرمندان طراز اول سینما‪ .‬اسال نیز‬
‫چند مجموعه مرور آثار نرتیب داده باست‪.‬‬
‫برنامه «فدریکوفلینی» دنیای يك ساحر» مجموعه آثار فیلسازی را عرضه میکند که تامش از هم‌اکنون‬
‫ردکنار بزرگترین تام‌های هنر در سرزمین هنرپرور ایتالیا ثبت شده است‪.‬‬
‫برنامه‌های متنوع نمایش آثار باسترکیتون‪ ,‬دا گلس‌فربنکس و هری‌لنگدون برنبوغ بازیگرانی تأکید میکندکه‬
‫شخصیت بارز وسبك کار پرابتکارشان در طی اولین دوران شکوفائی سینماء به‌اين هنر تازه قرن محبوییت ز اعتباری‬
‫فراوان بخشید و درسل‌های بعدی فیلسازان اثری عمیق برجای گذارد‪.‬‬
‫جشنواره تهرران به‌این رسالت خود توجه دارد که باید پای میان شرق وغرب باشد وارزشهای آثار سینمائی‬
‫کشورهائی را که از نظر امکانات توزیع چهانی موثر در مضیقه هستند روشن سازد‪ .‬بدنبال برنامه‌های آسیا» افربقا‬
‫و آمریکای جنوبی در سالهای گذشته‪ .‬اسال مجموعه‌ئی تحت عنوان «افق شرق» بنمایش برگزیده آفریده‌های ‏‬
‫سینمائی کشورهائی کهدرشرق ما قرار دارند اختصاص دارد وبه‌تنوع واعتبار صنابع فیلم‌ملی این‌کشورها گواه میدهد‪.‬‬
‫بمناسبت جشنهای دوبستمین سال استقلال آمریکاء برنامه خاصی ازطرف جشنواره تنظلم شده است اه ‪۱۱‬‬
‫فیلمعا پراساس مضامین وعتاوین معینی که جنبه‌های مختلف تحول این ملت بزرگ ومشخصات وروحیات آن‌را دربر‬
‫میگیرد عرضه خواهد شد‪ .‬جشنواره امیدوار است بتواند این‌روال مطالعه جامعه‌شناسی ازطریق سینما را دربرنامه‌های‬
‫‪۱‬‬ ‫دیگری نیز درآینده تکرار کند‬
‫اولین مورد استفاده ‪.‬از دوربین فیلمبرداری برای نمایش عمومی حرکشور ما ‪ .‬با آغاز سلطنت رضاشاه کبیر‬
‫بنیان‌گزار ایران پنیوشآمد‪ .‬درچهار چوب پنجمین جشنواره» برنامه «فانوس خیال ما» چشم‌انداز گسترده‌ایست از‬
‫نضستین کوششهای ناقص خلق سینمائی درکشور تا آخرین پیروزیهای فکری و هنری که به «سینمای جدید ایران»‬
‫؟‬ ‫تعلق دارد ‪.‬‬
‫ه‌این مناسبت» پنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران با نماین «فانوس خیال» که فیلمی از تاریضچه تحول‬
‫مت‬ ‫سینما درایران است آغاز می گردد‪.‬‬
‫در این بازسازی نمایشی» چشم‌اندازی راکه اومی‌خواهد داشته‌باشد‬
‫است دبااششنهدمی‌بینیم»دراین‌قسمت فیلم ازراه‌شکل‌های‬ ‫وارزو مد‬
‫خاص و قالبهای فنی ویژه با جهانی سخت تنظیم یافته و درضمن‌رهاشده‬
‫‪۱‬‬ ‫روبرو می‌شویم‪.‬‬
‫سرانجام فیلم» اخساس گنگی است که به‌این مرد دست می‌دهد» از‬
‫آنکه می‌خواهد زندگیکند و بیم‌دار که نآچه می‌پندارد زند گی نباشد‪.‬‬
‫ِ‬

‫فریدون رهنما دسرال ‪۹۰۳۱‬درتهران‌بدنیا آمد‪ .‬تحصیلات‌متوسطه‬


‫وداتشگاهی خودرا درپاریس به‌پایان رساند ودیپلم انستیتوی فیلمو لوژی‬
‫اپن شهر را دریافت نمود‪ .‬‏ ‪.‬‬
‫‪30665‬‬ ‫ه»‬
‫نی‬‫هها‬
‫کعر‬
‫‪ :‬درسال‪ ۸۳۳۱‬سومین‌مجموعهٌ شعراو‪« .‬ش‬
‫در پاریس انتتار یافت‪:‬‬ ‫‪56‬‬

‫گزشت به‌ایران» سرپرستی مجلهُ «فیلم وزندکی» را بهعهده‬


‫در با‬
‫گرفت وندر سال ‪ ۲۱‬بافیلم کوتاه‌و مستند «تخت‌جمشید»» نخستین کار‬
‫سینمایی خوه را آغاز کرد‪.‬‬
‫همزمان با فیلمبرداری نخت جمشید «اين ویرانه پهناور که‌قالب‬
‫به داستان‬ ‫را بخود هی لیر‪۵6‬‬ ‫وشمکش‌های ما‬
‫وبرانگی‌های ضمیر ک‬
‫سیاوش پرداخت‪ .‬فیلم «سیاوش در تخت جمشید» » بر پایهُشاهنامنه» در‬
‫شرابطی خاص ساخته شد‪ .‬برای اين فیلم» رهنما گروهی از بازبکنان‌غیر‬
‫حرفه‌ای تشکیل داد و کار نهیهٌ آن راشخصابه‌عهده گرفت‪ .‬اين فیلم‌برای‬
‫نخستین‌بار در سینما تك پارپس معرفی شد و سپس در سال ‪ ۵2۳۱‬در‬
‫فستیوال لکاورنو شرکت کرد و به‌دریافت جايزةٌ ژاناپشتاین‌نائل گردید‪.‬‬
‫در سال ‪ ۷۶۳۱‬محموعه شعری‌از رهنما بنام «سرود رهایی» تصحط‬
‫در پاریس انتشار پافت‪.‬‬ ‫معصجنله(‪ 1‬ع_‬
‫در سال ‪ ۱۵۳۱‬متن دانشنامهٌ او بنام و اقعی تگرابی فبلم در نهران‬
‫بچاپ رسید‪ .‬دراین زمان ریاست بخش پژوهش تلویزیون ملی ایران را‬
‫بعهده داشت و در مدرسه عالی تلویزبون نیز تدریس می کرد‪.‬‬ ‫به‌باد ‪ :‬فربدون رهنما‬
‫به‌دنبال اشتیاق خوه برای اپجاد يك سینمای مستقل‪ .‬فیلم دیگری‬
‫پسر ایران از مادرش بی‌اطلاع است بکامك وام تلویزیون ملی‌ابران‬
‫*رااغاز و‬
‫پسر ایران‬
‫به‌تعویق‌افتادتا‬
‫کارت دان در سينماتك‬
‫دران‬
‫رکا‬
‫گخت‬
‫ساخته شد‪ .‬تهیهٌ آن مدتی به‌علت بیماری س‬
‫با و‬ ‫سرانجام اين فیلم در خردادماه ‪۵۳۱‬‬
‫از مادرش بی‌اطلاع است‬
‫پارپس معرفی گردید و چندی بعد» میهمان نضستین جشنوارءٌ طوس‌شد‪.‬‬ ‫(خارج از سابقه ‪ -‬ایران)‬
‫فریدون رهنما در ‪ ۷۱‬مرداد ‪ 6۵۳۱‬زندگی را بدرودگفت‪.‬‬ ‫فردون رهنما‬ ‫کار گردان‬
‫‪۱‬‬ ‫ع‬ ‫فربدون رهنما ‪ -‬باوام تلویزیون ملی ایران‬ ‫تهیه کننده‬
‫«‪ ...‬و باز داستان آدمی است که نومیدانه اسيرنزمین را جستجو‬ ‫فربدون رهنما‬ ‫فیلمنامه‬
‫ن‬
‫او‬‫رجستج‬
‫گهمه‌‬
‫می‌کند‪ .‬هم از درون‌و هم‌ازبرون‪.‬بهّمان‌تتیجه‌می‌رس دکه‌‬ ‫علی هجرت» حسین رهنما؛ دانشمندی‬ ‫فیلمبرداران‬

‫راستین رسیده‌اند‪ .‬نتیجه‌ای که به‌ظاهر منفی می‌نماید ولی درعین‌حال‬ ‫فو ز به‌مجد‬ ‫موسیقی‌متن‬
‫پگانه راه‌شدنی است ‪ .‬زخمی شهدمهانگونه کهازعشق‪ .‬زخم مهلکی که با‬ ‫صادق مقدسی» آهو خردمند» شهناز حاجی» سهیل‬ ‫هنرپیشکان‬
‫ورانجام هم او را از پا درمی‌آورد‪».‬‬
‫اوست س‬ ‫سوزنی» خلج‪ .‬ایرج زهری‬
‫ضمنگفتگویی درباره «پسر ایران از مادرش بی‌اطلاع است‪».‬‬ ‫‪ ۵‬مبلیمتری‪ .‬رنگی‪ .‬سیاه‌وسفید‪ ۵۷ .‬دفیثه‬
‫پیش از نمایش فیلم درسینما تك پاریس‬ ‫مویشددربارة‬
‫داستانی است که در روز کار ما می‌گذرد‪ .‬مردی که ک‬
‫‪46‬‬ ‫اول خردادماه‬
‫آنچه می‌بیند نگاه سنجیده‌ای داشته باشد‪ .‬او به فرهنگ مغرب‌زمین‬
‫کره‪ .‬دورانی‬
‫«‪ ...‬اشكك اول هرچه می‌خواست باشد» هرچه یا ه‬ ‫همانگونه آشناثی داردکه به فرهنگ مشرق‌زمین‪ .‬به تاریخ سخت دلبسته‬
‫بیا‬ ‫اس تکه گذشته» فراعوش شده کهحالی و امیدی‌در کسی بنرمی‌انکیر ه ‪٩‬‏‬ ‫است و می‌خواهد موقع‌سرزمین‌خود رادر مسیر تاربخی‌اش ارزیابی کند‪.‬‬
‫بجز در او‪ .‬چرا؟ چرا او به‌اینآدم کهچهره‌پی‌می‌بایست داشته باشدهمانند‬ ‫ما او را در زندگی داخلیش می‌بینیم» در دشواری زندگی کردن‬
‫آن پیکر «شاهزاده اشکانی»اینگونه دل بسته بودوروز و شب اسب‌هایشان‬ ‫ودست‌از جستجو برنداشتن‪ .‬دل بستگی» عثق» همه جزئی می‌شودازاین‬
‫را می‌انگاشت» می‌دید» و نیز گفته‌شان راء سرودهاشان را ‪ -‬اینان که‬ ‫ریانست که آدمیزادنمی‌تواند‬
‫ی‌م‬
‫د کی‬
‫نند‬
‫کاوز‬
‫آن زنی که با‬
‫از بادداشت‌ها‬ ‫‪ 1‬بودند ؟ ‪»-‬‬ ‫درراه این جستن دست از دلبستگی‌های فرعی خود بردارد‪ .‬اما او اعتقاد‬
‫به‌پروازمداوم دارد ونبرسآت کهآدمیان فقط درپروازهمدیگررا می‌بابند‪.‬‬
‫نخستین فرمانروای ایران از بندرسته‪,‬آغاز می‌شد‪ .‬و او این نام رادوست‬ ‫ریآکهن می‌زید دست‌در‬ ‫دمین‬
‫در جهت ارزیابی موقع انسانی خود و سرز‬
‫داشت» به این واژه مهر می‌ورزید‪ .‬باید اين اشك بياید» این اشك بربزد»‬ ‫کار باك بازسازی نمایشی می‌شود‪.‬‬
‫«جبو هاه»»‬
‫درینجمین جشنو اره‬ ‫نده‬
‫کرنکت‬
‫کشورهای ش‬
‫ان‬
‫ریلم‬
‫هف‬‫تانی‬
‫جه‬
‫آرژانتین ‪ -‬آلمان جمهوری دمو كرانيك ‪ -‬آلمان جمهوری فدرال ‪-‬‬
‫اتحاد جماهیرشوروی ‪ -‬الجزیره ‪ -‬اردن ‪ -‬اسپانیا ‪ -‬استرالیا ‪ -‬اطریش ‪-‬‬
‫افغانستان ‪-‬اکوادر‪ -‬ال سالوادر‪ -‬امارات متحده عربی‪ -‬اندونزی‪ -‬انگلستان ‪-‬‬
‫دحر دک‬ ‫ایتالیا تک ایران تس آیرلند‬ ‫آمریکا‬ ‫ایالات متحده‬ ‫او رگوثه ت‬

‫برزیل ‪ -‬بلژيك ‪ -‬بلغارستان ‪ -‬بنگلادش ‪ -‬پاکستان ‪ -‬پاناما ‪ -‬پرتقال ‪-‬‬


‫نیا ‪ -‬تایلند ‪ -‬ثرکیه ‪ -‬ترینیداه ‪ -‬جامائیکا‪ -‬چکسلوا کی ‪-‬‬
‫زوا‪-‬‬‫نیک‬
‫اور‬
‫ترت‬
‫پو‬
‫چین ‪ -‬دانمارك ‪ -‬دومینیکن ‪ -‬رومانی ‪ -‬زلاند نو ‪ -‬ژاپن ‪ -‬سریلانکا ‪-‬‬
‫سنگاپور ‪ -‬سنگال ‪ -‬سودان ‪ -‬سورینام ‪ -‬سوریه ‪ -‬سوئیس ‪ -‬عراق ‪ -‬فرانسه ‪-‬‬
‫‪-‬استاریکا ک‪-‬انادا ‪ -‬جمهوری کره ک‪-‬لمبیا ک‪-‬نیا ‪-‬‬ ‫فیلیپین ‪ -‬قبرس ک‬
‫کویت ‪ -‬لبنان ‪ -‬لهستان ‪ -‬لیبریا ‪ -‬مالزی ‪ -‬مجارستان ‪ -‬مراکش ‪ -‬مصر‪-‬‬
‫مكزيك ‪ -‬مغولستان ‪ -‬نیجریه ‪ -‬ونزوقلا ‪ -‬هلند ‪ -‬هندوستان ‪ -‬هنك کنگ ‪-‬‬
‫یگوسلاوی ‪ -‬پونان ‪.‬‬
‫میه‌مانان جشنو اره چم‬

‫«ولادیمیرناموئوف» داور اتحاد جماهیرشوروی» نخستین میهمان‬


‫جشنواره بود که وارد تهران شد ‪ .‬معروفترین هنرمندانی که بتدریج‬
‫در شبهای گذشته وارد شده‌اند اینها هستند ‪:‬‬
‫(ار گردان برجسته‌امریکائی وعضوهیئت داوران)‬
‫مارك رابسون ک‬
‫آرتورهیل (بازیگرس‌شناس کانادائی وعضو هیئت داوران) اتوپرمینحر‬
‫(کارگردان معروف امریکائی) شابانا ازمی (بازبگر برجسته سپنمای‬
‫هندوستان وعضو هیئت داوران) خانم کیتون » آندره دلوو (کا رگردان‬
‫فیلم معروف يك‌شب » يك‌نرن » از بلژيك وعضو هیئت داوران) حسین‬ ‫تا چیزی سروسامان گیرد‪ .‬پیوند و همانندی این دو واژه او را به‌معنای‬
‫عنان (معاون وزیر فرهنگ وهنر مصر) » خانم لنگدون » آدریاناچیسا‬ ‫ژرف «اشك اول» معتقد و معنقدتر می‌ساخت‪»-.‬‬
‫(بازیگر ابتالیائی‬ ‫از بادداشت‌ها‬
‫شرح تصاوبرت بالا ‪ :‬اتوپرمینجر» آندره‌دلوو ‪ -‬پائین‪ :‬حسین‌عنان » آدر یاناچیسا‪..‬‬ ‫«‪ ...‬در زمان‌های تأثیر» در زمان‌های هیجان بسیار» همه چیزرنگی‬
‫کنکز می‌با بد‪.‬‬

‫هر جمله‪ ,‬هرآواء هرعبارتی‌طنیندپگر می‌باید و‪۳۳‬‬


‫آنديشه ما را تخیر می‌دهد‪.:‬‬ ‫حهث‬

‫دراین زمان‌هاست که قلم باز می‌ماند‪ .‬و دراین‌زمان‌هاست که باید‬


‫نوشت‪ .‬هرچند رنگ‌داغ‌زندگی چندان درجمله‌ها به‌چشمآیدکه هر کهرا‬
‫نخست و بیش‌از هرچیز دیگر به‌داوری خواند‪.‬‬
‫اما همان کتیرب‌هاء همه جمادها از تکه‌های خرد زندگی است‪.‬‬
‫و چه هتر که دیگران» خوانندگان» تمآشاکنان» کارتر کیب را انجام‬
‫دهند‪ .‬اهمیت ابن را روزبه‌روز بیشتر می‌توان دریافت‪»-.‬‬
‫از بادداشت‌ها‬
‫«‪ ...‬هرچه مهر دارم بهچهره آن سردار می‌پیوندد‪ .‬سرداری که‬
‫رابی بیگانه با واژه‌هایی بیگانه پیکر‬ ‫چشم به‌آن دوخته‌ام و روزی دکت‬
‫آن را دیدم‪ .‬جامه‌ام به‌جامه‌اش پیوست و می‌خواهم بال اسبش رابگیرم‪.‬‬
‫او بتازد و همه چیز و همه را رهاکند» همه‌راازاین‌همه بیگانه‌وبیگانگی‬
‫رها کند‪ .‬و من به‌یالشآوبخنه باشم و بر خاك کشیده‌شوم» براین‌خالك‪»-.‬‬
‫از بادداشت‌ها‬
‫«‪ ...‬داستان پرسر زرنگی‌ها‬
‫داستان برسرآنست که این جهان تنفس پذبر ترگردد» ‪6‬‬
‫از فیلم «پسر ایران از مادرش بی‌اطلاع است‪».‬‬
‫«ه رکه پا هر قوم که رها می‌شود» امر رهایی را نیرو می‌بخشدوبه‬
‫از فیلم‌نامه «پسر ایران از مادرش بی‌اطلاعاست‪».‬‬
‫" ظهورش در فیلم‌ها روبه کاهشگذاشت‌ و فقطدر نقشهای‬ ‫پس از مراجعت به آمریکاء فیلم‌های دیگری نیز‬ ‫باسترکیتون با نام اصلی «جوزف فرانسیس کیتون»‬
‫در میان آنها می‌توان‬ ‫بسیار ساده و پراکنده ظاهر شکده‬ ‫«فتیآربا کل» ساخت و آنگاه با مساعدت‬ ‫با همکاری‬ ‫در چهارم اکتبر ‪ 6۹۸۱۰‬در مزرعهوالدين‌خوددر«پيك‌وی»‬
‫از «سانست‌بولوار» ساخته «بیلی وایلدر» را نام‌بردکه‬ ‫«ادی کلاین»؛ درچند فیلم دوحلقه‌ای ظاهر شد و گاه‌نیز‬ ‫وق در ایالت وتانزاس» به‌دنیا آمد‪ .‬والدینش تسار‬
‫در آن اجرای نقش‬ ‫باستر کیتون در نقش واقعی خود ‏‬ ‫کرگاردانی کرد ‪ .‬تمامی این فیلم‌ها زیر نظر جوزف‌شنك‬ ‫اسکاتلندی و ایرلندی داشتند ‪.‬‬
‫چاپلین»‬ ‫در «لایملایت» ساخته «چارلی‬ ‫کرد» هم‌چنین‬ ‫ابتدا برای «متروپیکچر زکورپوریشن» و سس برای‬ ‫در سن سه‌سالگی‌بود‬ ‫«بر ای نخستین‌بار درسال ‪۵۹۸۱‬‬

‫به‌ایفای نقش پرداخت و «چاپلین» راکه ویلن‌می‌نواخت‬ ‫«فرست نشنال» تهیه شد ند‪.‬‬ ‫مرادر نما بش ‪.‬‬ ‫رم‬
‫دو‬‫ادر‬
‫مم‪.‬پ‬
‫که‌روی صحنة نمایش ظاهر شد‬

‫با پیانو» همراهی‌کرد» و سپس در فیلم‌های «دور دنیادر‬ ‫او برای نخستنین‌بار‬ ‫در این احوال» بعنی در ده‬ ‫وودوبل خودکه شامل مقدارزیادی حر کت‌هایآ کروباتيك‬
‫هشتاه روز» از مایکل آندرسن‪« »,‬دنیای‌ديوانة دیوانه‪»...‬‬ ‫توانست نقش مهمی در فیلم کله‌پوك ‪61 026002‬‬ ‫می‌شد» شر کت دادند‪ .‬می‌توان گفت که‌من روی‌صحنه‌بزرگک‬
‫‪۳۳۳۴‬‬
‫از ‪«,‬ریچاردلستر» و‬ ‫لرموی‬
‫یکریم‬
‫فتلی‌‬
‫از است‬ ‫بهدست آورده این فیل افتباسی تینایی از ماه‬ ‫شدم‪( ».‬کازیه‌دوسینما » شمارٌ ‪ ۰ ۰۳۱‬آوریل ‪۲۲۹۱)۰‬‬
‫بی‌ارزش دیگر» آخرین تلاش های سینمایی خودرا به‌عمل‬ ‫معروف «پرانسن هاوارد» به ن‪0‬ا‪2‬ما‪6‬زته‪ 6۱۴‬عمط[‬ ‫« کیتون کوچك کلاه گیسی بر سر می‌گذاشت و همراه‬
‫آورد‪.‬‬ ‫بودکه داگلاس فربنکس در نمايشنامةً موفق اصلی کهدر‬ ‫با پدرش روی صحنه نمایش» جست‌وخیز می‌کردوپدرش‬
‫در سیردهای‪ :‬محتلف آزوپایی ظاهر شد‪۰۳ .‬‬ ‫نقش اول را به عهده‬ ‫بود»‬ ‫آمده‬ ‫صحنه‬ ‫به‌روی‬ ‫برادوی‬ ‫مکیشید‬ ‫نه‬
‫حسوی‬
‫صآن‬
‫سوی صحنه به‬ ‫او را اازین‬
‫در «سيرك مدرانو»ی‬ ‫و باردیگر در ‪۵۹۱۰‬‬ ‫در ‪۲۵4۱‬‬

‫‪۱۱/۵‬‬
‫پاریس ظاهر شد و مورد تحسین قرارگرفت ‪ .‬در تلویزیون‬
‫انگلیس هم بازی کرد‪.‬‬
‫در ‪ ۷۵۹۱۰‬نظارت بر ساختن فیلمی دربارةٌ زندگی‬
‫خود راکه توسط سیدنی شلدون برای پارامونت تهیه‌می‌شد‬
‫به‌عهده گرفت ‪.‬‬
‫‪ ۰‬به‌دنبال نمایش مجدد فیلم «جنرال»‪:‬‬ ‫در ‪۲۲۹۱‬‬
‫صحبت از تدوین دوبارٌ تصدادی فیلم های «کیتون»‬
‫به‌میان آمد‪ .‬این‌کار قراربوددرآلمان انجام شودو فیلم‌ها‬
‫عجه‪]3‬‬ ‫‪۵‬‬
‫عبات بودند از «بیل جونیسوز ‪ ۲‬ددرتان ورد و‬
‫و «مهمان‌دوستی‌ما»‪.‬‬
‫از پنجشنبه بیست‌و سوم فوریه تا دوشنبه پنجم‌مارج‬
‫داستر کیتون ‏ انسانی با جهر ه‌ای سنکی‬
‫‪ ۲‬سینماتك فرانسه به‌مناسبت گ‌ذر «باستر کیتون» از‬
‫پاریس» فصلی را به‌مرور بر آثار دوران صامت وهمچنین‬ ‫فرجمه ‪ :‬پرویز شفا‬ ‫نوشتة ‪ :‬ژان پاتريك لوبل‬
‫فیلمهای کوتاهش اختصاص داد؛ ما (ژان پاتريك‌لوبل‬
‫ودیگران) هرگز قادر به‌بیان و ابرازکامل سپاسگزاری‬ ‫داشت ‪.‬‬ ‫و به اصطلاح از سرو کولش بالا می‌رفت‪ .‬هری‌هودینی ‪7‬‬
‫خود برای این فصل نخواهیم بود‪.‬‬ ‫در ‪ ۳۲۹۱‬باستر کیتون به موتگرلدوین‌مابر رفت‬ ‫شعبده‌باز بزرگ» پس از دیدن عملیات محیرالعقول این‬
‫دگذشت ‪.‬‬
‫باستر کیتون به‌سال ‪ ۲۹۱‬ر‬ ‫و برای این شرکت بزرگ فیلسازی بودکه تسوانست‬ ‫آکروبات کوچك که خود را از بالای‌پله‌ها به زمین‌پرت‬
‫مجموعه‌ای از فیلم‌های بلند داستانی بسازد‪.‬‬ ‫(از کایه دوسینما‪:‬‬ ‫می‌کرد» لقب باستر را به او داد‪».‬‬

‫چهره سنگی بزرک‬ ‫در ‪ ۰۲۹۱۰‬موتگرلدوین‌مایر را ترك‌کرد و همکاری‬


‫با یونایتد آرتیست را آغاز کرد ودراین‌جابودکه آخرین‬ ‫عنوان‬ ‫نماش من و والدین که نحت‬
‫شمارةٌ ‪ ۰ ۰۸‬اوت ‪. )۸6۹۱‬‬
‫«‪ ...‬در ‪۷۱۹۱۰‬‬
‫ن»‬‫وم«‬
‫تآرا‬
‫یدو‬
‫کنسر‬
‫برای‪ .‬مدت‌زما نی دراز‪.‬حالت خو‬ ‫چهار فیلم صامت خودرا ساخت‪.‬‬ ‫سکهیتون اجرا می‌شد به‌پایان رسید‪ .‬در روزی خضوش‬
‫نه‌فقط به عنوان نشان اختصاصی و برجستة ظاهری‌اش‬ ‫در ‪ ۹۲۹۱۰‬نخستین فیلم «ناطق» باستر کیتون با نام‬ ‫و خیلی معمولی » پدرم کهدر دفتر مدیر تئاتر بااومذا کره‬
‫دنرظر گرفته می‌شد بلکه همچنین به‌منزلهٌ نشان ويرَهٌ شیوءٌ‬ ‫«ازدواج لجوجانه» ساخته شد‪ .‬این اثرء آخرین فیلمی‌بوه‬ ‫کیرد ازجا در رفت و او را تا خیابان دنبال کرد ‪.‬‬
‫م‬
‫«کميك» او نیز به‌شمار می‌رفت‪ .‬این حالت به‌ظاهرناشی‬ ‫که جوزف‌شنك برای او تهیه کرد‪.‬‬ ‫نبارمه‌های ما حذف شد و ما دست‌خالی» تثاتر را تراله‬
‫ازخونسردی و آرامش ظاهری چیزی است که الهام بخش‬ ‫ترول تدریجی باستر کیتون با ناطق شروع شد‪.‬‬ ‫کسردیم و‪.‬الدین خود را به سرخانه و زندگی‌فرستادم‬
‫بوده‌استت‬ ‫زگ‬
‫تمامی لقب‌های ابلها نه دربارهٌ این کمدین بر‬ ‫از ‪ ۹۲۹۱‬تا ‪ ۳۳۹۱۰‬پس از مراجعت دوباره‌به کمپانی‬ ‫درخیابان‬ ‫شدم‪ .‬دآرن‌جا‪.‬‬ ‫بوورك‬
‫وخودم با قطار راهی نی‬
‫القابی مثل «مردی کههرکز نمی‌خندد»» یا‪ 068111‬جنامی ‏‬ ‫وین‌مایر‪ :‬به ساختن مجموعه‌ای از فیلم‌های بلند‬ ‫مگتلردو‬ ‫چهل‌وشثم بودکه با فتی‌آربا کل برخورد کردم و ازمن‬
‫این لقب احمقانه که‌در‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫به‌او داده‬ ‫که فرانسوی‌ها‬ ‫ناطق اقدام‌کرد‪ .‬این فیل‌ها اکزیفیت ارزشمند فیلم‌های‬ ‫خواست که در استودیوی فیلمبرداری با او همکار ی کنم‬
‫نهایت می‌تواند نام نوعی یخچال را به‌خاطر بیاورد »‬ ‫نکردند‪.‬‬ ‫کزسب‬
‫نی‬ ‫ویتی‬
‫فق‬‫وند‬
‫مود‬
‫او بهره‌مند نب‬ ‫صامت‬ ‫و در این‌جا بود که باتهیه کننده فیلم‌هایش که جوزف‌شنك‬
‫رابه گوشتی یخ‌زده مانندمی کند و از اشاره‬ ‫تٌون‬
‫چکهریه‬ ‫در ‪ 6۳۹۱۰‬باستر کیتون بر آن شد تا بخت خودرادر‬ ‫نام داشت» آشنا شدم‪ .‬چند چرخی برای جوزف‌شنلزدم‬
‫برحالت نفوذناپذیر و درعین‌حال‌سوزنده درونی واشتیاق‬ ‫ارویا ببازمات دو فیلمی‌که درارویا ساخت» سک ی‬ ‫و او هم هنته‌ای چهل دلار پیشنهاد کرد‪ .‬اآزن‌جا به‌تئاتر‬
‫شدید خاموش او راکه از ورای الماس چشم‌های سوزان‬ ‫همه‌جانبه بودند‪ .‬سرخورده و مأیوس به‌آمریکا مراجمت‬ ‫ون کردم که‌بر ای بازی‌درفیلمها‪.‬‬
‫لا‬‫عشتم‬
‫ازگ‬
‫شوبرت ربوبو با‬
‫و درخشنده‌اش چو ن‌تیر خدنگک دردل‌ها می‌نشیند» کاملا‬ ‫کرد و دورة مبارزهٌ طولانی و خستگی‌ناپذیرش را علیه‬ ‫پیشنهادی به من شده است و به آنها گفتم که قاردادمرا‬
‫است‪.‬‬ ‫واجز‬
‫ناتوان ع‬ ‫اعصاب و ناراحتی‌های مداوم روانی آغاز کرد‪.‬‬ ‫ضعف‬ ‫و به‌این ترتیب بودکه کار فیلمسازی را‬ ‫پاره کنند ‪...‬‬
‫ظاهعری‬ ‫نوسردی‬
‫تا این حالت خ‬ ‫‌واند‬
‫داهک‬
‫ی‌ه‬
‫شلی‬
‫خی‬ ‫از ‪ ۶۳۹۱‬تا ‪ ۷۳۹۱۰‬تحت رهبری «چارلز لمانت»‪.‬‬ ‫آغاز کردم‪».‬‬
‫ابیتی‬
‫ذد‪.‬‬
‫جنن‬
‫‌ک‬‫هاد‬
‫کمد‬
‫قل‬ ‫ید‬
‫هه و‬
‫تعیمحق‬
‫«کیتون» را نو‬ ‫مجموعه‌ای از فیلم‌های کوتاه برای«فرست نشنال» و« کمیانی‬ ‫«شما قاررداد هفته ای‌هفتصدو بنجاه دلار خودراصر فا"‬
‫دارد که‌از‬ ‫طترآمیز برای دلقکی دست‌دوم و اکزارافتاده‬ ‫تهیه فیلم‌های آموزشی» ساخت‪ .‬این‌فیلم‌هارو یهمرفتهآثاری‬ ‫در فیلم نادید هگرفتید »‪٩‬‏‬ ‫به‌خاطر لذت شکرت‬
‫نظر تخیل و نوپردازی » کمبودهایی احساس می‌کند‪ .‬این‬ ‫بی‌ارزش بودند‪.‬‬ ‫«پول رهگز در زندگی آنقدرها مورد توجه من‌نبوده‬
‫افراد» حالت خونسردی ظاهری کیتون را به مفهوم عدم‬ ‫د"ر ‪ ۷۳۹۱۰‬به علت ناراحتی‌های روانی» يك سال‌در‬ ‫وگذشته از این می‌خو استم اکزار فیلم و فیلسازی‬
‫است _‬
‫و وارء کهنه‬ ‫دادند‬ ‫کاهش‬ ‫یا‪ .‬بی‌عاطفگی‬ ‫حساسیت‪.‬‬ ‫کلینياث روانپزشگی بستری شد‪.‬‬ ‫‪»...‬‬ ‫سردربیاورم و بفهمم اوضاع از چه قسرار است‬
‫وتوسری خوردة «بی‌حال» رابه‌سبك کميك‌او اطلاق کردند‪.‬‬ ‫در ‪ ۸۹۳۱‬به مگتلردووین‌مایر مراجعت کرد» این‌بار‬ ‫(کازیه‌دوسینما‪ .‬شماره ‪ 5۸‬اوت ‪.)۸6۹۱‬‬
‫‪۳۳‬‬ ‫این«افراد اعخساس اجب کرودنه تا نقاب دی‬ ‫با عنوان ناظر «تمهیدهای کميك تصویری» (به ویژه‬ ‫پاستر کیتون‌و «فتی‌آربا کل» چند فیلم کوتاه بسرای‬
‫بی‌حالت او را به‌چیزی تقلیل دهند که خود می‌توانستند‬ ‫نبوسندءسناریو‪.‬‬ ‫داان‌و‬
‫رک‬‫گار‬
‫رتی‬
‫برای «رد اسکلتن»)» دس‬ ‫جوزف‌شنك ساختند کهآربا کل آنها را کارگردانی کرد‪.‬‬
‫درك کنند ‪.‬و نه‌اينکه آن‌زاابه‌خاطر حالت امفتطارب کنر‬ ‫از ‪ ۹۲۹۱‬تا ‪ ۰6۹۱‬در آثار مختلف کمدی» عهده‌دار‬ ‫در ‪ ۸۱۹۱۰‬جنگ جهانی اول و ورودآمریکا به‌صحناً‬
‫خرضسود‬
‫که داشت» بیذیرند‪ .‬چهره‌ای که همه چیز را د‬ ‫نقش‌های کو چك انفا قی شد‪.‬‬ ‫جنگ تهيةٌ این مجموعه فیلم‌ها را دچار وقفه‌کرد‪ .‬کیتون‬
‫بود» چهره‌ای مصمم و جدی‪.‬‬ ‫کمررکدزه‬
‫مت‬ ‫در ‪ ۰ ۲6۹۱‬بخت خوه زا در مکزيك آزمود ‪ :‬درفیلم‬ ‫چندماه درفرانسه بود و در هنگ‌پیاده نظام‌صدو پنجاه‌و نهم‬
‫مقدمتاً»‪ ,‬محصول زمان بود‪ .‬دوره‌ای‬ ‫این عدم درك‬ ‫آحرعه ‪2‬توداحوظ مصعل‪ 01۷۱‬اب ساختة «خایمه‬ ‫"کار یگ خدتکرد و تا هنگام امضای عهدناماصلی‬
‫که‌سبك‌های بازیگری براساس‌افراط وزیاده‌روی کحتر‌ها‬ ‫سالوادر» ظاهرشد‪.‬‬ ‫‪,‬ماند‪.‬‬
‫‪۳7‬‬
‫اگر نقاب او هیچ احساس و عاطفه‌ای را بروز نمی‌دهد‪.‬‬ ‫تراژدی انسانی شد و چهره‌اش نمودار ضربه‌های‌بنیانکن‬ ‫و بازی قرار داشت و سینما نیز به‌عنوان هنر پانتومیم‬
‫بدن و اندامش برعکس‪ ,‬دائماً کوناشی بی‌در نگ را ظاهر‬ ‫شد‪.‬‬ ‫درد و نومیدی‬ ‫محنت»‬ ‫صورت و اندام بازیگر روی پرده‌ای سفید تلقی می‌شدودر‬
‫می‌کند و در واقع هرگز ازحرکت باز نمی‌ایستد آورامشی‬ ‫اما باید به نکته‌ای ثابت و دائمی توجه‌کرد‪ :‬خواء‬ ‫پرتو روحیه غالب این دوره» آنان‌که روشنفکر بودند‬
‫نمی‌یابد‪ .‬بنابراین» سبك کمدی «کیتون» اساسا مکی‬ ‫از نقاب کیتون‪ .‬تمهید و نشانی از تصنع كميك بسازیم‬ ‫فقط می‌توانستند از این نفوذناپذیری پر معنی به عنوان‬
‫«بی‌حال» نیست و انسان باید در جای دیگری‌به‌دتبال‬ ‫پا آن را تصویری از سرنوشت تراژيك آدمی» خواه در‬ ‫چیزی ضدهنری» روشی فاقد نمایش عواطفو اجب‌الحرمت‬
‫یافتن راه نفوذی به‌اين نفوذناپذیری چهره و ظاهرش‬ ‫وجودکبتون» بی‌تفاوتی صرف را مشاهده کنیم یا نمادی‬ ‫انسانی» و درنتیجه به منزلدٌ نیر نگ و تمهیدی کمیك‪7‬‬
‫باشد >‬ ‫مسخره‌آمیز و مضحك از ترحم و تاثر از موقعیت‌انسانیت‬ ‫لیکن ناشیانه و خشن‪ .‬یادکنند‪ .‬بنابراین همة این‌ها‬
‫‪3‬‬ ‫»‬ ‫»‬ ‫تردیدی دربارةٌ حالت ابت» ولی پرمعنی» چهره‌اش‌وجود‬ ‫دلیل و گواه دیگری بودکه کمدی مورد پسند مردم» فرم‬
‫حالت‬ ‫است‌که‬ ‫اظهار نکته‌ای ضروری‬ ‫دراین‌جا‪:‬‬ ‫ندارد‪ .‬حالت خونسردی ظاهری او ‪ ۲:‬تبدیل به حصالت‬ ‫سینمایی عامیانه‌ای است که دورازهنری والا و بلندپایه‬
‫خو نسرد کیتون» «تصمیمی اختیاری و عمدی از طرف‌او‬ ‫متمر کز احساسی واحد که به‌خود متکی‌است» تاییدمی‌شود‪.‬‬ ‫زیروبم‌های‬ ‫هلاو‬ ‫نو‌کام‬
‫اقیق‌‬
‫سده‌د‬
‫و کنن‬
‫نتاب‬
‫قرارداردو باز‬
‫نیست‪ ».‬بنابراین» گفتة مزبور امکان حالت خنوسردش‌را‬ ‫چهره‌اش به حالت چهره‌ای سنگ شده در می‌آید‪ :‬به‌حالتی‬ ‫«طبیعت انسانی» که به تنهایی بعد خاصی‌به کمدی‌می‌دهد»‬
‫به عنوان «تمهیدی كميك» که تمامی تكنيك او براساس‌آن‬ ‫نامتغیر ‪.‬‬
‫قراردارد» رد می‌کند و برای افرادی‌که درکار تبلیفات‬ ‫مطالبی که دراین‌جا گفته می‌شود برای تعریف و بیان‬ ‫تکماال‌تحر ك‬ ‫ته‬
‫فکل‬‫ربا‬
‫گیآر‬
‫از ادا و اصول خشن فت‬
‫هستید تکیهکلام«مردی کههرگز لبخند نمی‌زند» رافراهم‬ ‫حالت کاملا ایستای «باستر کیتون» است‪.‬‬
‫قهابل‌این‬
‫می‌کند و منجر می‌شود تا بينندهٌ فیلم » نمقط‬ ‫«کیتون» در توضیح ویژگی‌های سبك كميك خسود‬
‫نظریه را بیذیرد‪.‬‬ ‫و تغییر ناپذیری چهره‌اش که‌ریشه‌در نمایش های«موزيك‌هال»‬
‫نکتةٌ دیگر این‌که اظهاری از جانب کیتون دراین‬ ‫دارد چنین‌میگوید‪« :‬هر قدر بی‌تفاوتی کمد ین‌بیشتر باشد»‬
‫دوی‬‫رخ‬‫ستی‌و‬
‫نتفاو‬
‫موره برای تشخیص و دریافت مفهوم بی‌‬ ‫از خندهُ مردم » شگفت‌زده‌تر به نظر خسواهد رسد»‬
‫وه«ن» هرگزکوشش‬ ‫یایتنک‬
‫کبه‌‬
‫ظاهری او لازم نیست» نظر‬ ‫و شدت خندهء بیشتر خواهد بود‪.‬‬
‫نکردکه احساسی از همدستی بین مردم و خودش را بوجود‬ ‫دارد براین که «باستر کیتون»‬ ‫چنی نگفته‌ای دلالت‬
‫آورد‪ .‬بنابراین» حالت خونسرد چهره‌اش را نه‌می‌توان‬ ‫ارج و ارزشی بسیار برای این اندیشه قائل می‌شودوحالت‬
‫بنهد|يشة «حسن‌تعبیر انگلیسی» ربط داد و نه‌به‌آن‌سسك‬ ‫خو نسردی ظاهری او «تمهیدی کميك» است‪ .‬البته‌ که‬
‫کمدی بازیگری‌که برایش «گویی هیچ چیز خنده‌داری‬ ‫چنین است! هیچ کس» حتی در رویا بهخودجرآت نمی‌دهد‬
‫رخ نداده» و حیرت خود را نسبت به‌خنده بینندگان‌ابراز‬ ‫که بهرهء‌برداری‌کیتون از حالت خونسردی ظاهری‌اش‬
‫می‌کند‪ .‬به‌عبارتی» حالت خونسرد چهر؛کیتون» «تظاهر‬ ‫را انکار کند‪ :‬لیکن اگر در تجزیه‌و تحلیل سبك کمدی‌او‬
‫نیست ‪۰.‬‬ ‫به‌همین نکته اکتفا کنیم» به‌ارزش‌های «باستر کیتون»‬
‫کیتون دراین‌باره می‌گوید ‪« :‬موقع یکه این شهرت‬ ‫پی نخواهیم برد‪ .‬درعوض باید این‌سبك بسیار غنی‌و آکنده‬
‫و سروصدا برای حالت خونسرد و بی‌تفاوت چهره‌ام‬ ‫و تغییرپذیری بی‌نظیر چهرءٌ چاپلین» مفهوم کمدی در ازتمامی زیروبم‌ه‌ای سینمای‌کس‌دی صامت را با دقتی‬
‫دراختم تا ببینم آبا واقص‬
‫آغاز شد به‌مرور فیلم‌هايم ب‬ ‫قاموس عامه مردم به‌عنوان نوعی ورزش صورت‪ .‬که‌صرفا" بصیر انه‌تر بررسی کرد‪.‬‬
‫هگ لبخند نمی‌زدم؛ من که‌خودم‌ازاین‬ ‫حقیقت دار دکه من ر‬ ‫دربادی‌امر باید توجه کرد تکنیکی که «کیتون» ازآن‬ ‫از ابتذال تا مرحلةً ظرافت پیش می‌رود‪ .‬تعریف می‌شود‪.‬‬
‫موضوع هیچ خبر نداشتم‪».‬‬ ‫زيك‌هال»‬
‫و‌مر‬
‫ميك‬
‫ه‪«,‬تكن‬
‫بیز‬
‫طرچ‬
‫وازه‬
‫بل‌‬
‫قب‬ ‫دی»‬
‫نم‬‫کبت‬
‫صح‬ ‫آزاین نظر» شگفت‌انگیز نیست که نقاب‌کیتون» امری‬
‫پس‪ ,‬اگر حالت خونسرد چهر؛کیتون» ظاهرسازی‬ ‫است که برای صحنة نمایش و حضور مردم درنظ رگرفته‬ ‫خلاف قاعده و غیرقابل درك بنظر می‌رسد» معمایی‌درخود‬
‫وتظاهر «نیست باید بخشی از رفتار معمولی اوباشد‪ .‬این‬ ‫دهین در برابر خود» بینندگان واقعی‬‫مک‬‫کیی‬
‫می‌شودت جا‬ ‫داردکه حل آن؛ به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای‌از معمایابوالهول‪::‬‬
‫حالت؛ جنبه‌ای از شخصیت اوست وکوشش هم نمی کندکه‬ ‫آنان به‌عنوان راهنمایی‬ ‫دارد و می‌تواند از واکنش‌های‬ ‫نخواهد بود اگر حالت غرابست‬ ‫وعجبی‬
‫مشکل‌تر است‪ .‬ت‬
‫چیز دیگری باشد‪ .‬همین‌گفته درموردتمامی‌دیگرجنبه‌های‬ ‫برای بازی‌خود» مده بگیرد؛ مسئله سینما‪ ,‬سئله کاسلا‬ ‫کیتون به‌عنوان برچسبی تلقی شودکه او را در خود‬
‫شخصیت او نیز صدق می‌کند‪« .‬کیتون» سعی دراثبنات‬ ‫متفاوتی است؛ کمدین‪ :‬بینندگانی دربرابر خود نداره ‪۲‬‬ ‫ز ندانی کرد است ‪ .‬چیزی که اوراازدیگران متمایزمی کند؛‬
‫چیزی ندارد ؛ او تماماحالت است و اشاره‪ .‬یکپارچه‌عمل‬ ‫نه‌خنده‌ای و نه‌واکنشی برای هدایت او وجود ندارد؛‬ ‫برای مشخص کردن و طبقه‌بندی او عمل می‌کند‪ .‬بااین‬
‫وحرکت است‪ .‬همین‪ ,‬و بقیه حرف‌های‌بی‌ربط است‪.‬وخود‬ ‫آو درعوض باید آنچه راکه انجام می‌دهد دراختیارنوعی‬ ‫ترتیب» باستر کیتون معروف شد به «مردی که هلربکخزند‬
‫منطق درونی مربوط به‌دئیای فیلم ویژه‌ای» و فقط به‌این باستر کیتون ضمن مطالبی که‌گفته‪ .‬سر نخ کولیدی‌بر ای‬ ‫نمی‌زند‪ ».‬از جهاتی» این لقب اطمینان‌بخش‌و کنترل‌شدهت‬
‫حل و دریافت این مسئله به‌مامی‌دهدومفهوم‌واقعیگفته‌ اش‬ ‫دگان‬ ‫بنمیانکهن‌به‬
‫دنیا» بگذارد‪ .‬سبك نخستین کمدین‌های سی‬ ‫ستگتیحوقاق او برای‌کسب افتخار شد‪.‬‬ ‫ایس‬
‫سند شا‬
‫چشمك می‌زدند مثل کاریکه «فتیآربا کل» به عنوان‌نمو نه که با بیآلایشی و سادگی شگفت‌انگیز شخصیت اودرهم‬ ‫البته ‪ ,‬بعد؟ هنگامی‌که آگاهی و سبك‌های سینمایی‬
‫می‌آمیزد» نه فقط کلیدی به‌حالت خونسرد او در اختیار‬ ‫انجام می‌داد‪ .‬نکته‌ای است که «کیتون» درباره‌اش‌چنین‬ ‫تکامل پیشتری یافت» عده‌ای به تدریج احساس کردند که‬
‫می‌گوید‪« :‬به‌این ترتیب» بینندگان با او می‌خندید ند‪.‬حال ما می‌گذارد» بلکه فرصت بیشتری برای شناخت شخصیت‬ ‫احتیاط ظاهری و بصیرت پر معنی چهر؛ باستر کیتونت‬
‫س‌خودرا‬ ‫او‬
‫واقعی آو نیزبه‌دست می‌آوریم ‪« :‬من تمامی ح‬
‫نآکه بینندگان به‌من می‌خندند»‪ .‬این تمایزسبك‌هاهنوزهم‬ ‫بیش ازآن‌که نشانی از خونسردی و بی‌عاطفگی باشد»‬
‫است به‌شرط اینکه کمدین‌سینما» رکوایر یکه انجام می‌دادم» متمر کز کردم‪».‬‬ ‫‪-‬ل‬ ‫م‬‫ترم‬
‫حن ف‬‫مدرای‬ ‫نشانی از حساسیت فوق‌العادة اوست‪.‬‬
‫او «حواس خودرا متمرک زکرد» ؛ کولام «تمرکسنز‬ ‫برگردان خالص و سادء کمدین تثاتر باشد‪ .‬لیکن به‌مجرد‬ ‫این اندیشه زمانی به‌ذهن آنها خطورکردکه عامه‬
‫حواس»‪ .‬تمامی خصیصه‌هایی راکه‌می‌توان به‌نقاب‌ظاهری‬ ‫اين که فیلم» ساخت ویر؛ٌ خود را به‌دست می‌آورد و دنیای‬ ‫مردم» بازی ساده و اغراق نشد؛ بازیگران را شدید؟‬
‫کیتون نسبت داد دکرنار یکدیگر قرار می‌دهد‪:‬‬ ‫خاص خود را توآم باشخصیت‌هایی با رابطه‌های متقابل‬ ‫تحین و استقبال می‌کردند و بیشتر بازیگران نیز‬
‫«توجهی» غیرعادی به‌دنیا‪.‬‬ ‫در مرحلة نخست»‬ ‫خلق می‌کند‪ :‬و به‌مجرداین که «توهم عینی» سینماشروع‬ ‫«هوشیارانه» بازی می‌کردند و به‌خاطر ظرافت و دقفت‬
‫سبك «بازتا بکننده» کميك‪.‬‬ ‫سیس»‬ ‫به‌خودنمایی می‌کند‪ .‬این تمایز و تفاوت دیگر نمی‌تواند‬ ‫اينك با ساعدت و دراد‬ ‫فراوان خود‪ .‬تحسین می‌شدند‪.‬‬
‫و سرانجام» «انرژی پرغلیان و تمر کزبافته» اش"‬ ‫وجود داشته باشد یا دقیق‌تر گفته باشیم» فقط می‌تواند‬ ‫«افاکولیثف»» نقاب‌کیتون که‌قبلا حالتی بی‌تفاوت‌داشت‪:‬‬
‫شوق و حرارتیکه درچهرة به‌ظاهر خونسرد و به‌ویژه در‬ ‫در نوع کمدی «کیتون» در برابر نوع کمدی «آرباکل»‬ ‫برخوردار از «احساسی عمیق» شد (دراین‌جا منظور از‬
‫‪۰‬‬ ‫نافذش» متبلور شده است‪.‬‬ ‫چشی‌های‬ ‫ونیای فیلم » خنده‌دار‬
‫وجود داشته باشد ‪ .‬خود فیلم ‪ 7‬د‬ ‫«افة کولیشف»» آزمایش تجربی اين تئوریسین بزرگک‬
‫چهره‌اش بیش ازآن‌که درهای دنیا را به روی‌او‬ ‫می‌شود‪ .‬و به‌این‌ترتیب ‪ 7‬انسان «به» کیتون و «به» فیلم‬ ‫روسی‌است ‪ .‬کولیشف که یکی از پایه‌گذاران مونتناژدر‬
‫ببندد‪ .‬گشودگی و آزادی بزرگی را نسبت به‌تمامی‬ ‫نوس‌دچهرهاش؛‬
‫می‌خندد؛ لیکن این خنده دیگر به‌حالت خ‬ ‫سینماست با استفاده از چهره بی‌حالت ماژوخین‪ ,‬بازیگر‬
‫چیزها و موقعیت‌ها بازتاب‌می کند‪ .‬لیک نگشودگی و آزادی»‬ ‫به‌عدم حضور بینندگان وبه‌بی‌تفاوتی‌شخصیت «درداخل»‬ ‫معروف روسیء و پیوند آن با صحنه‌های متفاوت اززندگی‬
‫ناشی از قوهٌ محر که آنی نیست» بلکه بازتاب و تمر کز‬ ‫واقعیت فیلم مبروط نمی‌شود‪.‬‬ ‫و حالت احساسی» به‌این نتیجه رسیددکه حالت صورت‬
‫حواس است‪ .‬هیچ چیزی «باستر کیتون» را به‌شگفتی‬ ‫» این حالت خونسرد و بی‌تفاوت چهرء‬ ‫آنگاه‬ ‫مشابه است » لیکن‌با‬ ‫‌مها‬ ‫هر ه‬‫نه د‬
‫حن ک‬‫صای‬
‫بازیگر با‬
‫ندمری‌آورد چراکه او به‌همه‌چیز با توجهی مساوی‌وبرابر‬ ‫«کیتون» نیزکه به‌عنوان عدم‪ .‬وجود واکنش‌هابه‌موقعیت‬ ‫توجه به‌تصاویر بعدی» حالت خاصی پیدا می‌کند که از‬
‫ندارد‪.‬‬ ‫نظر می‌کند‪ :‬اتوعصبی‬ ‫درنظ رگرفته می‌شود‪ .‬متقاعد کننده خواهد بوداگر‬ ‫کميك‬ ‫وت بازیگر را دقیقا" مشخص‬ ‫ال‬ ‫حآید‬
‫مفهوم صحنه پدید می‌‬
‫ادامه دارد‬ ‫به‌تمامی وجود «کیتون» اطلاق بشود‪ .‬اما به‌هر حال»‬ ‫می‌کند ‪ -‬مترجم) ‪ .‬در نتیجه» کیتون بی‌درنگ نمایشگر‬
‫پرنده جایزه بز رگ جشنوااره سکو‬
‫اکیراکوروساوا «»‪ 41‬فیلم«درسواوز ال‪:‬ا‪5‬‬
‫شمار میاید ولی من بورا بعنوان يك نوسنده‬ ‫راکه‬ ‫و‬ ‫‪۳‬‬ ‫مخدد‬ ‫نوشته‌ی «لاودیمیر‬ ‫ی‬ ‫تن‬ ‫کم‬
‫نیزمحترم میشمارم‪ .‬او نیزمانند دیگرنوبسندگان‬ ‫درتمام عمر رای او عزیزبوده‌اند دوباره مورد‬ ‫ارسنیف» سیاح ودانشمند برجسته‌ی روسی مبنای‬
‫روسیه قادرست به اعماق قلب انسان رسوخ کند‪.‬‬ ‫نظر قرار مبد‌هد‪.‬‬
‫فبلم اخیر «کوروساوا» کار گردان‌بزرگ ژآپنی‬
‫کتاب‌های ااوین فرصت را به من داد تا درباره‬ ‫ژاپنو« کوروساوا» بخاطرفیلمهای‬ ‫ی‬ ‫‪:‬‬ ‫‪.‬تاب‌های«ولادبمیرارسنیف» درآن‌واحد‬ ‫است ک‬
‫مسائلی که همیشه‌موردانوجه‌من‌بودهاندا بیاندیشم» ‪.‬‬ ‫(‪ )۰۰۹۱‬و «هفت سامورانی»‬ ‫«راشومون»‬ ‫آثاز هنری» سفرنامه و گرارش‌های علمی درباره‬
‫ور را منتشر کردنا ‪9‬‬ ‫خبر گراریها خس‬ ‫وسپس‬ ‫(‪ )6۵۹۱‬که آثار کلاسيك سینمای جهانی بشمار‬ ‫نباتات وحیوانات‪ :‬مناطقی اس ت که وی سیاحت‬
‫«]کیرا کوروساوا» یکی از درخشان‌ترین‬ ‫می‌آیند به موفقیتی همگانی دست یافنند‪ .‬روش‬ ‫کرده است » درباره طول وعرض زرودخانه‌ها »‬
‫فیلمسازان دنیا مشغول کار گردانی نك‌فیلم روسی‬ ‫هنری‪ 3‬کوروساوا» در «راشومون»‪ .‬که براناس"‬ ‫انواعدرختان » حبوانات وپرندگان ‪:‬چگونگی‬
‫بنام «درسواوز)‪ 920‬حراستودیوی موسفیلم است‪.‬‬ ‫یت ‪ ۳ :‬نوشته‌ی «ت‪۲‬اککواوا» ساخته‬ ‫زیست آنها ‪ .‬ووسائل شکارآنها و‪.‬سازندگان‬
‫شدن در‬ ‫ازآماده‬ ‫پس‬ ‫فیلم «درسواوزالا»‬ ‫شده جهّتی نوین بخود میگیردکه بهترین‌فیلمهای‬ ‫فا موهرفق‌شده‌ان کار ی‌کنند کهتماشا گرناکیفیت‬
‫سال ‪ ۵۷۹۱‬به نهمینجشنواره مسکو عرضه شد‬ ‫این فیلمساز را دراواخر دههپنجاهو دجه شمت‬ ‫بدوی‪:‬طبیعت» قدرت طبیعت» وزیبائیوضف‌های‬
‫وموفق شد بزرگترین‌جایزه جشنواره پعنی‌جایزه‬ ‫تحت تأثیر قرار میدهد‪« .‬کوروساوا» ‪ .‬توجه‬ ‫آنرا ااخساس کنند‪.‬‬
‫ارن » علاقمندی‬ ‫دکا‬
‫رفته‬‫گق گ‬
‫طلائی‌را ‪.‬بررباید‪ .‬طب‬ ‫خودرا ‪,‬ازادینات کلاسیل‪ .‬زاین ‪.‬بهآخار کلاسيك‬ ‫اه‬ ‫او ‪0‬‬ ‫‪ :‬نام‬
‫او بکهتاب «ارسنیف» ازاین واقعیت سرچشمه ‏‬ ‫جهّانی معطوف‪ .‬میکند‪ :‬ا‪«:‬وابله»‪ )۰0۹۱( .‬را‬ ‫ژاپنی باتاریخ سینمای ژاپن وبطورکلی با هنر‬
‫میگیردکه ابن‌اثراجازه میدهد تا ازخیلی‌چیزها‬ ‫برمبنای‌داستان «فبودور دانتانوسکی»» «ارنکه‬ ‫جهانی سینما به حق پیوند خورده امبت اون‬
‫‪۳۳۱‬‬ ‫مسخیله دیکانگی اسان بطایت ومار‬ ‫خون» (‪ )۷۵۹۱‬را برمبنای نمایشنامه «مکبت»‬ ‫ان دستیار‬ ‫ده ساله که‬ ‫ازيك‪ .‬دوره اف‬
‫انهدام حر‌بصانه‌ی آن صحبت به میان آید‪ .‬ایده‬ ‫اثر شکسپیر و «اعماق» (‪ )۷6۱‬را برمبنای‬ ‫کار گردان«یاماموتو» بو دررسال‪ ۳۹۱‬نخستین‬
‫«وروساوا»‬
‫بهن‪ .‬ک‬
‫ساختن این فیلم هنگامی ذ‬ ‫یگو»‬
‫کم‬‫رکسی‬
‫نمایشنامه‌ای‪ ,‬به همین نام ‪.‬از «ما‬ ‫فیلم خودرا تحن‌عنو ان«سانشیر وس وگاتا» ساخت‬
‫خطور کر دکه وی‌دردهه سی‌هنوزمشغول‌همکاری‬ ‫مسازد ودرا مه ار ی ‪۳‬‬ ‫جعوف فن‪« :‬جیوم پجیسو‪ 4‬تقدیم‬ ‫‪8‬‬
‫«بپااماموتو» بود‪ .‬معهذ! امکان ساختن فیلم‬ ‫كرلاسيك ژاپنی فیلم «ریش قومز‪:‬؟ ‪3‬‬
‫يك اث‬ ‫بود ‪.‬‬ ‫ده‬

‫فقط چند سال قبل » پس ازامضای قرارداد با‬ ‫‪۶‬‬ ‫کازگردانی هسکتد‪۰‬‬ ‫‪« ۱‬کوروساوا» رتیل ها بعدی ‏ خود به‬
‫مسائل اجتماعی نطرزی مشخض در فیلمهای موسفیلم » پیش‌آمد‪ .‬موضوع اصلی این فیلم‬ ‫تم‌های گونا گونی پرداخت ولی یکابك این‌فیلم‌ها‬
‫بصورت جنبهکلیآن‌که مبارزه کنونی ببشخراطر‬ ‫» کوروساوا» به چشم میخورند واین موضوع‬ ‫منتقدان سراسرجهان را به نتحسین استعداد این‬
‫حفاظت محیط زیست است جنبه‌های سپاسی انرا‬ ‫بنحوی قاطع درفیلم «دودسکادن» (اين فیلم‬ ‫هنرمند واداشت ورنسانس سینمای پسازجنگک‬
‫دزسومین جشنواره جهانی فیلم تهران نمایش‌داده تحت‌الشعاع قرار نمیدهد » زیرا طبیعت توسط‬ ‫دوست بسهاختن‬
‫پیوند داد ‪ .‬ا‬
‫ژاپن را بااوث‪:‬ار‬
‫انحصارهای‌صنعتیکه انگیزه‌های مززدورانه دارند‬ ‫شد)‪ .‬دیده میشودکه درهفتمین جشنواره سینمائی‬ ‫پا روی دم ببر‬ ‫کائهی‬
‫" آثاری زد چون «آنه‬
‫گاررفته ات ‪.‬‬
‫درمعرض نابودی قر‬ ‫مسکو در سال ‪ ۱۷۱۹۱‬موفق بدهریافت يك جایزه‬ ‫اقتباسی ازيك نمایشنامه‬ ‫میگذارند» (‪)66۹۱‬‬
‫باجای دادن‬ ‫در نتیجه «کوروساوا»‬ ‫اعلام کرد‬ ‫درهمان‌هنگام‬ ‫«کوروساوا»‬ ‫ویژه شد‪.‬‬ ‫‪-‬رشته مست (‪ )۸6۹۱‬درباره پزشکی‬
‫‪ 1‬کابوکی ف‬
‫«درسواوزالا»ی دگاذمار» که درهماهنگی کامل‬ ‫«درسواوزالا»‪ .‬را در‬ ‫داره فیلم‬ ‫که احتمال‬ ‫ِ الکل یکهتمام نیررویش را صرف نات يكث بیمار‬
‫‪۳5۳‬‬ ‫بطابیعت زند کی هبکند ‪ ۰‬درم کر حرا‬ ‫«موسفیلم » بسازد ‪.‬‬ ‫استودیوی‬ ‫" مبتلابه مرض سل میکند و ‪«.‬زیستن» (‪)۲۵۹۱‬‬
‫بياندیشد‪.‬‬ ‫پشر‪ .‬بت هشدار میدهد که درباره ات‬ ‫يت‬ ‫ی‬ ‫«کوروساوا» گفت« گرچه‬ ‫" که شخصیت مرکزی ‪.‬آنکه کارمند دولت است‬
‫نویسنده حرفه‌ای نیست بلکه يك سیاح ‏ وکاشف‬ ‫پس‌آزوقوف به مر فرب لوقوع‌خود به‌ارزیاین‬
‫‪7‬‬
‫‪1:‬‬ ‫‪7‬‬

‫درباره ‪:‬‬
‫موه‌های‬
‫ام‌م‬
‫رطرن عد‬
‫ببخا‬
‫‌ت‌‬
‫تداش‬
‫یال‌‬
‫قخی‬
‫فتی‌‬
‫شد وح‬ ‫«آ رکانجلا ورتمولرفون‌الگز» دررم متولد‬
‫‪۲۱‬‬ ‫کاری‌اش ازفعالیت درتشیتماشنت را‬ ‫شده وتا باهمروز باتفاق شوهرش که یکی از‬
‫‪.‬‬
‫درسال ‪ ۲۷۹۱‬موفق‌شد پروژه‌فیلم «میمی‌فلز کار»‬
‫شرافتش لکه‌دار شده» را به مرحله عمل‌درآورد‪.‬‬
‫مجسمه سازها ودکوراتورهای مشهور ابتالیائی‬
‫ات در هدن شهر ز تدای اکمند!‬
‫لینا ور تمولر‬
‫وفیلم با موفقیت عظیمی روبرو شد وازطرف‬ ‫آادمی‬ ‫«لینا ورتمولر» بعدازجنگ وارد ک‬ ‫کا رکردان فیلم‬

‫منتقداین ‪.‬ومردم مورد تسین قرار گرفت فك‬ ‫آز درتئانرشد وهمراه بگاروه تئاتری‌این] کادمی‬
‫نتیجه لینا ورتمولر بدون وقفه بسهاختن فیلم‪.‬‬
‫ادامه داد وفیلمهائی تحت عنوان ‪« :‬فیلم عشق‬
‫برای روی صحنه آوردن چند نمایشنامه به دور‬
‫دنیا سفر کرد وسپس دررادبو وتلویزیون ایتالبا‬ ‫‪‎‬هعت‬
‫رزجای‌خود قراردارند»‪.‬‬
‫«همه دچی‬ ‫وآنارشیسم»‬ ‫مشغول بکارشد وبالاخره برای اولین‌بار وارد‬

‫خوشکل‬
‫هیچ چیز مترب نیست» و «گمگشته» رماات‬ ‫کار سینما شد وبعنوانکمك کار گردان فلینی در‬
‫که جایزه نخست جشنواره چهارم تهران رابدست ‪.‬‬ ‫شروع بهکار کرد ‪:‬‬ ‫فیلم ‪۵/۸‬‬
‫‪91‬‬ ‫با‬ ‫با نگارش‬ ‫«لینا ورتمولر»‬ ‫درسال ‪۳۰۹۱‬‬
‫‪.‬‬ ‫درتمام آثار«لینا ورتمولر» مسائل اجتماعی‬ ‫رادرانی‬
‫سنارپوئی» فیلم «اهالی‌بازيليسك» رگاک‬
‫با نوع طنز مخصوص آمیخته باجنبه‌های انسانی‬ ‫کرد که درباره مردم بورژوای يك دهکده جنوب‬
‫‪.‬‬ ‫مظرح‌می‌شود‪« .‬لیناورتمولر» درساختن‌وبوجود‬ ‫ایتالیا بود ‪ .‬دراین فیلم هنرپیشگان ناشناسی‬
‫آوردن فیلمهایش همه‌کارها را به تنهائی انجام‬ ‫هر کت داشتند مانند «تونی پتروتسی» «واستفانو‬
‫میدهد‪ .‬داستان وسناریو فیلمهایش را به تنهاتی‬ ‫ساتافلورس» ‪ .‬این‌فیلم موفقیت‌بینالمللی‌فراوانی‬
‫وبدو نکمك گرفتن ازشخص ثالثی انجام میدهد» ‪۳‬‬ ‫پدستآ وردو بر نده‌پانزده دیپلم افتخاراز کشورهای‬
‫هنرپیشه‌های فیلمش همیشه وبطورمستقیم توسط‬ ‫مختلف شد‪ .‬فیلم بعدی «لینا ورتمولر» تحت‬
‫‪۱‬‬ ‫او رهبری می‌شوند‪.‬‬ ‫عنوان «این‌بار درباره مردان‌صحب تکنیم» ساخته‬
‫شهرت ومحبوبیت پرسوناژهای او به ظاهر ‪.‬‬ ‫اپیزودی بود با حالات کميك »‬ ‫اکن بصورت‬
‫اقتباسی‌است ازهدلهای ادبی ولی درا ‪۲۳۱‬‬ ‫سورآل وسوررثالیزم که درنتیجه این استیل‬
‫پرسوناژها زائیده فکر «لینا ورتمولر» هستند‪ .‬‏‬ ‫ونكنيك خاص برای اکتور اول فیلم «نینو‬
‫علاوه‌برهمه اینها یکی‌دیگر ازمشخصات فیلمهایش ‏‬ ‫مانفردی» جایزه نوارنقره‌ای را به عنوان‌بهترین‬
‫‪.‬‬ ‫مبارزه سینمائی اوست برله زنها » فاحشه خیابان‬ ‫بعد ازاین‬ ‫هنرپیشه مرد سال باهرمغان ارت‬

‫فیلم «لینا ورتمولر» بدنبال فعالیت‌هایش برای فیوری » مره خبانتکار اهل‌جنوبابتالیا ومردی ‪.‬‬
‫که درقایق مرتب فحش می‌دهد همه نشانه‌ای اد‬ ‫تلویزیون ایتالیا برنامه‌ای‌کار گردانی کرد به نام‬
‫" دك‬
‫و‬‫«روزنامه جانی‌بوراسکا» باشرکت«ریتاپاوونه»‪ .‬ظلم وبیدادگری نسبت به وضعیت زن درایتا‬
‫‪۳‬‬‫تس‬ ‫»‬
‫«لینا ورتمولر» کارش مداتی دچار بحران تست‬
‫تک‬
‫ماب‬ ‫ت_‬
‫‪۳‬‬
‫چیزها تغییر میکنند » بهترمیشوند » ولی‌نه‌چندان ‪.‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫نت وی رای مه‬
‫ن حرفها را برای خاطرشما میگویم ‪...‬‬ ‫ي‪.‬‬ ‫ابع‬
‫سر‬ ‫او سرکلاس آمده » مردی‌که بی‌شباهت بخود‬
‫برکزترها میتوانند زندگی خودرا برهکتنند‬ ‫درو‬ ‫خر ها‬
‫‪ -‬چون واقعاً ابن را میخواهند ‪ -‬میتوانند‬ ‫درباره «ژولین»‬ ‫داشته است) برای بچه‌ها‬
‫ها‬
‫نخو‬
‫تین‬
‫سرا‬
‫ای‌د‬
‫سنروشت بهتری داشته باشد‪ .‬ول‬ ‫همکلاسیشان که دکرلاس حضور ندارد صحبت‬
‫کو دکان کامالا" فراموش شده‌اند ‪۰.‬هیچ حزب‬ ‫میکند‪ .‬سخنان این معلم را می‌توان درواقع تز‬
‫سیاسی وجود ندار دکه ازبچه‌ها حمایت کند ‪.‬‬
‫بچه‌هائی منل «ژولین» » چه‌هائی مثل شما ‪.‬‬
‫البته این امر دلیل دارد ‪ .‬چراکه بچه‌ها حق‬
‫درباره‬ ‫ان‬
‫دار‬
‫رک‬‫گصی‬
‫فیلم ونقطه نظرهای شخ‬
‫کود‌کانی با سرنوشت «ژولین» دانست ‪:‬‬
‫«میدان که حالا همه شما بيك چیز فکر‬
‫پول توحیبی‬
‫کا رگردان ‪ :‬فرانسوا تروفو‬
‫فیلمنامه ‪ :‬فرانسوا تروفو » سوزان شیفمن‬
‫فیلمبرداری ‪ :‬پیتر ویلیامگلن‬
‫موسیقی ‪ :‬موریس ژوبر‬
‫بازپگران ‪ :‬گوری دزموس ‪ .‬فیلیپ گلدمن ‪ .‬ژولین‬
‫لکهلو ‪ .‬ربچارد گلفیه و دویست کودلك خردسال دیگر‬
‫همراه با نیکول فلیکس ‪ .‬شاننال مرسیه ‪ .‬ژان فرانسواز‬
‫استونین ‪ .‬تانیاتورن ‪.‬‬
‫رنگی ‪ ۰۱ .‬دفیقه‬

‫د‬

‫کود کی تروفو ؛‬
‫‪4‬‬ ‫‪۵‬‬

‫رقآی بدهند » شما‬


‫ری ندارند‪ .‬اگر به بچه‌ها ح‬ ‫ثولو» ‪ .‬روزنامه‌ها را‬
‫میکنید » ب«هژولین ک‬ ‫«پول توجیبی» فیلمی است درباره بچه‌ها‬
‫می‌توانید حقوق بیشتری داشته باشد حقوقیکه‬ ‫»درومادرتان راجع به او شبماا با‬
‫خوانده‌اید پ‬ ‫ویا بعبارت بهتر درباره «بچه‌گی» ازدیدگ‌اه‬
‫رآی شما احتیاج دارد‪ .‬مثلا" می‌توانید ابن‌حق را‬ ‫باخودشان صحبت کرده‌اند‪ .‬منهم میخو اهم راجع‬ ‫«فرانسوا تروفو» ‪ .‬فیلساز ی که خود «بچه‌گی»‬
‫مسلماً آن را بدست خواهیدآورد‪ .‬چون‌جامعه به‬ ‫ب«هژولین» صحبت کنم ‪ .‬درباره «ژولین» من‬ ‫دشوار وتلخی داشته است ‪ .‬ازنخستین فیلمش‬
‫ده درزمستان یکساعت دببرمتدررسه‬
‫بدست آوری ک‬ ‫بیشتر ازشما چیزی نمیدانم ولی میخواهم نظرم‬ ‫«چهارصد ضربه» می‌بينيم که ازدوران‌کوددکی‬
‫یو‌دام دارم‬
‫ات بدی اکز ک‬ ‫طر‬
‫اون‬
‫خن چ‬
‫بروبد‪ .‬م‬ ‫را بگویم ‪ .‬آنطور که بنگمفته‌اند«ژولین» تحت‬ ‫ونوجوانی خاطرات خوشی ندارد‪ .‬کودك ازنظر‬
‫ورفتاری راکه با بچه‌ها میشود دوست ندارم »‬ ‫زندگی‬ ‫نواده‬
‫اته‬
‫خرف‬
‫‌ارگ‬
‫بتكقر‬
‫دتردول‬
‫واب‬
‫حم‬ ‫او موجودی است‌که ازنامهربانیهای بزرگترها‬
‫حرفه معلمی را انتخاب کرده‌ام ‪ .‬زندگی آسان‬ ‫خواه دکرد‪ .‬هرجاکه باشد اززندگی با مادر و‬ ‫واغلب پدرومادر رنج می‌بره ‪ .‬يك مظلوم » يك‬
‫نیست » زندگی دشوار است ‪ .‬باید باد بگیر ید‬ ‫ه با او بدرفتاری میکردند » بهتر‬‫کرک‬
‫شر یز‬
‫ماد‬ ‫فمروش شده » موجودی که بگزسرالان‬
‫سا»نی‬
‫برای مقابله با آنچگونه آماده شکوبد‬ ‫نگوئي مکتکش میزدند » راحت‌تر خواهد بود ‪.‬‬ ‫حقوق انسانی‌اش را پایمال‌کرده‌اند‪ .‬اين چهره‬
‫اکسانیکه مورد‬
‫که کو کی دشواری داشته‌اند » ز‬ ‫مادرش ازحقوق مادری محروم میشود ‪ .‬بعنی‬ ‫کودکی است‌که «تروفو» همواره درفیلمهایش‬
‫علاقه وتحت‌حمایت‌بوده‌اند بر ای مقابله بازندکی‬ ‫دیگر حق نگهداری پسرش را نخواهد داشت ‪.‬‬ ‫آرائه داده است ‪.‬‬
‫آماده‌تر هستند‪ .‬زندگی دشوارست ولی زیباست‬ ‫فکرميکنم باری «ژولین» آزادی واقعی پانزده‬ ‫کی بان کودکیزا منم‬
‫بهمین دلیل است که آنقدر بآن واستگی داریم‪.‬‬ ‫که محتاج دستهای پرشفقت يك حامی است و شانزده سال دبگر آغازشود ‪ .‬اولین عکس‌العمل‬
‫انسان بدلیل بك سرماخوردکی با‬ ‫ه‬
‫کافی اکست‬ ‫عجیب اینکه نقش ابن حامی را خود «تروفو» ه رکدام ازما این تس که خودمان را با «ژولین»‬
‫شکدسترگیرخپتاخواب بماند تابفهمد چقدر‬ ‫‪.‬بله من‬
‫کاینسیهم ‪ .‬کموندکی سختی داشتم ال‬
‫مق‬ ‫برعهده دارد ‪ .‬در«شب آمریکائی» فرانسوا‬
‫بهببرون رفتن ‏ و گرد شکردن علاقه دارد ‪ .‬تا‬ ‫مثل«ژو لین » وبادم میآی دکه بی‌صبر انه‌در انتظار‬ ‫درانی را بازی میکندکه در‬ ‫گشرکا‬‫تروفو » نق‬
‫بفهمد واقعاً چقدر زندگی را دوست دارد ‪ .‬خب‬ ‫رسدم برگزترها‬
‫کن ح‬
‫مدمیچو‬
‫بشزردکن بو‬ ‫کابوسهای شبانه‌اش » دوران‌کودکی‌اش را پیاد‬
‫حالا همگی به تعطبلات میروید‪ .‬با آدمهای تازه‬ ‫حقوق بیشتری دارند ومی‌توانند زندگی خودرا‬ ‫می‌آوردکه ازوبترین يك سینما عکسهای فیلم‬
‫ومحلهای جدیدآشنا ميشوید ودربا زگشت همگی‬ ‫بدلخو اه اداره کنند‪.‬‬ ‫«همشهر یکین » رامیدزدد! می‌بینیم که«تر وفو»‬
‫بلهاس بالاتر خواهید رفت ‪ .‬سال آیند هکلاسها‬ ‫يك انسان بالغ بدبخت » میتواند زندگی‬ ‫کودکی‌اش را فراموش نکرده دورهرفرصت‬
‫مختلط خواهند بود (خنده بچه‌ها) می‌بینی که‬ ‫تازه‌ای را انتخاب نماید وازصفرشروعکند‪ .‬يك‬ ‫را ناما‬ ‫بان میزند ! «پول توجیبی»‬ ‫‪ ۱‬ری‬
‫زمان چقدر زود میگذرد ‪ .‬وبك روز شما هم‬ ‫کودكگ بدبخت » نمیتواند این فکررا داشته باشد‬ ‫به بچه‌ها اختصاص داد ‪ .‬این‌بارهم قهرمان فیلم‬
‫که شما آنها را‬ ‫بچه‌دار خواهید شد‪ .‬امیدواره‬ ‫بدبختی‌اش را حس میکند ولی نمیتواند نامی‬ ‫‪«۰‬ژولین» سرنوشتی مشابه همه بچه‌های فیلمهای‬
‫دوست بدارید آونها هم شما را دوست بدارند‪.‬‬ ‫برآن بگذارد ‪ .‬حتی‌نمیداند ربکزترها با والدین‬ ‫«تروفو» دارد ‪ .‬با این تفاوت که در «چهارصد‬
‫درحقیقت اگر شما آنها را دوست بدارید » آنها‬ ‫باعث رنج او هستند‪ .‬يك کودك بدبخت » يك‬ ‫ضربه» کودك راه گریزی‌ازسرنوشت خویش‌نداره‬
‫آنها را‬ ‫ما‬‫ششت‬
‫ر دا‬
‫گهند‬
‫اخوا‬‫وست‬
‫هشمارا دو‬ ‫شنتوناك‬
‫حای‬
‫کودگمظلوم هميشه کناهکار است‪ .‬و‬ ‫وفیلم با يك عالامت سئوال پایان‌می‌بابد درحالیکه‬
‫دوست نداشته باشید » آنها عشق ومحبت خودرا‬ ‫است ‪ .‬بین تمام بیعدالتیهائیکه دردنیا وجود‬ ‫در«پول توجیبی» لحن «تروفو» خوشبینانه‌تر‬
‫بکسان دیگر» با چیزی‌دیگر خواهند داد‪ .‬زندگی‬ ‫دارد » کتك‌زدن بچه‌ها بیر حمانه‌تر بن‌وبست‌ترین‬ ‫است وبزرگترها بموقع متوجه وضع وخیم‬
‫‪1‬‬ ‫انطور است ‪ .‬نمیتوان ازدوست داشتن ودوست‬ ‫‪.‬ا » دنیای عادلی نیست وه رکزهم‬
‫نی‬‫دست‬
‫آنها ا‬ ‫«ژولین» شده واورا نجات میدهند‪ .‬درانتهای‬

‫‪۰‬‬
‫داشته‌شدن گذشت‪».‬‬ ‫کعرد عادلانه‌تر باشد‪.‬‬
‫نخواهد بود ولی باید س‬ ‫‪ ۶‬فیلم معلم مدرسه (معلم همیشگی «ژولین» يك‬
‫‪۰‬‬
‫دونگاه ‪.‬‬

‫قالشيلم‌ها امس ‪ 3‬ز الا ‪۱‬‬


‫ازدنیای جنایت وجنون بولاهای‌اجتماعیء ناگهان‬
‫سینما دیامو ند‬ ‫بچچه‌ها ‪ ,‬وشادیهاشان »‬ ‫بچه‌جا ‪.‬‬ ‫آسمانی‬ ‫نیای‬
‫ده‬‫ب‬

‫(تکرار جشنواره جشنواره‌ها)‬


‫وغمهاشان » وآرزوهاشان » ومسائلشان » وظلمی که از‬
‫بزرگها می‌بینند » یا محبتی که ابززرگها می‌بینند ‪,‬‬
‫‪۹۱‬‬
‫ساعت ‪ ۳۱ :‬و‬ ‫(پرواز بز بالدار ‪ -‬مسابقه)‬ ‫‪ . . . .‬عشق که ناگهان‬ ‫وحقه‌هائی که میزنند » وعشق‬
‫ساست ‪۱ :‬‬
‫هفت خوشگل (لینا ورتمولر)‬ ‫در ده پازده سالگی‌جوانه میزند » ولبهای‌پسررا بگهونه‬
‫‪۱‬‬ ‫ساعت ‪ ۰۱ :‬و ‪۲۲‬‬ ‫سایه شاك (رولف اورتنل)‬ ‫دخترمیرساند‪.‬‬

‫پالیتر (رولاند ورهاورت)‬ ‫درلحظاتی ازاین فیلم چنین بنهظرم رسید که‬
‫تمام مأموران رئیس جمهور (الن‪ .‬جی‪ .‬پاکو ‪)۷‬‬
‫ساعت ‪۹۱ :‬‬ ‫«بزرگهای» واقعی » عاقل‌های واقعی » بهاوشهای‬
‫‪ .‬واقعی » زونده‌های واقعی » بچه‌ها هستند » و «بزرگک‬
‫سینما امپایر‬ ‫اوقات فراغت (بروس پتی)‬
‫شدن» چیزی نیست جز يك سپرسریع یا آهسته پسوی‬
‫(ابالات متحده ‪ :‬نقشی ازخود)‬ ‫پسر ایران ازمادرش بی‌اطلاع است‬
‫ها ويك نوع مرگ ‪. . .‬‬ ‫رهای »‬‫ویت‬
‫کدود‬
‫مح‬
‫ساعت ‪ ۰۱‬و ‪۳۱‬‬ ‫(خارج از مسابقه ‪ -‬بیاد فریدون رهنما)‬
‫مهاجران ‪:‬‬ ‫د کنررحمت مصطفوی‬
‫سرزمین جدید (بان تروئل)‬
‫سینما دیاموند‬
‫سینما امیایر‬
‫(جشنواره جشنواره‌ها)‬
‫(فدریکو فلینی ‪ :‬دنیای يك ساحر)‬ ‫‪۰۱‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫ساصت‬

‫و‪۲‬‬
‫سا ‪۷ ۰۹۱ ۱‬‬ ‫(] کیراکوروساوا)‬ ‫درسو او ز‪۷‬‬
‫«درجوانی هیچ‌چیز کوچات وفاقد اهمیت‌نیست»‪.‬‬
‫این مسئله‌ایست که اتفاقات کو چلک برای بچچه‌های کو چلک‬
‫نورهای واریته (‪)۰۹۱‬‬ ‫ساعت ‪۳۱ :‬‬
‫فیلم فرانسوا تروفو «پول توجیبی» سعی درنمایاندش‬
‫پول تو جیبی (فرانسوا تروفو)‬ ‫دارند‪ .‬بین «چهارصد ضربه» اولین‌فیلم تروفو و «پول‬
‫|‬ ‫سینما پولیدور‬ ‫توجیبی» آخرین فیلش ‪ -‬که هردو درفستیوال برلین‬
‫احساس)‬ ‫‪ :‬چهره‬ ‫(هری لنگدون‬ ‫بنهمايش درآمده‌اند ‪ -‬هفده سال فاصله هست ‪ .‬هردو‬
‫‪ ۱‬و ‪۳۱‬‬ ‫‪۰‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫ساعت‬ ‫سینما دیامو ند‬ ‫میپردازد ‪ .‬درفیلم نخست‬ ‫نوده‬
‫اک‬‫کامل‬
‫فیلم به‌بررسی عو‬
‫«ژان پیرلئو» محور اصلی است ‪.‬‬ ‫ودلف‬
‫یکلک‬
‫بعدازظهر شنبه (‪)۲۲۹۱‬‬
‫‪۱‬‬ ‫سر باز میر زا (‪)۲۳۹۵۱‬‬
‫(سینما چشم و گوش دارد)‬ ‫درفیلم دوم‌چندین کودك به موازات‌هم و گردا گرد‬
‫‪۷۲‬‬ ‫ساعت‪:.‬‬ ‫هم ‪ .‬تفاوت درپختگی حرفه‌ای تروفوست که فیلم اخیر‬
‫فرانك کابرا ‪| )۳۹۵۱-‬‬ ‫نر‪:‬‬
‫اکا‬
‫دت (‬
‫رکلف‬
‫گد ن‬
‫گر‬
‫را جلا وطراوت بیشتربخشیده است ولوآنکه ازجذابیت‬
‫سخت‌ترین کاراته (کتااشی نومورا)‬ ‫باشد‪« .‬پول توجیبی» حکایت‬ ‫ورمانده‬
‫ده‬‫«اولین اثر» ب‬
‫ازچیره‌دستی تحسین‌انگیز سازنده‌اش بکهارسینما دارد‪.‬‬
‫آنده ازلحظات زیباست ‪ .‬هرتماشاگر دست‌کم دريك‬
‫ک‬
‫(گدالس فربنکس ‪ :‬بت‪,‬کارخانه روبا)‬ ‫صحنه ازصحنه‌های متعدد فیلم نقبی به‌کودکی خویش‬
‫‪۲۸۱‬‬ ‫ساعت ‪۹۱:‬‬ ‫(تکرارسابقه)‬ ‫میزند‪ .‬جذابیت فیلم ازطرفی مرهون حرکات واعمال‬
‫ساعت ‪ ۰۱ :‬و ‪٩۵۱‬‏‬ ‫کوادنه‌ایست که بطورغریزی ازبچه‌ها سرزده بوه‌تصویر‬
‫آمربکائی عالیجناب (‪)۵۱۵۱‬‬
‫ابر هاکه میغلتند (‪)۵۱,۵۱‬‬ ‫پراگ یو گنداشتیل (فرانتيسك ولانه ؛)‬ ‫راه پافته است ‪« .‬تروفو» بوسپله دوربین مخفی از‬
‫با کمرشگتن (خارج ازمسابقه ‪ -‬ر‬ ‫حرکات يکكکودك دوساله نوپا شورونشاط فراوانی‌برای‬
‫سینما سین‌مو ند‬ ‫‪9‬‬ ‫ساعت ‪ ۳۱ :‬و ‪۲۲‬‬ ‫دبه است ‪ .‬ودرپایان با سقوط همین کودك‬ ‫ر کس‬
‫کمش‬
‫فیل‬
‫ازطبقه هفتم وزنده ماندنش به‌علت‌نحوه سقوط باردیگر‬
‫(افق شرق)‬ ‫دایره (سودابه آ گاء)‬
‫شبوهخی‌های خاص سینماشی خودش برمیگردد ‪. .‬‬
‫او ‪۰۱‬‬ ‫‪۰‬‬ ‫فانوس‌خیال (خارج ازمسابقه ‪ -‬بهرام ری‌پور) ساعت ‪:‬‬ ‫شوخی‌هائی کهپس ازطی مسیری از «پیانیست را هدف‬
‫کشتی سفید (بولتبك شاسی‌بف)‬ ‫بگیرید» تا «شب آمریکائی» هنوز تازه است ‪.‬‬

‫سینما پاامرونت‬ ‫الی کهمتعلق‌به‌جبهه روشنفکرانه‬


‫حبی‬
‫دتورجی‬
‫»ول‌‬
‫«پ‬
‫سینما سینه‌مو ند‬ ‫ومتعالی سپنماست اازدا واصول بسیاری ازفیلم‌های‌این‬
‫(فانوس خبال ما ‪ -‬پنجاه سال سینمای ایران)‬ ‫گوش دارد)‬
‫(تکرار برنامه سینما چشم و‬ ‫جبهه به دور مانده است ومی‌تواند برای تماشا گرمتوسط‬
‫ساعت ‪۰۱ :‬‬ ‫هم فیلم دلپذیر و ارضاء کننده‌ای باشد‪.‬‬
‫ساعت ‪۹۱ ۰‬‬ ‫درستاسهای بخش مسابقه فستیوال برلین «پول‬
‫اسرار خدایان (هارولد رینل)‬
‫مجلس موّسان و تاجگذاری اعلیحضرت‬ ‫توجیبی» تنها فیلمی بودکه بکاف‌زدن استقبال گرم‬
‫رضاشاه کسیر‬ ‫تماشا گران روبرو گردید ‪ .‬تنها اين ستوال برای بسیاری‬
‫بلاجواب مانده است که شخصی چون «فرانسوا تروفو»‬
‫حاج یآقا » آکتور سینما (اوانس اگوانیانس)‬
‫که هم راه خودرا یافته وهم درجهان سینما جای خود‬
‫‪۷۱‬‬ ‫مات‬ ‫گوش دارد ت‪-‬کرار)‬
‫(سینما چشم و‬ ‫را » بهچه دلیل فیلم‌هایش را بمسهابقات میفرسند ‪.‬‬
‫مناظر ایران ‪ -‬زمین بازی بابوش‬ ‫‪۰۱‬‬ ‫‪۰‬‬ ‫ساعت‬ ‫جایزه بگیرد که چه بشود ؟ (که نگرفت !)‬
‫دختر لر (اردشیر ایرانی)‬ ‫هنر مدرن (هربرت‌کلاین)‬
‫پرویز صیاد‬
‫‪۱‬ف‪-‬ق شرق)‬
‫‪ ۰ ۳۰‬ا‬
‫(سینما سینه موند ‪ -‬ساعت ‪۱ ۰۱‬‬
‫‪۲‬‬ ‫‪2۰‬‬ ‫چگ ‪۰‬‬
‫که‬ ‫فیاش‬
‫اتحاد جماهیر شوروی (جمهوری ققریزستان)‬
‫مروز‬
‫‪۰۰‬‬

‫بولوت‌بك شامشی(ف‬ ‫ِ‬ ‫تکار ردان‬

‫قرقیزفیلم ‪.‬‬ ‫ح‬ ‫تمه کت‬


‫دصر‬ ‫هی) لب‬
‫بولوتباك شامشی‌یف‬
‫ماناس موسی‌بف‬ ‫فیلمبردار‬
‫آلفرد اشنیتکه‬ ‫موسیقی متن ‪:‬‬
‫ور کاسی‌سید یگالی‌یف‪ .‬آسانکو لکوتابابف‪ .‬اوروسبك‬ ‫بازیگران‬
‫کوتمانالییف ‪.‬‬
‫‪۵‬یلیمتری ‪ .‬رنگی ‪ ۵4, .‬دقیته ‪.‬‬
‫م‬ ‫رو لاندورهاورت‬

‫پان‌وان رامندونكت‬
‫کشتی سفیدی که برآب‌های دریاچه ايسيك دیده می‌شود برای‬ ‫هوک وکلو‬
‫ک ‪ ۳‬هفت‌ساله‌نشانه امید خووشبختی‌است ‪ .‬به‌او گفته شده‌است که پدرش‬
‫یکی امزلواتان این کشتی است‪ :‬اما پر هنوز پدرش را ندیده است ‪.‬‬
‫ح"‬

‫او در کنار پدر بر کش درجنگل‌های کوهستانی بز رگ شده است ‪ .‬پدر‬


‫آنتونیو وبوالدی‬
‫برر کش سس زا با وت وت ات مرت و ‪۳۱‬‬ ‫ادی بورکمن » ژاکلین رومرتز ‪ .‬سیلویا دولور »‬
‫ابویگ استفان ‪.‬‬
‫کشتن بك ماد گوزن به «اوروسکول» جنگلبان بدطینت کماك می‌کند‬ ‫ام دقیتثه ‪۵‬‬ ‫رنگی‬ ‫و‬
‫پسر اعتمادش را نسبت به پدر بزرگک ازدست می‌دهد واز پیش او‬
‫می‌گربزد ‪ .‬حالا او در آرزوی آنست که به يك‌ماهی تبدیل شود و‬ ‫در «فلاندر» » در آغاز قرن حاضر » مرد جوانی که به علوم‬
‫خودش را به کشتی برساند ‪.‬‬ ‫‪ 1‬طبیعی علاقه دارد طی حادثه‌ای تافزذش را از دست می‌دهد ‪.‬‬ ‫ك‬
‫رفته‌رفته‬‫|بکمك دوستش يك نقاش کرولال وخواهرش وزندگی درطبیعت‬

‫‪ ۰‬ارامش خودرا باز می‌بابد و نست به محیط جدید وساد گی روستائی رات‬
‫دستگی میکند ‪ .‬با يك دختر جوانروستائی ازدواج‬
‫او دبری‪:‬نمی‌باید ‪-+‬چون طبیعتی را*گه توست میدازد ء‬ ‫و‬
‫نولوژی جدید مورد نهدید قرار میدهد و بروز يك جنگ جهانی‬
‫جتناب‌ناپذیر بنظر می‌آید ‪ .‬ضمن پرواز با يك هواپیمای کوچك‬
‫ایرفراز دشتها جونگلها » آینده این چشم‌اندازهارا بشکل کارخانه‌ها ‪.‬‬
‫|دوه‌کنها ووسایل ماشینی می‌پیند‪« . .‬پالیتر» با خانواده‌اش رحسیار يكث‬

‫اش‬

‫‪۷۹‬‬
‫(سینما پارامونت ‪ -‬ساعت ‪ ۰۱‬و ‪ - ۹۱‬خارج ازمسابقه)‬ ‫| (سینما پارامونت ‪ -‬ساعت ‪ ۳۱‬و ‪ - ۲۲‬خارج ازمسابقه)‬
‫شتن‬
‫کرک‬
‫تم‬‫انگستان ‏‪ :‬با‬ ‫ایران ‪ .. :‬فانوس خیال ‪.‬‬
‫رابرت مور‬ ‫کار گردان ‪:‬‬ ‫بهر ام ری‌پور‬ ‫‪۱‬ساخته‬
‫رک استار لك‬ ‫نهیه کننده‬
‫جمال امید‬ ‫با همکاری‬
‫یل سیمون‬ ‫فیلمنامه‬ ‫هزیر دار نوش‬ ‫کفتار‬ ‫‪ ۱‬وه‬
‫دیو ند ‪ ۰‬ام ‪ ۰‬والش‬ ‫فیلمبردار‬
‫منوچهر انور‬ ‫گوینده‬
‫‪5‬‬ ‫دی وگروسین‬ ‫اهنکساز‬
‫‪:‬فربدون ری‌پور‬ ‫فیلمبردار (قسمتهای فیلمبرداری شده)‬
‫»یترفالك ‪۱ ۳‬‬
‫آیلین برنان ءترومن کاپوته ‪,‬جیم زوککو پ‬ ‫بازیگران‬ ‫فرهنگ‌وهنر‬ ‫اداره کل تولید فیلم وزارت‬ ‫نهیه کننده‬
‫ب‬ ‫‪۳‬‬ ‫آت کینس ‏ دیویدنیوت » پیترسارز ‪۰ ۰‬‬
‫‪ ۵‬میلیمتری ‪ -‬رنگی و سیاه و سفید ‪ ۰۰۱ -‬دفیقه‬
‫نانسی واکر » استل وین‌وود ‪.‬‬ ‫«فانوس‌خیال» با «فانوس خیالی» چراغی بوده که بروی فانوس آن‬
‫‪۵‬یلیمتری ‪ .‬رنگی ‪ 44 ۰‬دقیقه‬
‫م‬
‫«بونل‌تواین» میلیونری کهطالب کسررمی‌های غبرعادء ‪۱۳9‬‬ ‫وروی استوانه‌ئی بر گرد فانوس » اشکال بح رکت درمیاًمده‌اند‪ .‬درشعر‬
‫کالیفر نیا وین ‪ 5۳۳۱‬می‌کند‬ ‫درشمال‬ ‫ودورافتاده‬ ‫خانه قدیمی‬ ‫ودريك‬ ‫‪ ۹‬ادب فارسی ازدحدنوهصدسال پیش زاین وسیله‌یکرات نام‌برده‌شده است‪.‬‬
‫دعوت‌نامه‌ای به این مضمون «یدینوسیله صمیمانه از شما برای شر کت‬ ‫اد‬
‫ولدر‬
‫عدع‬

‫در يك ضیافت شام و جنایت دعوت میشود» برای پنج تن ازماهرترین‬ ‫«فانوس خیال» ضمن مقدمه‌ایکوتاه از تصویر گرائی در ادییات فارسی‬
‫کارآ گاه‌های دنبا می‌فرستد ‪ .‬میهمانان او از چهارگوشه دنیا وارد‪.‬‬ ‫تا «میزانس» در مینیاتورهای ابرانی و نقاشی‌های عامیانه به ورود‬
‫می‌شوند ‪ ۰‬سرمیز شام «تواین» اعلام میکند که همراه بضاربه نیمه‌شب‬
‫ساعت » یکی ازحاضران دراطاق نهارخوری با دوازده ضربه کارد به‌قتل‬ ‫نخستین دوربین فیلمبرداری به‌ایران و نمايش اولین فیلم‌های گرفته‌شده‬
‫موجود می‌پردازد‪.‬‬
‫خواهد زسید واز میهمانانش می‌خواهد که راز این جنایت هنوز به‌انجام‬
‫‪5‬‬ ‫فر مهو ( (اشف ‪9‬کنتد ری ترا وس که جواند این ماد‬ ‫پسازآن با توسعه سالنهای نمايش در ایران» تهیه فیلمهای سینمائیآغاز‬
‫باك میلیون دلار جایزه درنظر گرفته است ‪ .‬درها و پزنجره‌ها بسته شده‬ ‫می‌شود و فیلسازان اپرانی در این‌زمینه دست به‌تجربیات متعددمیزنند‬
‫و بهی چکس اجازه خروج ماده‪.‬نمی‌شود ‪ .‬اطاق‌های پبوسته ‪۳۴ ۱‬‬ ‫که‌ماحصل آن پیشرفتهای فنی و تنوع سبك است‪ .‬د راین‌میان تلاشهای‬
‫مرواه آنها يك جنازه باچیزی که شبیه جنازه است و گاهی‬‫هوند‬
‫ب‌ش‬
‫می‬ ‫پکرناده و ناموفقی در جهت ایجاد يك سینمای بهتر انجام میشود تااینکه‬
‫همراه بارشد سریع اقتصادی در دهه چهل سینمای راستین ابران بمرحله‬
‫برهنه است‪:‬و گاهیا لباس‪ :.‬کارا گاهان درد حل فعما هستد ‪۲۵۹۱‬‬
‫ساعت نیمه‌شب اعلام می‌شود و ‪.‬‬
‫می‌پابد‪.‬‬ ‫شو ای مسب و شهرنی‪9‬‬
‫ال بوچ ‪-‬‬ ‫‪۳‬‬ ‫‪ .-‬فتضی‬ ‫ب‌‬ ‫وت‬

‫(سینما آنلانتیات ‪ -‬ساعت ‪ ۱+‬و ‪ - ۲۲‬جشنواره جشنواره‌ها)‬ ‫‪ -‬ساعت ‪ ۳۱‬و ‪ 3 ۹1‬جشنواره جشنواره‌ها)‬ ‫نك‬

‫ابالات متحده امریکا ‪ :‬تمام مآموران رئیس جمهور‬ ‫هفت خوشگل‬


‫لیناورتمولر‬ ‫‪:‬‬ ‫ن‬
‫آلن جی پا کولا‬ ‫‪:‬‬ ‫ان‬ ‫‪ ۱‬کار‬ ‫کمیانی مدوسا‬
‫‪ :‬والتر کوبلنر‬ ‫تهسه کننده‬
‫وبلیام گلدمن‬ ‫‪+‬‬ ‫فیامتامه‬
‫لینا ورتمو لر‬
‫تونینودلی کولی‬
‫گوردون وبلیس‬ ‫‪:‬‬ ‫فیلمبردار‬ ‫اونلزاناچی‬
‫دیوید شایر‬ ‫‪:‬‬ ‫موسیقی متن‬
‫داستین ‪.‬هافمن» رابرت ردفورد» جاواردنارتین‬ ‫بار یر آن‬ ‫جیانکارلو جیانینی » فرناندوری » شرلی استولر »‬
‫آثنا فیوره ‪۰‬‬
‫بالزام جیسون‌روباردز‬ ‫‪ ۰۳.‬دقیقه‬
‫‪.‬نگی ‪۱‬‬
‫جیلیمتریر‬
‫‪۵‬یلیمتری ‪ .‬رنگی ‪ ۰:۱ .‬دقیقه‬
‫م‬

‫ماجرای «وات رگیت» کهسرانجام موجب بکرنارشدن «ریچاردنیکسون»‬


‫از مقام ریاست‌جمهوری گردید و اقدامات دو خبرنگار» «باب‌وودوارد»‬
‫ک«ارل برنشتاین» از «واشینگتن‌پست» با دقت و وسواسی زیاد نسست‬
‫و‬ ‫به کار‬ ‫‪7‬‬ ‫‪ 1‬فه آواز ‪۳‬‬
‫تن درمی‌دهد »‬ ‫و‬
‫به‌جز یات تاریخی بزاگو می‌گردد‪ .‬یکی از جنبه‌های جالب این ماجرا‬
‫است که دوخبرنگار را در تحقیقا تشانر اهنمائی کرد‬ ‫منبع خبری مرموزی‬
‫به‌دیدن صاحب کافه میرود وازاو می‌خواهد که باخواهرش ازدوا جکند‪.‬‬
‫وتابه‌امروز کسی از هویت او اطلاع ندارد‪.‬‬
‫رای حفط آبرو به‌خانه آن مرد می‌رود و اورا می‌کشد‪.‬‬
‫سکوالی» به‌زندان می‌افتد و کویل مدافش برایش توضیح می‌دهد که‬
‫راه‌نجاتش اینست کهخودرا به‌دیوانگی‌بزند‪ .‬درتیمارستان«پاسکوالی»‬
‫بن نتیجه میرسد که اگر به‌زندگی دکرنار دیوانه‌ها ادامه دهد عقلش را‬
‫دست خواهد داد وبنابراین ازمدیر تیمارستان می‌خواهد که اورا عاقل‬
‫علام کنند‪« .‬پاسکوالی» به‌زندان بگارزدانده می‌شود و داوطلب‌شرکت‬ ‫تِ‬
‫‪ ۵‬ازه شروع شده مش ‪ .‬پاسکالی و دو ‪2‬ستش‬ ‫‪ 0‬وم‬

‫بااتسان‪0‬‬ ‫ی‬ ‫تن‬ ‫ون‬ ‫ی‬

‫مهمتر‬
‫نتیجهرسیدهکهحفظ زند گی‬ ‫این‬ ‫نیا‬
‫(سینما دیاموند ‪ -‬ساعت ‪ - ۳۱‬جشنواره جشنواره‌ها)‬ ‫(سینما دیاموند ‪ -‬ساعت ‪٩۱‬‏ ‪ -‬مسابقه)‬

‫در سو اوز الا‬ ‫انحاد جماهیر شوروی ‪:‬‬


‫فرانسواتروفو‬ ‫کارگردان‬ ‫آکیر | کوروساوا‬ ‫کار کت دان‬

‫ادروس ‪ -‬پونایتد آرتیست‬ ‫کم ز‬


‫وفیل‬
‫له‬ ‫تهیسه کننده‬ ‫‪۲‬‬ ‫‪0‬‬

‫فرانسوا تروفو سوزان شیفمن‬ ‫فیلمنسامه‬ ‫آکیر |کوروساوا » بوری ناگی‌بین‬ ‫فیلمنامه‬
‫پی‌بر ‪ -‬وبلیامگلن‬ ‫فیلمبردار‬ ‫آسا کاردو ناکائی ‪ 1‬بوریگانتمن ‪ 3‬فبودور‬ ‫فیلمبرداران‬
‫مور نس ژوبر‬ ‫موسیقی متن‬
‫‪۱‬‬ ‫دوبروناووف‬
‫کثوری‌دموسو فبلیپگلدمن» ژولین لهکلو ربچارد‬ ‫بازیگران‬ ‫ایساك شوارتز‬ ‫موسیقی متن‬
‫بوری سولومین » ما کریم مونزوه‬ ‫بازیگران‬
‫‪ ۵‬میلیمتری» رنگی» ‪ 4۰۱‬دقبته‬ ‫‪ ۵‬میلیمتری ‪ .‬رنگی ‪ ۵۲۱ .‬دفیقه‬

‫‪۳‬‬
‫بچه‌ها فکر می‌کنند که بزررگسال‌هاهیچوقت‌تنبیه‌نمی‌شوند ‪۶ ۶‬‬ ‫اين فیلم داستان دوستی يك دانشمند» نویسنده و جهانگرد روسي‌بايك‬
‫شکارچی سالخورده ازمنطقه«تایگا »را بازگومی کند وبه‌يك معنی‌سرودی‬
‫دارندهر کاری را که می‌خواهند بکنند‪ .‬مردی با خنده برای دوستانش‬
‫شرح می‌دهد که چطور اتومبیلش را به‌يك درخت کوبیده است‪.‬درحالیکه‬
‫کودکی کهيك بشقاب را شکسته خیال می‌کند جنایت بزرگی مرتکب‌شده‬
‫است» زیرا کهنمی‌تواند تصادف را ازگناه نمیزدهد‪ .‬کودکا ن که بین‌نیاز‬
‫به‌پشتیبانی و میل‌به‌استقلالسر گردانند اغلبداندباحای( ‪۰۳۳‬‬
‫شدان را برای تحمل ناراحتی‌ها‬ ‫دنن‬
‫وی ک‬
‫خی م‬
‫بسازند و از این نظر سع‬
‫آماده‌سازند‪ .‬داستان این فیلم از يك‌رشته حوادث ساده تشکیل یافته‌است‬
‫«پیلوبا» اجازه ندارد به‌رستوران برود برای اینکه اخموست‪« .‬ربچارد»‬
‫اصلا‬ ‫«اسکار»‬ ‫برای اصلاح سرش گرفته به‌دوستش می‌دهد»‬ ‫‪0‬‬
‫حرف نمی‌زند» فقط سوت می‌زند‪« .‬برونو» حاضر نیست با تلفظ صحیح‬
‫چیز بخواند‪« .‬گربگوری» اچزند پله می‌افند» «پاتربات» عاشق مادر‬
‫دوستش می‌شود‪ .‬با «جولیان»‌در خانه بد رفتاری می‌کنند» «مارتین»‬
‫اولین بوسه‌اش را دراردوی تابستانی‌دریافت می‌کند ‪ ...‬وعده ‪93‬‬
‫این حقیقت است که در خردسالی هیچ واقعه‌ای کوچك نیست‪.‬‬

‫(سینما دیاموند ‪ -‬ساعت ‪ - +‬جشنواره جشنواره‌ها) ‪.‬‬


‫استرالبا ‪:‬‬

‫اوقات فراغت‬
‫کارگردان ‪ :‬بروس پتی‬
‫سوزان بیگر‬ ‫متسه‬

‫پل ویت برد » جان کرهگان‬ ‫فیلمبردار‬


‫موسیثی متن ‪ :‬مایکل کارلوس‬
‫م‪۵‬یلیمتری ‪ .‬رنگی ‪ ۵۱ .‬دفیقه‬
‫(سینها پارامونت ‪ -‬ساعت ‪٩۱‬‏ ‪ -‬سینما چشم وگوش دارد)‬ ‫گوش دارد)‬
‫چشم و‬ ‫‪-‬ما‬
‫س‪۲‬ین‬
‫‪۲‬‬ ‫‪-‬ت‬
‫اع‬‫سوند‬
‫بام‬

‫اسر ار خدایان‬ ‫آلمان «جمهوری فبرال» ‪:‬‬


‫دنر هاروالت اراس‬ ‫کار ردان‬ ‫‏‪ :‬تاکاشی‌نومورا» شینج یگوتو‬
‫آر‪ .‬فون هیرشب رک ‪ .‬رودلف کالموو یج‬ ‫‪:‬‬ ‫تهیه‌کننده‪.‬‬ ‫اکیکایرجی واراء باسوهیک وکاوانو‬
‫مانفرد بارتل‬ ‫‏‪:‬‬ ‫فیلمنامه‬ ‫‪ :‬یوشیمی شینوزاکی‬
‫برندالستز» ارزست‌وابلد‬ ‫‏‪:‬‬ ‫فیلمبردار‬ ‫‪ . :‬کای‌سو که هید) کا‬

‫‪ :‬پیتر توماس‬ ‫موسیقی‌متن‬ ‫‪. :‬قهرمانان بین‌الملل یکاراته‬ ‫گر‬


‫‪۵‬یلیمتری ‪ .‬رنگی ‪۰٩ .‬‏ دقبقه‬
‫م‬ ‫‪.‬نگی ‪۱٩ .‬‏ دقبة‬‫‪۵‬لیمتری ر‬ ‫می‬
‫«اريك فون دانی کن» معنقد است که چندین هزار سال پیش موجودات‬ ‫فیلمگزارشی از نضتین مسابقه بین‌المللی کارانه استکهدر روز اول‬
‫وهکشان‌های دیگر به زمین آمدند» با انسان‬
‫ذیشعوری از ستارگان ک‬ ‫یوو بگررار شد‪ .‬برخلاف فیلمهای کارانه‌ای‌داستانی»‬
‫‪ ۵۷۹۱‬دکر ت‬ ‫مبر‬
‫واقعی و هیجان‌انگیز بگزتررین" | درهم آمیختند و قسمتی از دانش فوقالعاده‌شان‌را به انسان‌منتقل ساختند‪.‬‬ ‫فیلم باکر را‬
‫وتاب متعددی‌نوشته‬
‫دراین باره تحقیتات زبادی انجام داده ک‬ ‫او تون‬
‫است‪ .‬در این فیلم مدارك حیرت‌انگیزی که «اريك فون دانیکن» برای‬
‫اثبات نظریه‌اش کشف و معرفی کرده‪ .‬به‌نمایش گذارده می‌شود‪.‬‬

‫بفلرآرهنوفن ‪ ۰‬آنتون فان؛موننتر‪:‬‬


‫ات فاندرویلت‪.‬‬

‫ری ‪ .‬رنگی وسیاه‌وسفید ‪ ۳۵ .‬دفیقه‬


‫و سایر‬ ‫» «آشوویتسن»‬ ‫بق تاربخی درباره «وستر بورك»‬
‫اینکه تا چه اندازه درباره‬ ‫مینه تحقیقی است درخصوص‬
‫ار(‬ ‫سخت‌تر ین کاراته‬
‫ره «افق شرق»‬
‫ام‬‫ا«زژاین» دنرب‬

‫میشد ‪ ۰۵۲‬روز وقت گرفت و هزبنه تهیه آن‬ ‫(از امریکا) کوانسوآ کی ساتو» هانسوئورویاما‪,‬‬ ‫دوران شکوفان وپررونق فیلم‌های مربوط‬
‫بالغ بر ‪ ۰۰2‬هزار دلار شد که برای فیلمی‬ ‫تکاشی آزوما ‪ .‬ونوشیکازو وساتو (از ژاپن)‬ ‫به کارانه ‪,‬کونگ فو » وفنون رزمی سرانجام‬
‫مستند ازاین گونه مبلغ بی‌سابقه‌ای بود ‪.‬‬ ‫در آن شرکت کردند ‪« .‬اویاما» قبل اشزروع‬ ‫توفیق آنرا پیدا میکند که نخستین فیلم واقعی‬
‫فیلمبرداری تحت نظارت «ماس اویاما»‬ ‫اگر قهرمانان‬ ‫مسابقات اعلام کرده بود که‬ ‫درباره فنون کاراته را در معرض دید مشتاقان‬
‫رئیس « کی وکوشین کایکان» صورت گرفت و‬ ‫ژاپنی دراین مسابقات شکست‌بخورند وخارجی‌ها‬ ‫این ورزش قرار دهد ‪.‬‬
‫واقع گرائی فیلم بسیار مدیون نظارت اوست ‪.‬‬ ‫پیروز شوند او مسئولیت این ننگ را بعهده‬ ‫«ماس اوباما» برجسته‌ت رین‌قهرمان‌حرفه‌ای‬
‫‪۱۳۱‬‬ ‫تكنيك مشکل وحیرت‌اور «تامنی‬ ‫خواهد گرفت ودست به «هاراکیری» خوددکشی‬ ‫کارانه بابرپا کردن يك‌مسابقه‌بینا لمللی کاراته به‬
‫ک(ارانه شگفت‌انگیز) جای خاصی دراین فیلم‬ ‫خواهد زد ‪.‬‬ ‫رویائی که در تمام عمرش درسر پرورانده بود‬
‫آطور که از مشاهده این‬
‫دارد » «نامشی واری» ن‬ ‫«سخت‌تر ینکاراته» بخاطر ارائّه دراماتيك‬ ‫«انا»‬
‫جامه عمل میپوشاند ‪ .‬این مسابثه نه ود ک‬
‫فیلم برميآبد يك تكنيك کاراته است که فقط‬ ‫مبارزه‌های واقعی کاراته بازان » نمایش مهارت‬ ‫بلکه‬ ‫کاراته) را نشان میدهد‬ ‫(سبث وفرم‬
‫قهرمانان صاحب کمربند سیاه که اطلاعات فنی‬ ‫مگربار قهرمانان برجسته کاراته سراسر دنیا ‪.‬‬ ‫همچنین «کنکا ‪ -‬کاراته» پعنی مبارزه واقعی‬
‫بسیار پیشر فته‌ای دارند قادر به ارائه ‪ ۳‬راز‬ ‫نمایش تمرینات توان‌فرسا وجانفرسائی که هريك‬ ‫افرادی را که در زمینه کاراته تعلیمات عالی‬
‫تمررکز حواس وآرامش ذهنی عناصر اساسی و‬ ‫رن‬ ‫برای اقا‬ ‫اش کت کفد کارت درمسابقه‬ ‫دیده‌اند و مهارت فراوانی کسب کرده‌اند نیز‬
‫لازم «تامشی واری» هستند واین تکنيك نه فقط‬ ‫بهآنها نن میدهند » نشان دادن سرحد قدرت‬ ‫به معرض نمایش میگذارد ‪ .‬دراین مبارزه‌ها تمام‬
‫مستلزم نیروی بدنی فوق‌العاده‌ای است بلکه‬ ‫وتحمل بدن آدمی کوارهائی چون متوقف کردن‬ ‫ضربه‌هائی که ردوبدل میشوند کاملا" واقصی‬
‫سرعت »‪.‬دقت وتعادل‪,‬را نلیزازه دارد و‬ ‫يك شمشیر واقعی با دستان برهنه » پرش از‬ ‫هستند و هیچگونه ظاهرنسازی در آنها بکار‬
‫که به «نامشی‌واری» تسلط دار الزاماً مبارزه گر‬ ‫روی اتومبیلیکه بخارین‌سرعت حرکت‌میکند‪.‬‬ ‫نرفته است ‪.‬‬

‫نیرومندی نیست ‪ ۰‬تكنيك اساسی يكث کارانه‌باز‬ ‫وشکستن قالب‌های بخ با ضربه دست تماشا گران‬ ‫این فیلم اولین اثر مستند با مقیاس وسیع‬
‫را ازشور و هیجان لبرپز میکند ‪.‬‬ ‫درباره نخضستین مسابقه بین‌المللی کاراته است‬
‫(کاتا) و روش بکارگرفتن سبك شخصی از‬
‫تکنيك «تامشی واری» مجزاست‪ .‬‏ وکسیکه این‬
‫له فیلمبرداری از‬ ‫ان تن‬ ‫ساختن‌این‬ ‫که دریکم نوامبر‪ ۷۹۱‬درورزشگاه متروپولیتن‬
‫مکان‌های مختلف اسسرردنیا منجمله الیاات‌متحده‬ ‫توکیو برگزار شد و ‪ ۰۲۱‬قهرمان طراز اول‬
‫دوجنبه را با هم ترکیب کرده باشد کياكراته‌باز‬ ‫آمریکا ‪ .‬ادادا » قراسه » هلت ‪ ۰‬انکلتان ؛‬ ‫کاراته از ‪ ۳‬کشور جهان منجمله وبلیام لآیور‬
‫کامل بشمار مپاید ‪.‬‬ ‫هنیت کی ‪ ۰‬ایلیت » ستکایون وژاین را شامَل‬ ‫چارلر مارتین » ویلی وبلیامز » وفرانك کلارك‬
‫‪1۳۳‬‬

‫‪ ۶#‬ومنطععه‪ :‬عطا رله‌دی مین ‪4‬صمیوعد دععصه‌مصیمتن ما قی([‬


‫عتصهااه معط قح وحم جح ‪ 01‬جوز ‪0‬علبلمطمو رخصتهءتعظ ما ومنزم‪1‬‬
‫م‪ 6‬عابطنی‪: ۵ 1‬ععمالهطن مط‪1‬؟ ‪0,‬ع(‪1‬ععصی صععج فقط رفصهصتت‬ ‫امکان نمایش فیلم «تعطیلات درانگلستان» بعلل فنی‌میسرنشد وبجای‌آن فیلم‬
‫مهو ‪" 1۱۱ ۵۵‬اه ‪(60۵۲۷‬‬ ‫‪ ۰6‬لد‬ ‫«هنرمدرن» درساعت تعیین شده (‪ ۰۱‬صبح ‪ -‬سینما آتلانتيک) نمایش داده میشود‪.‬‬

‫‪9۸۰:‬‬ ‫" ابالات منحده آمربکا ‪ :‬هنر مدرت‬


‫‪11۲1۳, 1۸]:‬‬ ‫‪۸۸ ۲۳۱۳۲1‬‬
‫‪10 1۷۲۵۱۲۳/۱۷‬‬ ‫هربر تکلابن‬ ‫ارکردان‬
‫رورت ‪۱9۱‬‬ ‫عصنلک هام‪۱۲‬‬ ‫هربرت کلابن‬ ‫نهیه ‪,‬ان‬
‫‪۱‬‬ ‫معصتلک عطندم‪۱۲‬‬ ‫هربر تکلابن‪ .‬بی‌بر اشنایدر‬ ‫فیلمنامه‬
‫‪:‬وهارجمع‌مه‬ ‫عصتلک ماه‬ ‫دربت‌وپلیامز ‪ .‬آرنولدایگل ‪ .‬ایوان استواینوف ‪.‬‬ ‫فیلمبردار‬

‫رعصمنزاد‪ ۷۷۲‬ماتجهنا ‪:‬روطم‌متوم‌مط‪۳‬‬ ‫وتمصاماگ ص‪ 2۷1‬ر‪6‬لهه‪ ۳‬مق‬


‫روبر ت وگوئرا‬
‫ججمه ماعوطم؟‪۳‬‬
‫‪04‬‬ ‫‪ (۱6:۲۷ ۲۵/۱۷‬رعافعا ‪ ۵‬م‪21‬‬
‫تربسی او کاتز ‪ .‬میشل‌میشله‬ ‫موسیقی متن‬
‫‪92113‬‬ ‫مالعقط ‪ ۵۲2۲۷۱‬رد‪ ۵۵۲۷‬وا روعااه ‪ ۷۲‬جموتر)‬
‫اورسن ولز ‪ .‬هنری‌مور‪.‬ماركشاگال‪.‬الکساند رکالدر‬ ‫بازیگران‬
‫(در نش خودشان)‬ ‫‪7‬‬
‫ج‪۲‬ع[ خر‬ ‫‪61‬‬ ‫‪6‬‬
‫مسامامت) مر ‪3‬‬ ‫‪,‬کنر ‪401‬‬ ‫‪ 4۰۱ .‬دفیته‬ ‫نریگ‪.‬ی‬
‫ریمت‬
‫‪ ۵۳‬میل‬
‫وکاکلات‪ 2‬اکتطمنکععتمصتاومم همه گم تمتاتمم آلممتن م‪۸‬‬
‫صذ فاصعصصم‌ماعبع ءععنع‪ ً1‬عط مضه تج صمعلمص تمه که مدمتزناه‬ ‫در این فیلم ما با تعدادی ازیزز گترینثاشان و مجسمه‌سازان معاصر آشنا‬
‫وعاصنوم اععلههتع ‪501‬و عط ‪ ۴‬موه ومد حصلن؟ مطط ر‪ 50791‬عطا‬
‫وت عتعطع صرح ‪46‬سمذنماصد میج وقط ‪, 1‬علجمیا قه مممتملنهه مه‬
‫ثنیامروشان‬
‫آ‌ک‬
‫می‌شويم‪ .‬ما آنها را درحال کارمی‌بينيم» باآنها مصاحبه می‬
‫حعتاج وصتع ‪ 6۲0۲6‬مهب مه ممت‌تطنیه صم صهعو ولعوفته‌ونل عت‪2‬‬
‫رو دم بامگ رعوتافتنطن اه ‪0‬عمن‬ ‫بو‬

‫«هربرت کلاین» و «اورس‌ولز» به‌هنگام تهیه فیلم «هنر مدرن»‬


‫و‬
‫‪[۷۲02۴۸۲۷, ۲۵0۷۲:۷۲۳۳ 22, 06‬‬
‫و‬ ‫‪۴۱۸ 00۴‬‬
‫‪ ۰0. 1‬با‪۸‬‬
‫(‪ 70-0۳ )۵97۲‬نصصح ‪11‬‬
‫(هصعلعص؟) ععصدت عفمصنما بصع ‪03:3‬‬
‫‪(۱0۱‬‬ ‫((‬ ‫‪22,‬‬ ‫‪06‬‬
‫(وجمک عصمل؟) طفه عصنمصتل تم ‪09:5‬‬

‫‪ ۰۵۲۷۱ 2‬اب‪۸1۲1‬‬ ‫‪۳‬‬


‫(ععص‪ )2:۳‬علنا ‪۶‬ه تم جصح ‪11‬‬ ‫(کامکمهه صد فصن ‪۶‬تمطه)‬
‫تصحطوتض) ععنطوت ها عنه فعنتمکگ نصصم ‪03:9‬‬
‫( ‪3‬‬ ‫فلهبنامه‪ ۲‬که لدتنام؟ ‪۵2011۸1 1 ۸/2۵0:‬‬
‫(امععصعک) صحدعصهزلط نصم ‪09:5‬‬
‫‪۱‬‬ ‫تصصر ‪1‬‬ ‫ع تاصمع‌ضصنا‬ ‫ع‪0‬‬
‫‪۸۱۲] 012. 3‬‬
‫(صتولهظ) نجعهتهواظ فط‪ 1‬جح ‪11‬‬ ‫‪۱‬‬
‫(‪ )۵666۳0‬تعصمصنگ عقط‪ 1‬نم ‪03:3‬‬ ‫‪4 1‬هصذ ‪۷۷۱‬عط که )طعنا‪۲‬‬ ‫‪۱‬‬
‫(مماعنله‪ )۳‬حفععمگ نی ‪05:5‬‬ ‫تمتمنالدط (ءطنهنا ه که سملفطم) ‪ .‬تصص ‪4‬‬
‫‪9‬‬ ‫(عععتما) ععطم‪ ۷1‬ول ‪۶‬ه وسعا مد وق صفی ‪ ۶۵‬مگ عط‪ .-1‬خصصه ‪7‬‬
‫‪ ۰0. 4‬رلرآ‪۵۱۲‬‬ ‫‪۱‬‬
‫(منهع‪ )1‬تحمصحصن‪ ۸‬نصح ‪11‬‬ ‫عتو! ‪0‬صح عبط مدا مصمصتن‬
‫صحصصل‪ 2]۷۱‬عط ‪4‬صه متصمک تصمر ‪09:3‬‬ ‫اجععممتنگ عط‪: .1‬هر ‪01‬‬ ‫مک‬
‫(‪«۵۳‬عظ)‬ ‫‪,‬‬
‫‪5‬‬ ‫م‪:‬‬ ‫ود‬ ‫‪۲‬‬ ‫‪1‬‬
‫ی‬ ‫‪۵‬عهم‪ ۷۱‬عط که عطو‪۲۵۲0۵۸۵۳۸۳ ۸6۸۳۳10: ۳‬‬
‫‪1‬‬ ‫(لناع‪0‬جععدال ج ‪ ۶۵‬مننهه‪:‬ظ) طاجعنا بود عل‌تت‪ . ۷‬تصرهر ‪ 6 7‬تم ‪01‬‬

‫دازاز فیلم‬ ‫‪1.‬‬ ‫(عامتز‪ 0‬عط‪ )۲‬جعنعما متوفا ‪ 6۳1‬تم ‪01‬‬


‫ت‪-‬‬ ‫‪۳‬‬ ‫عحو ‪0‬صه عمبویب مدا عصمصتت‬
‫)]‪۵‬‬ ‫‪/‬‬ ‫شنه‬ ‫‪7‬‬
‫‪2‬‬ ‫ول‬ ‫ِ_ِ‬ ‫نصصص ‪4‬‬ ‫‪ 800‬مها ‪ ۶0‬ومتبعادب‪۷‬‬

‫سالن شماز‪ :‬كت‬ ‫عته‪0 ۳‬صرد ععررن فدا‪ ۲‬مصعصت ‪0611۲2۸11۵ ۸۲۷۳۵10:‬‬
‫‪ ۸‬و‪ [0۲۷‬م عنباداتد‪: ۸ ۲۰‬عهمعالهطن معط بح ‪01‬‬
‫علهنایع‪۶ ۴‬ه [دبنای‪۳‬‬
‫‪ ۷‬بعدازظهر‪ :‬رسگرمی (انگلستان)‬ ‫‪1‬‬ ‫ممتانجهظ مم‪٩۵‬‏ ‪ .‬ره ‪7‬‬
‫‪#‬ه بعدازظهر‪ :‬خاکستر جهنده (هنگک‌کنگ)‬ ‫‪4...‬‬ ‫مج ‪01‬‬ ‫م‪ ۷‬وتاصمل‌تممزظ معط ‪۵‬‬

‫‪۱‬‬ ‫ات‬
‫|سالنشماره دق‬ ‫رود‬ ‫مرن‬ ‫‪0۳-05‬‬
‫‪ :‬عشق زندگی (فرانسه)‬ ‫‪ ۱‬صبح‬ ‫دز‬ ‫‪ِ3 1‬‬ ‫‪(۷ ۵‬‬
‫‪۳‬‬ ‫‪: 6۳1 ۵۱۵۷۱ 1۵ ۵‬تفه ‪۵۲‬ک‪ ۰ ۳‬وب ‪.‬یمدازظهر‪ :‬مجسمه‌ها می‌خندلد (افا‬ ‫م‪۵۵۱۱‬‬
‫نحانگان (سنگال)‬ ‫مار‬ ‫ه‬ ‫‪7‬ه‬
‫‪ 6‬ر‬ ‫تور ‪01‬‬ ‫همه ‪ 160 ۷‬تمبنا‪..‬‬

‫شازه ‪2‬‬ ‫سل‬ ‫‪۸1۵۲۲۸1۵۳‬‬ ‫‪۸۷۳1۵10:‬‬ ‫وم‪ 2۳‬آهممصت‌ مه‬


‫عنقام‪ 6‬بمممصمهنته «حل‌ستاجد‪ ..‬تمه ‪ 1 6 4‬وتتتج‪01 2‬‬ ‫م‪ (2۷‬عصمتگ عط‪ 1‬رصم‬
‫‪:٩‬‏ ععلصوهند‪ ۲‬عوامبه(]‬ ‫م‪۱‬‬ ‫م‪ 01‬بومیعد‬
‫(بلژيك)‬ ‫‪ :‬توسفرات‬ ‫صبح‬ ‫‪۱‬‬ ‫‪7...‬‬ ‫نصم ‪01‬‬ ‫ب«ظ (ام مهنملن عمط صعط ‪ ۷۷۲‬زصمع‌تتعص‪ ۸‬معط رراعهز‪ ۵۷‬عناظ‬
‫‪ ۷‬بعدازظهر‪ :‬آن تابستان (یونان)‬ ‫‪۱‬‬
‫‪ | ۲۲۲(0]۷۳(10‬وه بعدازظهر‪ :‬سازش (پاکستان)‬ ‫‪۸۳10:‬‬ ‫جمعنما‪ ۳‬آجاممند‪0‬‬
‫رهز ‪ 4‬ی ‪ 1‬رحصه ‪01‬‬ ‫حعصوع‪ 5‬ملنط ‪ ۷۷۱‬عط‪.1‬‬
‫‪3‬‬ ‫عنهد‪ ۷‬عبنم‬ ‫باصن‬
‫سالن شماره چهار‬ ‫نم ‪7‬‬ ‫اوعد عصمبتعومت) مط[) دمتعض مصلز‪ ۳‬عمط رعو‪ ۸‬نز‪21۳‬‬
‫(غمع‪ )96‬عط) طقطه جعفک که صمتهصمعمن عمط ‪02‬‬
‫‪ :‬آدی ماناو (هندوستان)‬ ‫صبح ‏‬ ‫خصرص ‪01‬‬ ‫‪-‬اط وطعبطاحظ رفعمهعو‪0‬صضا صعتصمیژ) انم عم عظ‪1‬‬
‫‪ +‬بعدازظهر‪ :‬سونیاو مرد دبوانه (مص)‬ ‫‪۱‬‬ ‫‪0۵0۳2‬‬
‫(‬
‫‪#‬ه بعدازظهر‪ :‬گنج قارون (ابران)‬
‫(‪« )6291‬صند‪ 1:‬ورصه‪ 1:‬ره ]‪1‬‬

‫اوه وورقط‬ ‫وساظ تتعصیمن زه ها ‪0‬مصم‬ ‫‪ 0‬فظ طهنمطا مت رصق رصفطا مورب‬ ‫عصععن ‪0‬قظ عنم فط‪ . .1‬للع فنط ماه‬
‫صذ طام عتوها قاصم‌بوم وناط ‪ 4881,‬ط ‪2‬و‪ 1‬طز‬ ‫‪ ۵‬ما‪4 01 6761002 1‬حقط صه عصما ‪0‬ععر‪۵7۱‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪51‬‬
‫‪6...‬‬
‫معط‬ ‫گ‬‫ه ج‬
‫‪ ۶۷‬حصفطا ‪ ۶۵‬مضه رصق مت‬ ‫‪۷‬‬ ‫حطمی ‪ ۵.‬عاطجمری عم غذ جوز ههد تمطتمهر‬ ‫‪- -‬عصصا ما حام‌دتنجه عصتااط د عط غطونصص ‪[6‬‬
‫معط ‪:‬امه اه جمصرصصد رهب عصی غجمميده ‪0161‬‬ ‫بقع ‪ 0۵‬و‪ 2۷۷‬فععصامه‌ع فظ‪ .1‬لد متام‬ ‫ععمطا لدم تعطجمصتد مس عقطا صمل‬ ‫قمع‬
‫حع رقطععا وجمه ونظ صد وتتتقا؟ مصاویر فطع‬ ‫جوز‬ ‫عط عصنعط عنط رصمل‌عصها تسم‬ ‫‪60‬فصد عط فصصاق‬ ‫علمعم عنط ص‬ ‫‪ ۷‬عط ‪ ۶۵‬ومع‬
‫تمد محط فنط رعحطم حصرم پردشتج ند وه ‪0601‬‬ ‫‪-‬محهتووی ‪0‬ص‪ 2‬غجرمممصصاً وداحصنهاً فطع موجه ‪616611‬‬ ‫" گذ لدم عبط رقط خطون ‪ 1‬عمتاصمب ‪0‬ص‬
‫(‪ 6۱۱7‬نا وخوصمت؟ ما عصنلتهععه)‬ ‫‪4‬‬ ‫‪ ۲‬هه ‪ 82۷‬راصعمصطا عح ما ‪ 66۳‬وللی‌توم‪1‬‬ ‫معلج ‪۵۲۱‬‬ ‫‪ 0۵‬ود عصنویر خقط‪ .‬تمد‬
‫اعصنوععاد حعط ‪0 6722‬صح صنط ج‪ ]0‬وع‪ 2‬ون‬ ‫موه هط موز تقطا بو رصععبعو هم عصنطع‬ ‫ت‪ 69‬مط وتهاه ‪ 2‬عط ما عمط حصمی وه مه‬
‫حصمم فطل که حتبا مط اه ‪6‬فباز قحلم اقط ‪1‬‬ ‫صد احقه پوللی‌تامصحیل ع ‪. 01‬عفن صذ و‪ 2‬ظ‬ ‫اتمه ‪ 060‬مط ‪0‬صح صمنااتصد ه صا عصم عصعه‬
‫صوب مصه معصمطل تجعع ‪ ۲۵‬متا ما‬ ‫‪0‬یمی مطما کصعتع ‪ 2‬رام تعتعصعاهم ‪ 2‬وه ‪6۶11‬‬ ‫‪ ۶0 2 3‬صنهتاه فطا حصم تماقا وبههر رجهط‬
‫امه‬ ‫طنزما صنهعه روستعاط ندمت‬ ‫حلج وج (قلیدمی فظ ‪0‬عصتومصصد بم) مفننرمجمم‬ ‫لوصا نج مد مصتابامد ‪ 61‬گنیطیع میا آمو‬
‫عصتوعهح ‪0 2‬عصنفز‪ .‬رعصنوععاو وتعطمصدر‪ .‬فنظ‬ ‫‪ 0‬ده ملظ حصنط طمل طع‌بنمدد وم تعطاع‌عه]‬ ‫‪ 6‬ما لهامموومل وصتوت مانط دتعدصعصه‬
‫رو ونط هط مط ‪ ۲ 91‬عع‪ 2‬مطا ظ ‪.‬مدو‬ ‫‪ 06 ۵۲ ۲2‬عط صعط ‪ 192‬رصمعتع ‪ 52 2‬رعظ‬ ‫‪6 0‬و‪ 2‬فطا اعد ععجماً مد فط باه عمط‬
‫(حجت) ها وخوصصطمل) صعتل‌عصصمم به ف‪ 2‬م‪2‬‬ ‫(خصمله؟ هصه) ‪6‬عحصطا فنط معله عبط رتصهتع عطه‬ ‫‪ 44,‬و« ‪06,‬‬ ‫‪9‬‬
‫ععدنه منوفعاسط عطا جصه معباصتاجمع عطظ هه‬ ‫حهجدرز ‪#‬مطعصصوی عظ ع‌فبیهعع ‪ 06112۶‬مد هه‬ ‫‪ 41۵۷‬منت وه صد ‪0‬عبن‪ 1‬ممل‌مصهن تما‬
‫و‪ 21‬تمه جاجه‌سا ملظ ماصا خصع فظ آتاصتا‬ ‫‪6 2 ۰‬عصقط ‪8‬زیامی فظ ‪061‬م‬ ‫‪ 0‬مصقجد علاتاناً عمط وین مه منت ‪6۲۲‬‬
‫‪۳1 ۰3‬‬ ‫دم ها ‪ 06701‬منلطایمر قصعصت ظ ‪1‬‬ ‫وفصه متام ‪ ۶۵‬رم مین فقط عقصمللفط‬
‫حجرمی ود ‪6‬و ‪ 06‬صبعععط قط تفا فط ‪1‬‬ ‫فج ‪. 63‬ععصععمصصت؟ مج وانل‌نمرباای؟ ونط‬ ‫رفحقطتهم‬ ‫‪ 472.‬وم ‪46‬‬ ‫‪۶ 0710028012,1‬‬
‫امه طقیامط) والمممتاهه‬ ‫‪ ۵‬ناو‬ ‫وی معط رعناعطاهم قه عط فصه حصصن‬ ‫‪ ۲‬تعطا صقطا ملد عطا معمص وذ عط معط ‪4‬صه)‬
‫فحط صذ فقط (جیامداهاً ‪4‬حقط ‪ ۵‬ومع‪ 02 7‬هار‪2‬‬ ‫‪ 6‬ط‪ 1‬رللو؟ ‪ 0۲‬و‪ 2۷‬معصعطل ‪6, 01‬فنطاه‬ ‫‪ 0‬عوونط ‪ 2‬دیودسله موس معط (حمتاوهیه‬
‫معط از اعحصصمی ‪0 2‬عصهزژه فط و‪ 3291‬وتهع‬ ‫مط صحطع‬ ‫للنی‬ ‫هي‬ ‫تقع‬ ‫‪۶1۵۷۱‬‬ ‫‪8۵‬‬
‫فصه رصعع‌نهد دم و‪2‬‬ ‫‪ 4061121,‬دا‬ ‫‪6۱۳‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪۳‬‬
‫ععلمص ما صمتاهتمجتمن) وععتامزط لهجرتم‌صزر‪۳‬‬ ‫ره اه ‪ ۵۵ ۰۱‬مه ملصه مصعصتن ‪ ۶۵‬فوعصتمط عمط مهد‬
‫عصنمند ‪ ۶۵ 0528‬تفلهه المع ‪ ۶2 2‬عحصلط ‪01‬‬ ‫‪: 2۱۳-‬وصتوهه وه مین ‪6‬اه م‪ 27‬تاعصصع‬ ‫‪ 3۲‬مط وتهاه مطا معلنً رععصععمصجز ‪211‬‬
‫‪ 0 ۵‬عمط گه جع عمج ‪ 01‬فبتام ‪0 000,18‬‬ ‫وومصتمیدط مر ‪ 02‬مطما فتاه اصتهتان ‪771 92۷ 2‬‬ ‫‪ 82۷‬رطنط تعائه هه عجمعد غص< فد عصق‬
‫‪6120‬‬ ‫‪,‬وعصتفتاط ‪1‬‬ ‫ومل‌عصقا‪ ..‬ف‬‫حتاط ‪ 2‬که عصتصصته ص‬ ‫لام معنلمعد غمص ‪0‬نق معط عقط براحرصصنه عفننی‬
‫مومت هناگد ر‪ 6291‬ظ‪1‬‬ ‫‪ 4‬وصت‌لمه ومع‬ ‫اقطا عبمطه؟ موس رلنجه ااعصصع مصحصصععع‌مته‬ ‫كِ‪ ۵ -‬همه عصنامم‌طممم‪ :‬له تطقط و‪0۵۵‬‬
‫‪-‬عحاحصمجصع مر فط مت ‪ ۵‬مصمص حمع) فحصام‪.‬‬ ‫‪ ۰‬اصم بای صبمهاعبع‪0‬صنع‪ 1‬تهسموط هم ‪۶۵‬‬ ‫ف ‪ ۳۷‬هط عصنم‌معطومی‪ :‬حعطط فصه فم‌وتمر‬
‫ها رتتعصصعگی ‪ 02‬فبامحصهة فطل عم (‪06‬‬ ‫صینععط ‪ 02‬صمل‌عصها وفلت‪ ۵‬تعطاه و‪1‬‬ ‫یاه ‪0‬هجرد ضوع مود توص ‪2‬‬
‫عصمطنگ معط حصلن عمط طزس علمعصر ونط عنط‬ ‫و‬ ‫فنط ‪ . 4۵6‬ماو‬ ‫‪0-026‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪01 ۰‬بااو عطه‬ ‫‪۱‬‬
‫ملگ ‪0‬عحصنجامعه ملعزه غعمجط فنط رصه]‪۷‬‬ ‫قععجع صنقم ج معط فص ‪1.‬ععحصنط همم[‬
‫بط منم قصنه درون علصقرظ بودا ‪0‬عنامع‪۳‬‬ ‫م‪ 0‬فصو ععله دام رگله‌عحصنط تمصع ما‬
‫‪,‬صمتاجتمجم) صمل‌عصها تما مظا‪.... .‬‬ ‫مان حصیط ‪۷101‬‬
‫نا رتماه ‪ 2‬میدز ام عصجم)عع ‪42‬ظ رهز‬ ‫عمط سم ما تنل وردساه ور ‪[6‬‬
‫‪6‬و ‪0‬صح رلتاعمصد مژبمجد ه نم عصنطاء‌مصمی معاج‬ ‫‪۹‬صت‬
‫ا‬
‫‪9‬‬
‫‪1‬‬
‫صهحص عناطنام معط صه کجرمای صفصد مامتدم مطع‬
‫حمل‌عصمیا سح عمط ‪ 8291‬مضه ‪ 6291‬طمعط‬ ‫‪ 1‬ط‪01‬عصهی! هه زموتمت معزن مجح رفتتهاه‬ ‫‪۵‬‬
‫نو عطع) عصصلق نی ‪0‬عمنمنص ممتامتممرمن)‬ ‫صحطا‪ :‬حعطاه عظ عمط لیام ‪ 6۱۳‬علتمطفنل ومع[‬
‫و‬
‫‪06۲:‬عاصجعصع بتاهم‌م‌بور مزا فظ ط‌نطا ‪۵۲‬‬ ‫(‬ ‫وزط‬ ‫معنتجمعن ‪ .‬ومرهطهمخعمحمععف همه‬
‫و‪ 1 ۴0۳2۳‬وحتصه‪ . .]:‬ز(‪ )62۰‬م‪ 2۲۷۲‬عصمعطاو مط‪1‬‬ ‫وصتاعع فصه منوت ‪ ۶۵‬جع عفمطع موم‬
‫عمط ز(‪ )72۲‬عاصوط عجما ‪ )62(:‬و‪1‬‬ ‫من‬ ‫عط ‪ 611 01‬عاهیشم عنط عم عط لزع‬
‫فصو (‪ )82‬عععطن م‪۵۸ 7۷0۳0 )72(: 1‬‬ ‫‪ 211‬ر‪ 6291‬و رصع‪ 7‬دحقطنوط مصفصه مژاطنام‬
‫‪۳‬‬
‫‪ 610۵21 )۰(82‬جمه]‪۲۳‬‬ ‫‪ 4881‬ووتاظ لتعصسمن هد مد رصمل‌عصض ‏‬ ‫ن‬
‫‪۲‬‬
‫‪۱‬ا‬
‫"‬
‫‪ 1۱‬و‪ 2‬رعتاظ مصموند ‪0‬ظ صهغه مط ‪1‬‬ ‫سمل فتمعه وصحده ‪,. ۵۳‬عفن تععجم‪ 1‬مه‬
‫مه قاممعم‬ ‫اعتابطا وعمماههجع ‪04‬ص میاه‬ ‫ت‪0‬همممعامط ‪06711‬‬ ‫‪ ۲۵-72۵3‬صد مره ‪6‬‬ ‫‪1۲۳‬‬

‫‪7‬‬
‫ی‬
‫‪۳ 1 00‬‬
‫‪ 1 ۲۵۷‬اب‪۵۲۳۲۷۲ ۳۲‬‬
‫‪710 0۳۲ ۲‬‬ ‫]‪"]۲[۳, ۷۵‬‬

‫عمط صعععمنک بط‬

‫عقط معط رقصعصت آه تودمعنط معط لاه م‪1‬‬


‫صفطا عاحصمی عنمه‌بع مد صععط و‪2‬‬
‫‪ 12۶ ۶0 2‬مهصح عون عط ‪ ۶۵‬صمل‌وصمر]‬
‫> طمجهعد موه فص رد غنامداه عطمناه‪:‬‬
‫‪06.‬‬

‫و‪2‬‬ ‫‪ 668660001‬ژ عط ‪,‬عضو عصمه غحطا‬


‫له ‪0‬لنمی‪ :‬عط خطعنمط مط حارج[ <‬
‫و‪1۵۷۷‬‬ ‫‪9 02 0 0‬‬ ‫ت‬
‫(‪ )8291‬تععحطن عمط‬

‫معط همه وونا علمتاوونا ما روشمتدمی‬


‫قطن ‪64 42‬عص ‪. 6۱‬حمتوویتجیه ‪1‬‬
‫یت ‪ ۳‬معط ح ‪4 94‬ج ر‪: 6291‬‬
‫تع ‪ 2‬جه دنجهع‬ ‫طذ‬ ‫ردانعع تعطاه ‪9‬‬ ‫ون‬ ‫‪0‬صح صقصط مط ‪ ۶0‬موه ‪ 611‬صصاده‬
‫بصتاحرمطن) مناعمطن)‬ ‫عط ‪0‬صدنعهصمنمه مه ب[عاهنلعخصطط عتت‪0‬حر‬
‫وه ‪۳ 66۷06 6291‬‬ ‫ام ‪8‬‬ ‫تعصها رما خمط‪ .‬منجونه ‪4‬لنام عم‬ ‫تعصته جح غبامط ‪. ۷۱۰‬موه فنط ‪ ۶۵‬منعهه‬
‫معط ‪ 612 9‬رت ص ‪«0 02‬‬ ‫‪6‬و‪ ۳‬قصتصتاصمي عنط اقطا‪ :‬رللع]‪ ۲67۷6 .‬صمل‬ ‫کنط ‪ 0601101‬غقط بععمه عمط عه عصنل‌صهاه‬
‫ادصملزنه‬‫عطا م‬ ‫(ط رم ‪ -‬امععاصا یت‬ ‫صنوعط بللمع‪ :‬غمصصی عم ‪(0۵۵۲‬امل؟ صذ ونر‬
‫(‪,‬‬ ‫مغ بولهبهته ود اقطا غبظ ‪.‬مصعتومل‌مصقید او‬ ‫‪ 06-‬ونط ‪ ۲۵‬اعد ‪:‬صحصد فطل ‪0‬مفنمل‌صنا ‪۵۲‬‬
‫‪۰7062011‬‬
‫‪ 1‬و‪۲ 4۵07۷ 6182‬صجصد و‪ 2‬رامط ‪۶1 ۵27‬‬
‫‪7‬ستحاظ ‪ 706111۰‬ط‌نطه فمتاله؟ ‪ ۶۵‬عصنصم‬
‫قطن ج‪ 2۲‬حصنط ‪0۵‬بومتاععل ‪ 2۷۷۲‬مصمل‌عصصض‬
‫وه صذ فصح ععصععمصص وت صنط معصد ‪02‬‬
‫صفصد ملعنا عاطفتعصمد عنطا غبمطه عاءزاجه‬
‫مستعجعام نع ما عمتتصتاصی هه جع مطنه‬
‫عط وه عصمنلانمد عمعاصدی م‪ 1‬تطعنلعه ‪082‬‬
‫کذ ‪ 6‬رکصهتع ‪ 2 01۳۵۲ ۶0۰‬ط‪ .‬بادم‪ 1‬صهددر ‪6111‬‬
‫‪ 3 6۶‬حعط حقطه معطحصمجصع‪ ۲‬م‪ 6‬اصهع‪000۳1‬‬
‫‪0‬صح رعصدنع ععومطا ‪ ۶۵‬عم ع ‪ 0۶‬ص‪ 2۷‬عظ‬
‫‪۳۱‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫‪:‬‬
‫مج علمصد ‪«6۲‬قط ولمم بوماه ‪ 6‬و‪11۳‬‬
‫اتمه ‪۶‬ه مهد صع‪01‬مع فحطا ‪ ۶01‬اونن‪ :‬تصعالهعه‬
‫‪ 698 6,‬مد مصصممرژم‬ ‫‪۱‬‬
‫عط ما عصتهعط ‪[6‬‬ ‫جع طعمط[‪00‬ه‬
‫هک‬
‫‪ 70 ۵۱۱‬عیاهه ‪ 0‬اوه ‪ ۵۶ 9‬و‪ ۵‬لماوع او ‪۵:11 2۵161 ۵۵۵۵۲۵20‬‬ ‫‪6‬‬
‫و‪0[ 9‬‬ ‫ات‬ ‫‪ 06000016021 1 ۵0۵‬آه‬ ‫‪ 0] 69‬اوورا ‪ 200۵ 02 ۵۱‬ع‬ ‫‪00‬‬
‫(‪5090116۵ ۵] 0 (۲۵۵ ۵0156 ۱۵56۲0 06۹-۵۵۵۱6 6۲01610 0‬و ‪11: 02200‬‬ ‫‪۵‬‬
‫‪ 6 ۵06 06‬و ام چاعهه ‪ ۵26 ۲۵۱‬امخواس ]‪ ۵‬ععا ‪ ۵‬راهم آمهم‪ ۵ 6۱‬و‪۲ ۵‬‬
‫‪۵6۵۲۲160 01 600 01011۵660 ۵۱۵ 1 ۵ 068۱11 61111‬‬ ‫‪۰‬‬
‫راک ‪ 6119‬ی لهن ‪ ۲600 003 5990 2۲۵ ۵۶ 69 ۵۵۸۱۵۹۵۲0 1 ۵ [56‬یه ‪(۵۲۶۲/۰ 76610‬‬
‫‪ ۵ ۵2‬م‪ ۵۱‬ره زا ‪ ۵۵ 6۵ ۵۱۶۵ 066 ۲060‬ار رراتاصمن ‪ ۵ 6۵6035۳0۵6‬روع‪71‬‬
‫‪ 0۵۱۲6۵ ۶۵ 6۵۱۱‬بر‪ 0004 599 ۵۲۵ 08 ۵ 0۵1۵۵۲65 ۵0 6 68-01‬وه روه‪. 1 02‬امین ]‪0‬‬ ‫‪۰‬‬
‫‪ ۷۱0۲ 57‬و‪۵۲/۲۵۲۸ ۲۵ ۵0۲92 ۱ 2‬‬ ‫‪۰‬‬
‫‪ 5651۲9۱06 6 65-‬ر<«‪« ۵] 6۶ 06۵۱۱۷۲ 260‬ج[ز‪ 0۵10 67 ۱۳‬و‪6:11 001116۵۳00 006‬‬
‫‪102166 0] ۵67 26-۵۲0‬‬ ‫‪6‬عع‬
‫‪ ۵ ۵۵۵00 ۵۵90۵۵۵۱۵۵۱ ۰‬ون ‪0‬سا ‪ 699 ۵ ۵9‬ای وی ا‬
‫‪6 ۵2 ۵۳۱ 6۱ 5۱‬و اناوت ای ‪ 0۵‬وا ‪61 0/2: ۵‬‬ ‫‪ 5۲60۵۱۱ ۵ ۵ 0-‬ه‬
‫‪ 6502 00۵1۵0۵۱۵۵۹۲۵0 0 ۵۱۱۶ ۵۵/5۵‬ررشلال ‪1۵0901۵۱۲61‬‬ ‫‪ 69۵0 0 ۵‬آمیطه‪ 6۵۱ 6۵۱‬اي‬
‫‪۵011561‬‬ ‫‪۰‬‬
‫‪ ۵۸‬وعه ‪« ۵6‬وآهنتنو ‪ ۵‬آهنتاو» ‪61‬‬ ‫‪ 429005۵۵ 0‬و‪ ۵0۵۱‬امه ‪۵00 ۵‬‬
‫‪ 9 ۵2/۱ 900‬و‪ ۵ 092 ۲۵۲۵۵ ۵۵۵ ۲0‬ععا‪67105 ۵ 6۱/2 5۵۳۱ ۵۵۵6۵00 05‬‬ ‫‪۰‬‬
‫‪ ۵‬باه عقوم حوجعیل ‪ 06‬دور وگ ‪0166 ۵۸۵۱02۲‬و ‪6:11‬‬ ‫‪ 0‬واه‬ ‫‪ 0 66-‬هن‬
‫‪۵02-6۲2‬‬ ‫‪ ۲0‬رن‬ ‫‪0‬و‬ ‫‪ 1 0081100۵ 08 60-‬توا ‪ - 6901600۵۲0‬ور رم‬
‫‪ 1۵۱ 8 ۲6۱ ۵0۵۵۵00۵ ۰1‬یاه یه ‪0‬دله ‪ ۲۵‬راتعم‪871 ۱۵۱۲ 0 62 ۸۵۵۵۵۱۲606 3‬‬
‫‪ ۵] ۵۵‬هدام ولة و«س !‪۵۲‬‬ ‫‪ 0۵۳۵ ۰۵۵1‬آ ‪۵‬ا ر‪۵‬ه‪ 0 6 ۵26‬و‪۵ ۵ ۵۵‬‬
‫‪1۵1011 ۲: ۵013 5۵ 078080 065۵۵۲0 ۵۲6۵6۹ 60116605۵۲۶6۲‬‬ ‫‪۷‬‬ ‫‪۰‬‬
‫‪« ۵۵5۵۲ 6۵1166۵۹۵۲۵۵۳0 0] ۵ [۶10‬عع‪0‬ع ‪۵6۶۲۵۵۵۲6 ۰0211۵ 6:11 ۵۱۲۵۷۲ ۵] ۵ 6۷1‬‬ ‫‪۴‬‬
‫و‪650 ۵۵۱1 5۵ ۵6۲۵ 26 066۵0 6015۵90۵ ۱ 506۳ 0‬‬ ‫عم ماک ‪ ۵ ۵ ۵۵۵۸۵۱‬و‬
‫‪1۵17. 6:11 0۵۱۲۵0 ۵0۵6۵۵۹۵۲۵۲ ۵۵۲۵۵۲۵ ۵‬‬ ‫ععاعهظ روماهیک ع‬ ‫له ‪ ۲.‬هه‬
‫فوموارت ‪ ۵ ۶۲06۵‬هي ع مأع مایت ‪۲۳۵۲ «02۵‬‬ ‫‪ 564۵0۹۲2 400 ۵0۵۵01‬یه‬
‫‪۵۳6 ۵] ۵0۵026‬‏ ‪ ۵۵۱‬وحاصول ‪6011 5۵16۵1‬‬ ‫‪ 4۱0 ۶ 0‬همهم امه ما‪0‬‬
‫‪ ۵‬م‪ 00۲0‬رصم اه رهه»‪ 02-‬وفما‬ ‫ماه‬ ‫و‪ ۵‬عم‬ ‫‪ 5004۵006 0‬کی‬
‫*‪[91]1‬‬ ‫‪۰‬‬
‫اک ‪ 68۱۲0 0۵۵‬ه ومد ‪ ۵‬وکا ‪ ۵۲002 0‬معا ‪۶‬ة هدع ‪6:11 7۵۲۳61‬‬
‫تاوس ص‪ 0] ۵6‬اهنت ‪۵۵ ۷۲ ۶5۵ ۵۸۳۵ 8۵۵02 6۸‬‬ ‫‪ 9۵۲ 6۵۵۵06 ۵ ۵70 0106-‬ب‬
‫‪۵۵۸۶۵۲‬‬ ‫‪9 6 52/۵۵۲0 ۵] ۵1162۵ ۱۲0‬‬
‫‪ 0۵۵0۵۵‬ور میاوتن ‪۵۵۵۲ 2 ۵۳‬‬ ‫فا ‪6‬‬ ‫‪ 6061۲4 ۵‬رهق ‪ ۵‬همم‬
‫‪« 806 ۵ 66165-‬ه‪۵ ۵6۵0۱4 2 ۲۵6۷ 60 ۶965۵۲0 ۵ 101665 600 ۵۵:۵0 0 ۵۳‬‬
‫‪7011 0] 6۵۸۵۵60 ۵۵۵۵۵۳0 00۵۲‬‬ ‫‪ 820 6۵8۵۷۵ 0‬رقلا [‪ ۵‬اقعت ‪ 0 62۳1‬ها اهزاس ‪۵0‬‬
‫‪۵2۱2 1۵100 ۵۳۵ ۵۵۵60۵2 ۵ ۵ 0۱۵ ۶۵۵۲۹۵۵ 1 656۱1‬‬ ‫‪۰‬‬
‫‪ 6 ۵6052 |5۵ ۲0-‬رقه‪ ۵6 ۵‬م‪ 0۵06‬ععفمی ‪70 ۵۶ 90۵660 ۵ ۵۸۳۵۵‬‬
‫‪ ۵‬عاوه ‪ 6۲0 0۵۸۵5۵۲0 ۶0 6۳1‬وان اما ‪0651110 ۵ 16166۵5 021665 01‬‬ ‫‪0 ۶۵۱۱۵۱۱۱ ۸۵‬‬
‫عقه زرا ‪ ۵00۲4‬و‪ ۵ ۵۱‬وتعمده ‪00976 ۵۱2 56566۵۲۵0 00 62 01۳00‬‬ ‫مق‬
‫‪ 991 ۵‬و‪ 9‬اوه ای آمو ‪۵۵۵۵‬و ‪ ۶ 0۵۵۵۵7 ۵‬هب م‪ 02 ۵10۵‬و‪ ۵۵‬آمتتاوع[ ‪07011, 611‬‬
‫‪۰/0۱1‬‬ ‫‪:‬‬
‫وصاز آمیاتی ‪ 6۵۵۱۵01 ۵‬او ‪۵7‬‬ ‫‪ 00۵۵۵0۵۹۵۲0 4۵۲۵۵60 6 ۵8‬ارام ‪۵۳ ۲۵‬‬
‫‪ 60 ۵۲6 ۵۱ ۲6409۵ 0] ۸۲۵۵۵۵ ۰۵۲ ۶۱/1۷۷ ۵‬امه ‪ ۴0 ۵۵۵۲۵۰۱ ۵ ۵2۵‬هر‬
‫‪۲۲۵۵6۱۵۲ ۵] 6۵‬‬ ‫‪ 6۵۵۱ 01 ۵06۵016‬و‪ 606 ۵۳6۵ ۲06‬او ‪ ۵ ۵۵۵۲000 ۵] ۵‬رامتتادع] ‪2‬‬
‫‪ ۵ (۵ 5۵2۵۱ 6۵۸9۵۳0 0006‬ه‪ 6۱ 0۵۲‬وه (اصاصی رن ‪012 0۵6۵۲6 0‬‬ ‫‪ 60۵160-‬م‪6۵‬‬
‫‪ 698۵۷۱‬لام ‪0۵۵‬و ‪ 064000۲ 1 606‬وه ‪5016117 ۵۵۵/۳60 02 5۵۳ ۵۵0 ۵۵0‬‬ ‫‪۰‬‬
‫و‪ 6۵۹۵۲ 6۲‬م‪] ۵‬‬ ‫‪ ۲0 ۵۱ ۱3۳‬و‪90‬‬ ‫‪9 6۵‬و ‪۲ ۵۵۵۵۵۱۵۱۱‬و‬
‫‪ ۵2 ۰۵۵۵0۵5۵۲ ۵‬حالس و‪ 02 69‬اون‬ ‫‪۵ 6۵8۵‬‬ ‫‪ ۵۱ 0۵۱‬قیاوواه راز ه رهم‬
‫‪ 8 ۰‬و‪۵۸۱2 0 00‬‬ ‫‪۱‬‬
‫حصلاط تحصمت‌مصمه‌نم؟ محعطع‪ .1‬طغزظ فط]‬
‫‪ 2‬ص‪ 1‬غطوند اعقاً متام طة غود فهه نامع‬

‫‪01۲۲۲۳:۲۲ 0۲‬‬ ‫تعلعیک‪ .‬بح رحمجصعتی عصنصومه عنام‬


‫مجح واه مه عمتونصنا ‪ .‬بو ‪060‬صنه ‪12۱۲‬‬
‫‪٩۳715 ۲۲۲۳ ۲‬‬ ‫حلطوظ ‪420‬ط‪ ۷‬ومصملامم فنل رتنطانن‬

‫‪1۱۲۲۲۷۸۲, 1 101107‬‬ ‫حقط زه همتم‌طاجمع ‪0‬عدعتیعصتامنک ‪ 092 2‬و‪0‬‬


‫و‪5‬علعتلهصموته لهصمت)‌مصعنصد ‪ .‬هصه ‪ .‬تمصمته‬
‫مصه ومتانه لت رفع‌تنتوز؟ مصعصت‬ ‫جع‬
‫علباطلتا عصنااظ ‪ 2‬رطمتاماصهوعیم عصنصهمه ‪1‬‬
‫وتاعل‌صز صلز تهجمتهد عمط وه‬ ‫‪ 71111 5‬و‬
‫وه رتاعمصرنا تتماطوظ عطع من‬ ‫فطل‬
‫حطقظ ور ‪0‬عامعنل لگ ‪ 2‬رصعاصصا منهه]‪[۷‬‬
‫‪-‬عتصن معط وا ‪06‬ممص فصه منام‌رفک هر‬
‫مد مستطلیت ‪8‬صج فاعظ ‪۲ ۵‬‬ ‫فص مهم‬
‫‪ 02۳1,‬صد ومد مصلتا عطط ه بودمتعنط‬ ‫‪2‬‬
‫‪ ۶‬فاصمصهبعنطمه عط جم مهو ‪586۲۵۵۳۳‬‬
‫‪ ۶‬ومع عیام کعتده کاز عصتسیال آ‪2‬بتاعع‪ 1‬معط‬
‫قاط رلهتعصهت)‪ -‬دامع هدع رعصماولنده‬
‫بترم ‪0‬زجردد عطع بط ‪0‬عمه رطفتاه‌تونون نز‬ ‫ح‬
‫‪ 62-‬طمنتمد فه عقط ‪0‬مصنا‪64‬صبه آهتایع؟ عمط ‪۶0‬‬
‫عووع‌جومیس فطع صز ل‪0‬نهص عصتهط و صمتاصع‬
‫لب صرح تهبطءع‪116‬اص فطع مغ صهی ‪۶‬ه «اعز‪60‬و‬
‫و ‪ 6‬که صمتاحط عطا‪ .‬که تصمم‌مامبع اهنت‬
‫بطوع متمجمصمعی ‪4‬صه آهتمتل‌صد فاد ما‬
‫عمط ؟ه ها لمتم‌نگزه معط وز عصزهملام؟ مط ‪1‬‬
‫نامع عطا ‪ 2‬طععصو وهتمهم‪0-12۱6۲065‬؛‬
‫‪125‬‬‫‪۷ ۶8۲۳6۵۳0‬‬ ‫‪۰‬‬

‫‪0‬صد ععنصا رفعتمصهاامع سول‬ ‫خصعصعانجع‪)6‬‬

‫که اوه و ‪۵17 ۵07۵۵0 0 ۵۱ 3۳] ۵۳016 ۵۵۵۱۱۵۱1‬‬ ‫‪ ۵۵۱ ۲‬ماه‬


‫‪ ۰8‬هت و‪ ۵] «9‬ای ‪۵۱۱۶ ۵۲06‬‬
‫و‪ ۲۵ 10240500 6۵ 060666۵05 9 ۵ 63۲9] 0۵3۲6 0۵| ۴10 (5۲06‬تاو ]‪۰:11 2۵6 3۳‬‬
‫‪۵۵۸۳۵۵۵۳۳71 ۵‬‬ ‫هت‬ ‫‪ 5۵۱ 6090850۵001 00 0‬ات‪ ۵۵۲‬ان ‪۵00‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪ 0۵۲۱065 652‬هزات ‪ ۵‬ی ‪ 0/0 0 ۵ ۵۵۵۵۱0 602‬درمز اوه ‪ ۵‬جامتجان رنه ‪0۵۱۲0‬‬
‫‪ 06 ۵ 0۱۲۵. ۶2:7 ۵۵۲64۵۱506‬لماک ]‪ 0‬زا ‪۵ ۵۵۱۵۵۵0۲0 00900 01 ۵6‬‬
‫«ا‪5‬ع(‪ ۵۱۲۵۵0۳7 ۷ ۵‬عو ‪ 7‬رو ‪60 10۹۵۵۲۵‬ج ‪ ۵۱۸ 00۸۵۲0۵90 400‬بو ‪۵ 026 ۵۵۸۱ 6550۵‬‬
‫‪ ۲2 ۵۱۲6۵۱۱1 ۵۷ ۰166‬را ‪0۵‬و‪ ۲0‬تما ‪ ۵‬سور ‪۵0 9 ۵۰ ۵02۵۵216 ۵۵۵۵۲0‬‬
‫( ‪ ۵901۵ 66۵0 01 6 ۲۵6۷ 0۵:1۲۵۱۱‬که م‪611 ۶/۳ ۵۲161 ۵۵۵۵۵۱۲۵۵ 0۱۲ ۵۹۵۷‬‬
‫‪ 60‬کا‪06‬ک‪ 0‬عقو ‏ قمرظ ععجآ‪۵۱۱1 5۲۱02۵7 ۵۵۲91۵6 ۵] ۵ 2۵26 [66۱۱9 ۴۵ 6۵۱ ۵۳‬‬
‫‪1015۵6‬‬ ‫‪ 01 68۵06‬اعدتاوع[ ‪۵ 0۵۵۵/۵0 ۵1‬‬ ‫بو‬ ‫ای مهو‬ ‫‪ 01 006090 ۵‬له مرس‬
‫‪« 060۵ ۴0 ۵‬هع ‪ (۵2 ۵‬ر ‪ ۵۵۵۱ 1۵ 6۲ ۵۵۸۵۸‬ع‪9‬اوع] ‪۵۵۰۵۲۵0۵۲ ۵ 5۶6۵/۵۲ ۵6‬‬
‫و‪ 0 ۸۲06 ۲600‬ماع قت ‪59۵۵۸۱65۵۲۵۲ 0] 6 57 5۵۹۳۵۱۵6 ۵۵۵906 01 1 6۳6 ۵۳6 ۲ 6۳6‬‬
‫‪650701‬‬ ‫‪ 901095 ۵ ۸0۵5106‬قمع ‪۵9‬و عقا ‪ ۲۵‬م‪00‬‬ ‫‪۰‬‬
‫‪ 72 6‬و‪ ۶۵ ۵۱۱ ۵1۵5 60781 ۶۵۱۲600۱ ۵ 160 ۵21‬آ‪۵‬تتوع[ ‪6:11 0۵۶۵۵۲ ۵۲2 ۵] ۵۱‬‬
‫‪ 6۵9۱ 00060160۵ ۶2 ۵0۳6۵ 020 01 ۵1 ۵61۵801 46‬که ربر‪601956۲80۲ ۵۲7 ۵] 60۵1‬‬ ‫یی‬
‫‪ 04 58 ۵60001 00 60۵1066‬وه ‪۸۵۵006۵60 ۵ 6 090۵2۵0 5۵ 8‬‬ ‫‪۵‬‬
‫‪ ۶۱‬ر ‪9‬‏ ‪ ۵۵۸۵۲۵۸۶۵۲‬آ‪ - ۵ 800 ۵/50۳0۵6‬و ‪ 0‬امن ‪۵8۵۵۵0۵۲۵۸7۲‬‬ ‫‪۵۵۵‬‬
‫‪ ۵ 00۵۱006 ۵‬ق‪۲۱۱۵۱۸۱۵۳ 4۵00۵ ۲5۵۲0۵ ۵۲۵ - 066 90 69 16069۱160 0۲۳1‬‬ ‫‪۵‬‬
‫‪ ۵۵۵0۲ ۵ ۲۵۱/۵۱ ۲۵۵01 6121 18 6۱1 ۰1001‬و‪ 59۵‬مه ‪601] ۵۳6 6‬‬
‫اب‪۸ ۲۲۲ ۲۱۲۳‬‬ ‫‪۳‬‬ ‫‪۱‬‬
‫‪- 80 ۷۲۸۲۲۲ ۲۵0۲۳۰۳۳ ۱‬‬ ‫‪1‬‬

‫کم ‪0‬ص از صحط ‪ 1‬ما ومهمعژه ععصنطا عفن عطا ‪ ۶۵‬موم‬ ‫رفععنگه ‪127‬تاعع] رحصعصت ‪0‬صمصوهزنا مط ما عقععع‬ ‫تناو‬
‫لالب عذ چات مطا عقطا ول‬ ‫ال عبط‬ ‫عصنطاعجصمء و‪ 61‬یلجت ‪۵‬‬ ‫عاع‪0 2‬صدج عنم تحاصمتادمی‌عمنص رعقصمصت متاصعلا‪ ۸‬مضه عم‬
‫هصامع ‪ 0‬عصت‌لمنط مبوو عوصمطانه لصتم نز مصوها تواعتامننهو عظ ‪۵‬‬ ‫بصم‪ 1۲‬عطا م‪4‬‬
‫‪ ۲‬صحطا مهدم‪ ۱‬م‪ 1‬د میاه موه درمز مدای هم ‪.‬عمط زره‬ ‫عاعع‪۵ 0‬معصهه هام‪ 6‬عطا ما عق‪ ۵۲‬ما ‪0‬ماممنوع‪ ۲‬مه فاععن)‬
‫علصنط‬ ‫‪۱‬‬ ‫‪ 6‬ها ءطصمصه‪ :‬م عبط ‪,‬هصتوهاه مه عمط عمط (عامط فا ‪2‬‬
‫ع ‪661۲‬و ‪6‬اابنطه ‪0 ۵‬عوصحصه ‪6‬تحط مه‌عنصدیه [‪2‬تاوم] م‪1‬‬ ‫سامت ‪ 2‬ع‪۲‬تصنه ما مصصتا ‪ ۶۵‬واجعاص‬ ‫جع‬
‫‪ 12۷561‬عط ‪ 002‬ههد ی عمط رعقصعصته رداعامط جمعمم‬ ‫‪۰‬‬ ‫‪0‬اه عجد مجممسح ماه برد عم عوحرعصحط هصنلععد عاععت)‬
‫‪0 ۰‬صح چات مطا ‪ ۶۵‬طاعمهد مط صذ ‪ 1۵۸۵۱۴‬جم‪ ۱1۱۲‬عطا حدم حاحهاه ‪6۲‬‬ ‫‪,‬یلع حدمتاحصه‌کصا عطا ما علعد م‪1‬‬

‫!‪۲1111 ۵۲‬‬ ‫بلط‪1۵‬‬

‫‪1۷0‬‬

‫تفر ‪۳۱‬‬

‫‪>۷‬‬

‫‪1307‬‬

‫‪۱۲۱۱ ۵۳۱۰‬‬ ‫لا‬‫و‬


‫‪11‬ط‪ 2۱‬ع‬ ‫‪۷‬‬

‫‪1۱0۱1۱10۵‬‬
‫‪10‬‬

‫او‬
‫مه‬
‫‪3۷ 1 ۵‬‬ ‫‪۱‬‬
‫ی‬ ‫‪«7‬‬ ‫ی‬

‫صلز و مجمتصها عنهد‪ ۷‬عط‪ 1‬ها ‪ 06261‬مد قصد ‪ 0۱‬عصانا صحتصع هم مهو‬
‫عط ‪ ۶۵‬حمتتیعی صدتصج! عمط و عمط عمط ‪ 6۲۲۲ ۶6‬رقصمصش صفتصف! گم معط ‪:‬‬
‫‪۰‬‬
‫‪ 6‬ذ معصصصهتومزم نام رتمهز اعد‪۵2‬‬
‫‪-‬حاباو عطع ‪۶‬ه ‪0‬ممدایبم‌حاطع‌تمه عطه مر ‪06‬‬
‫مممع فصمممعصهتا که ماطمصتنا‬
‫فط حصمع طقطه عطه هم عباوو‪6۱1۵1۱ ۵۷1‬‬
‫‪ 6‬رته‌اعژه علمعنامل منز اجه طنصم‬
‫تعصجوی عطا پمنووم‪ 2‬طهلامگام‪1‬‬
‫عمط ‪ 01‬علععط عصتمع مطعحصعل ع‪.01[52-‬‬
‫‪ 2‬صا عصمتنه‌صم؟ ملد زا رتوتتاجم‬
‫سصصز‪ .‬مصصا‪ ..‬حطم ‪ .‬مامه‪-‬عت مره‬
‫مو هه ‪12۱:‬‬ ‫بط‬
‫‪6‬لذما عصنط‬
‫‪-‬عنل عنام صنطازی ل‬
‫تتمععد عط طد ود‬ ‫آوتاوع؟ که مس‬
‫خقط طمیه عظ نس ومت‌نانم‪ 21‬عبط‬

‫[ذ معط ‪"1‬ضمط رمصتوز‪02۵ :‬‬


‫صز وه ‪06220‬مصصصمععه نامه ‪0‬‬
‫تعاقد ب ‪۵ 6 ۵۷‬صیه‌یج و‪۵۳0‬‬

‫ول "عصنمل ع ‪ 116۵۷‬و‪263۳‬‬


‫‪] ۵‬‬ ‫‪ 97‬وه م‪8۷012 2‬‬ ‫‪111۳81۲۲۲۱۲۲0۲۲۵ 00۳ 0‬‬
‫‪.‬زوم‬ ‫‪ 0 6‬جوز عمط زاجم ‪۵۷۷‬‬
‫م‪۲0۳92 )2 6‬‬ ‫‪ 2‬عاصنوج تفت‬
‫‪1۳۳۸ 16 ۱۱۳۱۲۱۳۴۲ 0‬‬
‫ناه[ معط عحطا ‪ :0‬رعتتامط ‪061‬‬
‫‪0‬صه «تاصمن‌تاه ‪ 0 6 52‬صق‬
‫‪.‬ور جوز علطنوهه و ‪۷1‬‬ ‫‪ 2‬وزمعط‬ ‫لاد جهععته وا لدتایع‪ 1‬حصلظ وسهعو عنط‪1‬‬ ‫عون ‪ 66۵۲‬عم ‪ 2712۹‬ان مرو تفه‬
‫عمط عم صز ماطمانهبه‬ ‫عنام‬ ‫عصتاها عمعتتصتی ‪ ۶۵‬عمحاحصینه م‪4, 1‬صنا‪۵‬‬ ‫‪ ۵666۲2‬رتصخصه» ‪ ۶۵۵۷۲‬رزصحصهع‪)6‬‬ ‫‪8‬‬
‫بمر حمتاحصمگصد فص ‪ 601۷۵۳‬ما‬ ‫طبنصط وه گلقط غومصصله ود رمع‌صهاعصا ‪ 0۶‬ات‪2۳‬‬ ‫و‪ 2۳1‬رهنع‪ 600081‬رهنه‌م‪ 1‬ررتحعصت رعصمک‬
‫‪-‬ناع‪ ۳‬عطا ‪ ۵6880 2‬وعععظ عمط ع[ز‬ ‫عحمت و ‪ 3۵‬صمدط‪ 1‬نهه ‪ ۵۷۱ 02 6521‬مه صنوعد‬ ‫و‪ [522‬ره‪2‬ن‪ 22‬رتله)] بصعامط ر‪02‬ع]‬
‫‪2۵‬‬ ‫مط عقعه‪ ..‬مماتمیا‪00‬‬ ‫خصمحصصنوط‬ ‫جمم فقط ]‪, .‬لهتاوم] مطا ‪620‬عاه‪۵۲۵۷۱۲ ۵86۲۵6۲‬‬ ‫رد‪ 6۲01‬طادمگ مرصعلو[‪.‬‬ ‫حووام‪ [ ,‬وال‪21‬‬
‫‪10-‬عطه عطه صم ‪0‬ععهنهم) ‪۵ 6‬‬ ‫‪ 671556۲0 57. 0۵۷‬ت‪ 2 ۵۷‬ور امین مط‬ ‫وناه‌عم]‪ ۷‬نت‪ 6۷۱‬رهتورها‪ 2]۷۱‬ردنه‌داش م‪0‬‬
‫عط غنط ‪ ۷‬ب‪57100۳01 6۳ ۲۵67 6 07‬‬ ‫و‪ 1262‬بعا رعل‌صداعمطء‪[06602۵۲۷ 61 ۲‬‬
‫اتمه ‪06‬صبط‬ ‫وفعصاحح‌نلنطط رحصحصوط رصم‌عتادظ رهتم‌عز(‬
‫‪ 31‬تدم عصتاها عصمتاجه ‪ ۵‬اعنا الب مظ[‬ ‫رتصح‪ 01‬رمنظ[ عبط رلفع‪ ۵:۵۳‬رصدا‪۳‬‬
‫‪ 5:‬وه ور ‪ 2‬عنطا لدتاجع] عطا‬ ‫وقاصقا نگ مصندوگ رمهم‌دعستا راعععصه‪5‬‬
‫سر صز گام[ تناو‬ ‫م‪25‬‬ ‫تعسو‬ ‫رل‬ ‫لطهاهتز‬
‫وطهاعتصهدوتض‪۸‬‬ ‫‪۸‬‬ ‫‪-‬عتاظ‪4‬‬
‫‪ 62 ۷‬ما ‪0‬هلع ‪۵۵۷۷۲‬‬ ‫‪-‬تلا ] ‪ 421‬نصند ‪ 1‬رل‌صدلنعط‪ 1‬روتصععصه ‪ 1‬رمتدرد‬
‫‪ 161-‬رطعع‪021‬عص‪2‬ظ رصتحعطدظ ردتعاعن‪ ۸‬دنله‬
‫رم قنا‪ 2 02083۷‬س کرو ‪99‬‬
‫مقصتطن ‪ ۰‬رول‌حصهن روتتعمعاباظ راتمفعظ مصبانع‬ ‫ررعز‬ ‫‪-‬عصتک ‪4‬عاتدنا رعمحتص؟ امعم نصا‬
‫‪-‬ماومط)‪ )622‬وفتادمررن ردعنظ فاعم رحتصمامن‬ ‫‪ 262۵۵۵۷‬ر‪ ]99‬بشونا رجدسوعسنا رصم‬
‫رف که ‪ 2‬طنطه نا‬ ‫صم‬
‫رعفلوب‪.‬‬ ‫رفظ‬ ‫صمتمنصهظ‬ ‫رعناطتحعظ‬ ‫‪(0‬‬
‫‪۰‬محصصمی صد ‪ 010‬رل[‪ ۲۵۷‬و‬
‫‪ ۷7016‬و‪ 002‬واتاه ‪ 02‬صا ‪۲0‬‬ ‫صم‌تصع‪ 2 1‬فا صع‌اصصا منهعا‪ ۷‬معط‬
‫‪ ۷05-702‬عنو‪ 2 2]۷۱‬عبط عصتطامد و‪117‬‬ ‫قه‌سبو عدمط ‪ 02‬رصسحتل ‪ 62‬فمسون طمتط‬
‫‪4‬هاظ‬‫رگ ‪ 6‬فا ‪610‬صدجن عومط و ‪ 2‬ضذ ر‬ ‫"‪.‬ها معط ‪ ۶۵‬ع عطا ‪0‬صمنه ما‪۵۳‬‬
‫عصی ممسوز‪ ۲‬صمتححطط وب طمنطه ‪0‬صامخز‬ ‫و‪ 6206‬عسصحوطعوظ عطع حصم دمزاتطزامل ‏‬
‫‪1002 ۰‬‬ ‫‪۲‬صصمتامنل صهتدیعظ توبنجممطاههماتنا‪0‬؟ و‬
‫‪[0۲27۷10‬‬ ‫‪50‬‬
‫صهرمحطک مهم ‪ ۶۵‬صمزانل‌صع‪۳‬‬

‫‪۳۲۵/۸۱۲۷۲,‬‬
‫‪۲۳۱0۷۱0۲۲‬‬ ‫یلا‬
‫‪ 81۵۲۵:‬اهر[‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬؟‪ )9‬‏‬
‫سب (‪۲ 088 ۵6۵۲,‬‬
‫و‪ 0 ۵0‬هس ‪ ۵ ۲۵۵۲0 ۲۵2۹۲۵۳‬عد ماه‬
‫‪ 02:1 0 ۸۵ ۵‬ره‬ ‫‪5‬‬

‫‪0 ۵2۵۲۷ 021‬ص ر‪2‬عط‪ 2‬عصتهمم م‪۳6۷۷‬‬ ‫‪ ۶‬ات‪ ۵۲۷‬معط غصهفهتم م‪06 1‬و‪2‬ع‪۵۷ 62 ۱‬‬ ‫‪ ۶۵ 00-01-1۵۲۱ ۰20162‬عانله عطع‬
‫جع فنط‪, .1‬جمعه‪70‬صو معط چم امن ‪۵۲2‬‬ ‫عصنعند عمط عل‌نجما عناوم رقصعتوظ عمطاه‬ ‫و ملهتدوهتووده ع‪ 0‬طونم ‪ 1‬عمط ‪۵۷۲‬‬
‫‪0‬مصح حمتانلع خصعتمصه صه ناملعم ‪۵۲۰6۷۱۲‬‬ ‫عمط ملنط‪ ۷۷‬مصمفترمظ اهجنممزد عطا ‪ ۵‬صتاه‬ ‫عط ‪۶‬ه نسم فطع میصد ماهمهم فطه‪ :‬عصتیط‬
‫طاهعع عصه ص له عصه قجعمعد ‪2‬‬ ‫‪۵۷‬‬ ‫منم عتج فصعصتاصی فطل ‪ ۵‬وتم‌هددد از‬ ‫تامهم عمط صد ماهم‌ت‌نانهی ما رلهناوع]‬
‫فزنوو حعصصز عط حععع من جح م‪06822۸ 5‬‬ ‫حمتاهارمل‪0‬ه ‪ ۵۱۲۵۷۷ ۶۵‬سعهل ‪۶ 2‬ه اتوم بلاج‬ ‫‪ ۶‬ووعمیس عطع هید حصباتل‌عص ‪ ۶۵ 2‬اصممصی‌اتم‌عنه‬
‫مصمنازمید معط عصتتقط بو صمتاتکه منم ‪۶۵‬‬ ‫‪ ۵۵6۵۹0۳۲6۳‬ععتطا رطمتاهاصه‌صنمهوروه لصو‬ ‫ستلتونوعمم ولد ‪ ۶‬ناموت لاب مه عصتوهامرونل‬
‫عنط؟ ‪.‬عاجل مه چب؟ غذ ومع مغ عاحاه همعط ‪۶0‬‬ ‫[هباوع؟ طائنا فط صد وعصصصهتع‪۵۲‬م‬ ‫‪6‬‬ ‫ماع ق‪, ۷۱۷۱‬ع‪ 76‬عناطنامر معط ععمتع فملا‬
‫حصا ان عطا که پهوه‌تصصح طاعتاگن‪ 1‬ومع‬ ‫صذ ععصمصمملعبع‪ 0‬تهصمناهل‌صبم ‪ . 2‬عامم‪2 1‬‬ ‫‪-‬ژوری وصمتاهه مط صقطا رتطعنمطا ‪ ۵۷‬روعقام‬
‫‪ 2‬عذ تعحصوظ تحلطوظ فطع فصن وونل‬ ‫‪,‬همه ‪ 01۵۰ ۵۱۲۵۷۷ ۶۵‬مطا‬ ‫صم‌عصما‪.‬‬ ‫سطمز) عصمقص طامظ ‪ 0۶‬وعععع‪ 2‬وصنلذ‪ ۷۵۳۳‬رلهه‬
‫عط ‪۶‬ه بحنطنمی فطل طامط ‪ ۶۵‬صمنعحتطعلعع‬ ‫عصرمی مگ ‪0‬تحصهای طعنط ‪۶ 2‬ع‪ :‬صمنهمک ‪0‬ص‬ ‫که تصعمجوع‪ :‬ءمعععع‪ 1‬عط ‪0‬صه معللهتججتت ‪2‬‬
‫‪,‬م‪ ۲‬ما گم رنتصه‌مصه فط هه عصعنجمع‬ ‫نج فهآعدهد علنط رورج «لبجه مط صذ ول‬ ‫مصنممزه لت بکتلمتی عط‬ ‫تحص‬
‫سمعمومتاع ‪ 2‬اصعوعدم ‪ ۵۷‬ردنط ‪ ۶۵‬عیامجفط مر‬ ‫له عدط وصمت‌نومهد عطا ‪0‬عصووه رگ عطصجط‬ ‫‪ 20‬ناه م‪ ۲۵۳ ۵۲۵۷۱ 0‬با‬ ‫‪۵6‬‬
‫اعد مطا مره فنص حصانا میاه که و‬ ‫عمط ‪.‬عهعوله آهنم‌عوو صرح فعلمنتا متامصمصت‬ ‫فط ‪,‬و‪ 01‬نا ‪ --‬صحبطه] ‪۵ 00‬و رسعتع‬
‫فنص ممتاتوع؟ جبام ‪ ۶۵‬تدم وه وتتتجمم‪12-‬ظ‬ ‫صعمتمصسم‬ ‫مرج حصصحتمصوم ‪.‬تمظع‬ ‫عمج نانوی ‪0‬صه متلهت ‪ ۵‬عصه‌ادا‪۵‬ز‪۳‬‬
‫ما تعلته هد ‪226/1‬‬ ‫فاحصمااه عمط‬ ‫خحطه ه ومنهم دمن حصمی ملگ کاصعو‬ ‫تمعن تمه‬ ‫‪ 2‬و طعبامطه نفد‬
‫موی فط صذ حدم غتج سعص فط هار‪2‬‬ ‫صمتبتصوم ‪ .‬مفصم)تممصتلاه ‏ راهم‬ ‫تن عمط ‪( 01‬مصمتانه دس چناه ‪ 1۵‬اوعا‬
‫‪.‬موزل ‪ 2۱‬متاعتاجه ‪-010‬عوه عنام زه‬ ‫‪ 0‬وه بو ج یه طد ‪06‬عصجنه ‏ راته فط‬ ‫‪ ۶‬موجع‌مصا ججعمم ج ‪06‬عصمتنصده فقط‬
‫‪0‬جسه؟ موجه نع مصتا عصعه عطا غ‪۸‬‬ ‫‪ 6۲‬صی حصمصت مط چم عطعتفصد صنه ‪601۷۵۲‬‬ ‫‪ ۶‬عمطاصه معط صد غصی هر ‪0‬عصننط ما‬
‫سنوی عتاعطادعج سعد ‪ ۶۵‬حصلجعد فطا مه‬ ‫‪,‬م‪ 6‬ملد ‪ ۶۵‬زعمامتممو عطا ‪2۵۷‬‬ ‫مه فصتمم تصموعیم فطا عصنطعمهد ‪ .‬روعام‌تطع‪۷‬‬
‫نوی صدج گه غننوه معط وصتعمتیط برد مهن‬ ‫‪-‬تهاو محر فط ‪ 2‬ع‪ 2 001‬مطمت‪21 002‬‬ ‫من انوس مب و‪ . ۷۷‬مصمتااتمه مه مهو‬
‫معط ‪ ۶۵‬ممصمی ‪0‬عمبمز طم‌نط‪ ۷‬ععهم‬ ‫‪۵‬‬ ‫قصعو‪2‬م حصبتلمص مط گه لهتنصمامم عصتاام؟‬ ‫فعیع ‪0‬عسمجوط ناه مود هن‬ ‫هدع‬
‫امعنطممعملنطم فصه عصتاصندم روتعوم )معط‬ ‫مزع ج طاا وحن تاه عتام‪6‬مرهم عمط‬ ‫ستوحاط ‪ ۵۳‬وود ‪ ۵۳۱‬رتممل عط طهمیطا ‪0‬ممجج‬
‫رومامصطهعا عطا طت عطاع‌وما رعجمنووعزمه‬ ‫عتیتاجع؟ عط‪ .‬صا‪ .‬قاصممصه نت‪ 2‬اصهععد زه‬ ‫" ‪ 0666 ۲#‬یمتا آمممنخعل صعع صج بط ‪۵6‬‬
‫صبتلعصد متاحصمصتنه عط‪. .1‬عتصعع مه ‪۴0۵ 2‬‬ ‫‪0‬ج وهبر معط ‪6‬عط‪ ۱‬رتوتجاصمعصصتممل طاع‌صم‪1‬‬ ‫‪ 7727882‬معط ود اج ‪۵‬صنص چم بقه صه‌آنووظ و‬
‫عنهصد وا عصصنغ عط معصئی صرح ما صهعه فقظ‬ ‫گم و‪ 6۲‬مطا مصصناه صنا رصظ د عبط وتو‬ ‫‪06‬اه‬ ‫هچ که یل‬ ‫‪.‬صهیرز تنل‬ ‫‪0‬‬
‫‪ 6122,‬لعهلنموم مصههعط غعتن آهز‬ ‫‪ 2‬ععصمالممجه آلهتهبن معط قهووع‌تاو ولهتتاوع‪[:‬‬ ‫ماه عصنااعع ‪6۵۷‬‬ ‫‪:‬‬
‫صع‌صصا منعد]‪ ۹‬عمطامصح غنا ععقط ‪۵۷۷۲‬‬ ‫‪ ۵6.‬اق‪2‬م فا هه ‪06121‬‬ ‫و‪ 6 ۳26‬صحطحئع؟ ما هم تمحر مره ‪۷۸۷‬‬
‫‪ 0‬مطمعتدمط احعنقانه‪ .‬ناه ‪6.‬امصتصصلد‪۵ .‬‬ ‫مها معط ماصا مصمصه صمعه ‪۵۲۷۵۷۱۱‬‬ ‫تج عطع معصد موم میم ومتموی‌عتلع مرج‬
‫سطزدر مطا ممومم‌مجه طمنطم محصعصته ‪68۲0۲ 2‬‬ ‫‪. 67۷11 5۲26 0282, 6‬وصتاامی احماوم؟ طز‬ ‫‪-‬عنطومه ‪ 2‬طذ ریات عذط ‪ 2‬للناه و‪ 1‬مصنجع‬
‫صحمدد کم ححصصصماتق مط ر‪ 6611‬تعصصد عطع ‪ ۶۵‬وقعور‬ ‫‪ 01۲۵۷۷ ۶‬مطا مغصز مع‪0‬د اوبتاوع! عمط غطمبامرط‬ ‫حصمی عوعا عقط دز عبط مصمتملمممم ‪064261‬‬
‫‪ ۶‬حعصنطا علتامم عمط مج موبم‪۲‬تصنا عط ‪۳1‬‬ ‫هعط مدوم عطا صا ولهتایع؟ ‏ ‪.‬وت عنط عمط‬ ‫حطمم ‪۲‬و ععوود ‪0‬صه عصصنا ‪6‬جمصص ‪04‬صه صمتادعم‬
‫‪ 6‬رح وه‬ ‫و‪ ۵1‬قنامنم‪2‬ع ومد ط م‪ 66‬وررهشژ‪2‬‬ ‫عط عععایمد طمنطسا معستمناه که ممتاهآصه‪:‬‬
‫موز صهتصهی ‪ ۶۵‬مصصعتمصعم معط وعل‪1‬فعظ‬ ‫‪ ۲0561 1621-‬اتحصصی ف‪4‬صه فصمت‌هليووم القصصو‬ ‫‪128۳۲6۱6‬‬ ‫‪۰‬‬
‫وعتتتامزم عط ‪60 ۶۵‬ز‪ :‬عبه تمه رعصن‪22۳/‬‬ ‫صرح ‪[ ۲6‬مصمزووع‪۶‬مجص معط مء ‪ 61021272‬ووعع‪11‬‬
‫‪۳۲۲/۱۷ 1۱۲۲۱۵۱/9 ]۲۳۷ ۳۷۳۰۱,‬‬
‫‪60۷۱۳۸۲۲۷۲ ۵۳ ۷۲‬‬

‫‪۷۱0۸۲ 0‬؟]‬ ‫‪۰6‬‬ ‫‪9۱/‬‬


‫‪۲۹۳۲۱] ۲ 9۲۱۸۲۲۱۸۲ ۷۰:0. ۱۲۱۷7۷‬‬
‫‪۸ ۲۱۸0 6۲0‬‬ ‫‪۲‬‬
‫‪۲۷۲01 ۲۷۷۷‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪۳۲۰۷‬‬ ‫‪ ۱‬امه‬
‫‪:‬ظ ‪۴۱۳۲ ۲۱۱۷۱۱ ۲۱00‬‬ ‫‪۳‬‬ ‫‪۱۲۱‬‬
‫‪ ۰۵00۱‬ولا‬
‫‪۲۲۱۲‬‬ ‫‪۱ ۲‬‬ ‫‪۸۱‬‬
‫‪۲۱۷۲ 0120۷ 0: ۰ ۸‬‬ ‫‪۲‬‬
‫‪1 (۸۷۰‬‬
‫‪۲۳۲ ۱۷۱۵۱۱۲ ۱۷۳۷/۲۱۴۶ ۴۸۷۲5 ۰ ۱۰ ۱۸۱۱‬‬
‫‪۲۱۲۲ ۲6۱۲ ۰۵۰۵۲۲۵۵۷۱۷۱۱ ۸۸۸۸۸۳‬‬
‫‪ ۰۷ ۱۸۷۱‬نح ‪۲0۸‬ول‪۲۳۲ 0‬‬
‫‪ 0 ۵۵‬ه ‪۸۸۷۱ ۱۲۵۲۵6 ۰‬‬
‫‪۱۷۲‬‬ ‫‪۸۲‬‬ ‫‪(۱ ۳ ۱ ۱۱ / /‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪۸۷۲۰ ۵۸۲۵۲۷۸۵۱۷ ۱۵۰ ۷3 ۲۵۱, 82۷979‬‬ ‫‪- 5‬‬
‫_‪«-‬ن‬ ‫الامسسطل‬ ‫‪ 2‬اک‪[782 0‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪ 8‬مس‬ ‫ک‪0‬‬ ‫‪ | 2 32‬و للا بلا‪ » 3‬نلا كت‪ 5‬حِ‪3 9‬‬
‫‪۱۱۵۷6۱۱۵6۲ 21-2666۳۱0۲‬‬ ‫‪6‬‬

Vous aimerez peut-être aussi